BANUYEMAHTAB.BLOGFA.COM

alamezar.blogfa.com

کوچه های آشنا - باران می بارد...

http://www.alamezar.blogfa.com/post/19/باران-می-بارد-

امروز باران می بارد بعد از ماه ها چشم انتظاری کوچه و خیابان شلوغ تر از همیشه است پر از آدم هایی که در چهره هیچ کدامشان هیچ نشانه ای نیست نه شادی و نه غم. باران می بارد اما این دلیل موجهی برای باز ایستادن آدم ها نیست. باران می بارد اما کسی به روی خودش نمی آورد برای آمدن این باران ماه ها چشم انتظار بوده است. هنوز باران می بارد نرم و مهربان اما مستمر. بعضی ها هم مثل من چتری ندارند آدم ها را نمی دانم اما من نمی خواهم چتر بر سر بگیرم حتی اگر باران بی رحمانه ببارد حتی اگر ناودان های مغازه ها خیسم کند.

alamezar.blogfa.com

کوچه های آشنا -

http://www.alamezar.blogfa.com/post/23

به نام عشق، آندم که آغاز می شود". می میرم، روزی که از پس این ثانیه ها خواهد آمد. می میرم در غریب ترین لحظه ای که نمی شناسمش، می میرم در بی نشانی روزهایی که نمی دانم، می میرم و این آغاز بودن است. جایی که در زمان ناکجای بودن، عشق را می توان به آسانی هر نفسی تفسیر کرد. زمانی که حال و وقت آشنایی هاست. نوشته شده در بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۰ساعت توسط حسینی. کوچه های آشنا قصه یادآوری خاطراتی است که روزی پر بود از نور و شادی و عشق. قصه هایی که که حالا آرزوی دوردست من است. عطر باران بوی خاک. دلتنگی های یک مشت خاک.

alamezar.blogfa.com

کوچه های آشنا -

http://www.alamezar.blogfa.com/post/17

ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه". ستاره ها می بینید؟ اینجا کربلایی دیگر است نوای "هل من ناصر" حسین(ع) تا اینجا نیز به گوش می رسد، نسیم عشق می وزد و در میان شبانگاهی که ماه نظاره گر عجیب ترین شب زمینیان است، زمین سرمست از شمیم کربلا می گردد . ستاره ها می بینید؟ من در پستوی کوچه های تنهایی، صدای صوت قرآن فرزند زهرا(س) را می شنوم و قامت زیبا ترین ماه بنی هاشم را ایستاده بر در خیمه ها می بینم . ستاره ها می شنوید؟ ستاره ها می بینید؟ این سیمای محزون زینب (س) است که چنین عاشقانه فرزندان برادر را می نگرد و ...

alamezar.blogfa.com

کوچه های آشنا - انتظار

http://www.alamezar.blogfa.com/post/32/انتظار

اینجا نسیم هر زمان که می گذرد. انتظار عطر تو را می کشم. نوشته شده در یازدهم دی ۱۳۹۰ساعت توسط حسینی. کوچه های آشنا قصه یادآوری خاطراتی است که روزی پر بود از نور و شادی و عشق. قصه هایی که که حالا آرزوی دوردست من است. عطر باران بوی خاک. دلتنگی های یک مشت خاک. پودر پرپشت کننده موی سر تاپیک.

alamezar.blogfa.com

کوچه های آشنا - وقتی که خواهد آمد...

http://www.alamezar.blogfa.com/post/26/وقتی-که-خواهد-آمد-

وقتی که خواهد آمد. عشق نیکبختی هردو جهان است. پس چرا عاشق نباشم. نوشته شده در بیست و یکم تیر ۱۳۹۰ساعت توسط حسینی. کوچه های آشنا قصه یادآوری خاطراتی است که روزی پر بود از نور و شادی و عشق. قصه هایی که که حالا آرزوی دوردست من است. عطر باران بوی خاک. دلتنگی های یک مشت خاک. پودر پرپشت کننده موی سر تاپیک.

