26th.blogsky.com

aidam.persianblog.ir

حرفهایی که درد می کنند

http://aidam.persianblog.ir/1394/1

حرفهایی که درد می کنند. هم خوبم.هم عصبی ام. حس می کنم برگ تازه ایی از زندگیم داره ورق می خوره. جایی که تکلیفم مشخص می شه. جایی که می فهمم چطور و چگونه باید ادم های اطرافم رو مدیریت کنم. کتاب های فریبا وفی رو که می خونم حس می کنم خودمم که نوشتم.چیز هایی که می بینه رو خیلی می بینم.مثل این "و ر" های منفی و مثبت توی کتاب "چراغ ها را من خاموش می کنم" .خسته شدم از این ور های همیشه در صحنه که همیشه منو به سکوت وا می داره .وری که باعث می شه با فکر کردن بهش دیر عکس العمل نشون بدم. خدایا شکرت.برای دیدنت شکرت.

aidam.persianblog.ir

آینده لعنتی - حرفهایی که درد می کنند

http://aidam.persianblog.ir/post/249

حرفهایی که درد می کنند. مضطربم.حس می کنم باید نبض زندگیم رو دستم بگیرم.حس می کنم زمان زیادی رو از دست دادم.نمی خام گذشته تکرار شه. ساعت ٩:۱۸ ‎ق.ظ روز ۱۳٩٤/۸/۱۱. خدایا شکرت.برای دیدنت شکرت. که بهترین هدیه، واقعن فراموشیست. این حال من بی توست.دلداده تر از فرهاد.شوریده تر از مجنون. یاد داشت های خبر نگار. خواب های آقای خاکستری. رهایی را شایسته ی بودنست. این وبلاگ با قدرت پرشین بلاگ. راه اندازی شده است.

aidam.persianblog.ir

بزرگ - حرفهایی که درد می کنند

http://aidam.persianblog.ir/tag/بزرگ

حرفهایی که درد می کنند. یاد روزهایی که این جا می نوشتم بخیییرررر. اون زمانا تنها جایی که می شد با ادم های مجازی ارتباط برقرار کرد مسنجر یاهو بود. بعد 360 بعد کلوب و فیس بوک. کم کم همه کوچ کردن از وبلاگ ها. تقریبا هیییچ کدوم از فرند هام دیگه نمی نویسن. منم کم و بیش توی دفتر هام می نویسم. شایدم بزرگ تر شدیم و حرف هامون کمتر شده. ساعت ۱٢:٤۱ ‎ب.ظ روز ۱۳٩٤/٥/۱٩. تگ ها : قدیما. خدایا شکرت.برای دیدنت شکرت. که بهترین هدیه، واقعن فراموشیست. این حال من بی توست.دلداده تر از فرهاد.شوریده تر از مجنون.

aidam.persianblog.ir

قدیما - حرفهایی که درد می کنند

http://aidam.persianblog.ir/tag/قدیما

حرفهایی که درد می کنند. یاد روزهایی که این جا می نوشتم بخیییرررر. اون زمانا تنها جایی که می شد با ادم های مجازی ارتباط برقرار کرد مسنجر یاهو بود. بعد 360 بعد کلوب و فیس بوک. کم کم همه کوچ کردن از وبلاگ ها. تقریبا هیییچ کدوم از فرند هام دیگه نمی نویسن. منم کم و بیش توی دفتر هام می نویسم. شایدم بزرگ تر شدیم و حرف هامون کمتر شده. ساعت ۱٢:٤۱ ‎ب.ظ روز ۱۳٩٤/٥/۱٩. تگ ها : قدیما. خدایا شکرت.برای دیدنت شکرت. که بهترین هدیه، واقعن فراموشیست. این حال من بی توست.دلداده تر از فرهاد.شوریده تر از مجنون.

aidam.persianblog.ir

حرفهایی که درد می کنند

http://aidam.persianblog.ir/1394/5

حرفهایی که درد می کنند. یاد روزهایی که این جا می نوشتم بخیییرررر. اون زمانا تنها جایی که می شد با ادم های مجازی ارتباط برقرار کرد مسنجر یاهو بود. بعد 360 بعد کلوب و فیس بوک. کم کم همه کوچ کردن از وبلاگ ها. تقریبا هیییچ کدوم از فرند هام دیگه نمی نویسن. منم کم و بیش توی دفتر هام می نویسم. شایدم بزرگ تر شدیم و حرف هامون کمتر شده. ساعت ۱٢:٤۱ ‎ب.ظ روز ۱۳٩٤/٥/۱٩. تگ ها : قدیما. خدایا شکرت.برای دیدنت شکرت. که بهترین هدیه، واقعن فراموشیست. این حال من بی توست.دلداده تر از فرهاد.شوریده تر از مجنون.

aidam.persianblog.ir

کوچیک - حرفهایی که درد می کنند

http://aidam.persianblog.ir/tag/کوچیک

حرفهایی که درد می کنند. یاد روزهایی که این جا می نوشتم بخیییرررر. اون زمانا تنها جایی که می شد با ادم های مجازی ارتباط برقرار کرد مسنجر یاهو بود. بعد 360 بعد کلوب و فیس بوک. کم کم همه کوچ کردن از وبلاگ ها. تقریبا هیییچ کدوم از فرند هام دیگه نمی نویسن. منم کم و بیش توی دفتر هام می نویسم. شایدم بزرگ تر شدیم و حرف هامون کمتر شده. ساعت ۱٢:٤۱ ‎ب.ظ روز ۱۳٩٤/٥/۱٩. تگ ها : قدیما. خدایا شکرت.برای دیدنت شکرت. که بهترین هدیه، واقعن فراموشیست. این حال من بی توست.دلداده تر از فرهاد.شوریده تر از مجنون.

aidam.persianblog.ir

حرفهایی که درد می کنند

http://aidam.persianblog.ir/1393/6

حرفهایی که درد می کنند. قالبم رو خیلی دوس ندارم.ولی خراب شده بود قبلی.مجبورم فعلن. حوصله هیچ کاری رو ندارم.حتی کد زدن که همیشه بهم انرژی میده.هیچی.انگیزه برای هیچ کاری ندارم.هیچ چیزی خوشحالم نمی کنه. هر چی می نویسم پاک می کنم.ننویسم بهتره. ساعت ۱٠:۱٧ ‎ب.ظ روز ۱۳٩۳/٦/٢٤. خدایا شکرت.برای دیدنت شکرت. که بهترین هدیه، واقعن فراموشیست. این حال من بی توست.دلداده تر از فرهاد.شوریده تر از مجنون. یاد داشت های خبر نگار. خواب های آقای خاکستری. رهایی را شایسته ی بودنست. این وبلاگ با قدرت پرشین بلاگ. راه اندازی شده است.

aidam.persianblog.ir

حرفهایی که درد می کنند

http://aidam.persianblog.ir/post/245

حرفهایی که درد می کنند. قالبم رو خیلی دوس ندارم.ولی خراب شده بود قبلی.مجبورم فعلن. حوصله هیچ کاری رو ندارم.حتی کد زدن که همیشه بهم انرژی میده.هیچی.انگیزه برای هیچ کاری ندارم.هیچ چیزی خوشحالم نمی کنه. هر چی می نویسم پاک می کنم.ننویسم بهتره. ساعت ۱٠:۱٧ ‎ب.ظ روز ۱۳٩۳/٦/٢٤. خدایا شکرت.برای دیدنت شکرت. که بهترین هدیه، واقعن فراموشیست. این حال من بی توست.دلداده تر از فرهاد.شوریده تر از مجنون. یاد داشت های خبر نگار. خواب های آقای خاکستری. رهایی را شایسته ی بودنست. این وبلاگ با قدرت پرشین بلاگ. راه اندازی شده است.

aidam.persianblog.ir

aidam - حرفهایی که درد می کنند

http://aidam.persianblog.ir/pages/1

حرفهایی که درد می کنند. از یه جایی به بعد دیگه نمی شه نقش بازی کرد. از یه جایی به بعد دلت می خواد بکشی زیر همه چیز و بری.بری جایی که هیچ کس نباشه.جایی که سوال و جوابی نباشه.تو روحت خدا. ساعت ۱۱:۱٠ ‎ب.ظ روز ۱۳٩۳/٢/٥. این حال من بی توست.دلداده تر از فرهاد.شوریده تر از مجنون. تقریبا این روز ها از خودم راضی ام! کلاس هام رو می رم. از خودم فقط 2 تا چیز دیگه می خوام ارشد لعنتی. یه کار برای رشته ایی که عاشقشم. بی تو همه چی تلخه.باید که تو هم باشی. چقد دلم تنگ شده برای قدیمی ها! هی من دلم برای قدیمی ها تنگ شه!