alamezar.blogfa.com

کوچه های آشنا - دستور زبان عشق

http://www.alamezar.blogfa.com/post/27/دستور-زبان-عشق

دست عشق از دامن دل دور باد. می توان آیا به دل دستور داد؟ می توان آیا به دریا حکم کرد. که دلت را یادی از ساحل مباد! موج را آیا توان فرمود: ایست. باد را فرمود: باید ایستاد. آن که دستور زبان عشق را. بی گزاره در نهاد ما نهاد. خوب می دانست تیغ تیز را. در کف مستی نمی بایست داد. نوشته شده در شانزدهم مرداد ۱۳۹۰ساعت توسط حسینی. کوچه های آشنا قصه یادآوری خاطراتی است که روزی پر بود از نور و شادی و عشق. قصه هایی که که حالا آرزوی دوردست من است. عطر باران بوی خاک. دلتنگی های یک مشت خاک. پودر پرپشت کننده موی سر تاپیک.

alamezar.blogfa.com

کوچه های آشنا - سطری از روزهایم

http://www.alamezar.blogfa.com/post/18/سطری-از-روزهایم

دلم می خواهد فریاد بزنم بالای بلندترین قله ای که صدایم را به تو میرساند می خواهم باورم شود که دوستت دارم. نوشته شده در چهارم دی ۱۳۸۹ساعت توسط حسینی. کوچه های آشنا قصه یادآوری خاطراتی است که روزی پر بود از نور و شادی و عشق. قصه هایی که که حالا آرزوی دوردست من است. عطر باران بوی خاک. دلتنگی های یک مشت خاک. پودر پرپشت کننده موی سر تاپیک.

alamezar.blogfa.com

کوچه های آشنا - همیشه های ناپیدا

http://www.alamezar.blogfa.com/post/25/همیشه-های-ناپیدا

گاهی، گاه دیر شدن ها. قلبی می تپد، اشکی می لرزد، دستانی در دل آسمان گشوده می شود و نگاهی که به انتظار است. این آغاز قصه است. همیشه، گاه دیر شدن ها. صدای شکستن قلبی، زلال جاری اشکی، چشمانی که عاشقانه و مشتاق نگاه می کنند و دستان گشوده ای که پیش از باز شدن در آغوش خدا بی نیاز می شوند. نوشته شده در هشتم خرداد ۱۳۹۰ساعت توسط حسینی. کوچه های آشنا قصه یادآوری خاطراتی است که روزی پر بود از نور و شادی و عشق. قصه هایی که که حالا آرزوی دوردست من است. عطر باران بوی خاک. دلتنگی های یک مشت خاک.

amirrm88.blogfa.com

مرد قاب خالی پنجره ها - سخته كه ...

http://www.amirrm88.blogfa.com/post-39.aspx

مرد قاب خالی پنجره ها. دلنوشته های شبهای بی کسی. سخته كه دلت پر از حرف باشه. ولي قلمت روي كاغذ سفيد راه نره! سخته كه دلت پر از درد باشه. ولي نفست توي سينه حبس باشه. سخته كه دلت پر از حسرت باشه. ولي چشمات ديگه اشكي نداشته باشه. سخته كه با تمام وجودت احساس كني. اوني كه عمري چشم به راهش بودي. الآن توي آغوش كس ديگه اي. تن گرمش و به سردي خنده هايش سپرده. و دستاش و دوره گردنش انداخته. سخته كه باور كني اميد در دلت تبديل به غروب هراسناك يك. بعدازظهر جمعه پاييز با نسيم سوزناك درآمخته و هر دم. تنها بري زير بارون.

amirrm88.blogfa.com

مرد قاب خالی پنجره ها - دلتنگي هاي بي مرز

http://www.amirrm88.blogfa.com/post-40.aspx

مرد قاب خالی پنجره ها. دلنوشته های شبهای بی کسی. دلتنگي هاي بي مرز. يه وقتايي دلت چنان از دلتنگي قفل ميشه كه با هيچ شاه كليدي نمنيتوني بازش بكني! دلت چنان براي خودت تنگ ميشه كه فقط خودت ميفهمي و قاب خالي پنجره اطاقت! شايد گربه هاي روبه روي پنجرت هم بفهمن كه چقدر دلتنگي! چون اونا هم نميتونن بازي كنن چون تو مزاحمشوني! گلاي توي باغچه هم ميفهمن! آخه اونا هم ميبينن كه همش داري سرك ميكشي از توي قاب خاليه پنجرت! ولي به جز اونا ديگه كسي حتي متوجه پريشونيت نميشه! تنهايي به مرز بيكرانها! دلم يه هوا ميخواد!