EASTERN-GIRL.BLOGFA.COM

jirjirak2.blogfa.com

jirjirak2 - کنج

http://www.jirjirak2.blogfa.com/post-86.aspx

چهارشنبه ۱۳۸۸/۰۵/۲۸ ۱۱:۵۳ ق.ظ. کنج این خلوت مرده . یک نفس بی آشیونه . یه نگاه پیر مرده . تا افق شاید که بازم، یک فضای خالی مونده . کنج برگای بی رنگش . رنگی از سیاهی شب. تو در و دیواره شهره . رنگ سردی از یک خیانت . کنج این ساکن مغموم . هیچی جز گنگی نبوده . شایدم یک پرسش دیر . که چرا تنها نشونده . کنج این قاب شکسته . تو ی یک فضای پاره . یک نگاه سرد و خاموش . توی این حصار نشونده . کی میدونه رنگ این نگاهش . توی کدووم قلبی نشسته . نوشته شده توسط jirjirak2 لینک ثابت. Ah ah ah از این روزگار. هفته چهارم مهر ۱۳۹۰.

jirjirak2.blogfa.com

jirjirak2

http://www.jirjirak2.blogfa.com/89054.aspx

شنبه ۱۳۸۹/۰۵/۲۳ ۱۲:۴۵ بعد از ظهر. خط عشق آزاد است. رنگ دیدار ببین پرتوی دیگر دارد . غرق آن لحظه شیرین بودم. که به آسانی آب برخوردم . برخوردم به رخ ماه تر از رنگ گلش . بوسه ای من چیدم . که ندانستم تا ابد داغ دل است . صورتم پیر شده است. خط و خال ابروی شدست چین و چروک. من و تو ما شده ایم . غافل از این گذر سرد زمان . دست غارتگر احساس زمان او را بروبود . تنهاترم از پیش که او نیست کنون . روزگاری که گذشت بس تلخ است. که نه دانم مرهم آن زخم چه بود و که چه هست . روزگاری که گذشت آسان نیست. Ah ah ah از این روزگار.

jirjirak2.blogfa.com

jirjirak2 - روزگاری که گذشت

http://www.jirjirak2.blogfa.com/post-92.aspx

شنبه ۱۳۸۹/۰۵/۲۳ ۱۲:۴۵ ب.ظ. خط عشق آزاد است. رنگ دیدار ببین پرتوی دیگر دارد . غرق آن لحظه شیرین بودم. که به آسانی آب برخوردم . برخوردم به رخ ماه تر از رنگ گلش . بوسه ای من چیدم . که ندانستم تا ابد داغ دل است . صورتم پیر شده است. خط و خال ابروی شدست چین و چروک. من و تو ما شده ایم . غافل از این گذر سرد زمان . دست غارتگر احساس زمان او را بروبود . تنهاترم از پیش که او نیست کنون . روزگاری که گذشت بس تلخ است. که نه دانم مرهم آن زخم چه بود و که چه هست . روزگاری که گذشت آسان نیست. Ah ah ah از این روزگار.

jirjirak2.blogfa.com

jirjirak2 - هر چه باشم

http://www.jirjirak2.blogfa.com/post-90.aspx

یکشنبه ۱۳۸۹/۰۵/۱۷ ۳:۴۵ ب.ظ. هر چه بودم هر چه هستم همچنانم عاشقم. عاشقی آنکه نامش تا ابد ماند به یک دیوانگی . هر چه باشم همچنان سرمست خواهم بود از یک نگاه . دوستدار دادن یک شاخه ی پر مهر گل بر دامنت. هر چه باشم من هنوزم خواستار روئیدنم در این کویر . باغبانی باشم و برچینم از باغ دلت یک بوسه وصف ناپذیر . هر چه باشم آسمان این دلم تا ابد خواهان یک لبخند توست. هر چه بودم و هستم باز هم من عاشقم حتی برای یک نفس . نوشته شده توسط jirjirak2 لینک ثابت. Ah ah ah از این روزگار. این فراخوان یک جایزه ی ادبی است.

jirjirak2.blogfa.com

jirjirak2 - آنکه برد

http://www.jirjirak2.blogfa.com/post-91.aspx

چهارشنبه ۱۳۸۹/۰۵/۲۰ ۴:۵۵ ب.ظ. آنکه ما را برد در انتهای راه اکنون کجاست. وانکه ما را آشنا کرد با حرف نو این راه نو اکنون کجاست؟ آنکه که هر دم حرفی از نو رستگی داشت " تازگی داشت اکنون کجاست. وانکه ما را برد در رویای دوست اکنون کجاست. حرف مجنون زد" لیلی زد" شیرین و فرهاد را ستود . وانکه ما را خواند در فضای کوه بیستون اکنون کجاست . آنکه ما را خواند هر دم بر نگاه یک داستان تازه از رمز و رموز. حال و اکنون ما شدیم یک جا مانده از این فصل دور . فصل دوری بی عبور" خشک و خالی " گنگ بی معنی تر از جام تهی .

jirjirak2.blogfa.com

jirjirak2

http://www.jirjirak2.blogfa.com/89102.aspx

دوشنبه ۱۳۸۹/۱۰/۱۳ ۱۵:۱۲ بعد از ظهر. باورم نیست که رفتست از نگاه سرد من . باورم نیست که رفتی در سکوت سرد من. باورش سخت است و طاقت کش برای قلب من. لیک هر دم این تحمل طبل میکوبد بردرش. بعد تو هیچکس یاورش هرگز نخواهد بود بر زمین. طبل تنهایی بکوبد سخت اکنون بر زمین. رفتی و در رفتنت اندوه جان ریشه کردست در تنم. بی خبر رفتی بی وفا رفتی و سوزاندی این تنم. اندوهگین ماندم و باز تنها ماندم و بازهم طبل رسوایی در برم. نوشته شده توسط jirjirak2 لینک ثابت. Ah ah ah از این روزگار. این فراخوان یک جایزه ی ادبی است.

jirjirak2.blogfa.com

jirjirak2 - و من تنهای تنهایم

http://www.jirjirak2.blogfa.com/post-94.aspx

و من تنهای تنهایم. چهارشنبه ۱۳۹۰/۰۷/۲۷ ۱۱:۳۸ ق.ظ. و من تنهای تنهایم. درون واژهای تو خالی. پر از غوغای پرتاب واژگانی از سکوت. بدون اندکی شادی و چالش های بی بستر. کنار دربک های بستهء اطرافیانم. و من تنهای تنهایم. به مانند کودکی پر شور اما بغضی در گلو مانده. پر از اندوه جا مانده از یک سراب. و من باز هم تنهایم. در خیابان های سرد این شهر شلوغ بی نفس. چه می دانم چقدر هستند به مانند دلم تنها. نشسته این غبار لعنتی این تنهایی ساکن. و این احساس سرد و بیروحی که درمانش نامعلوم و گنگ است. من چرا این قدر بی حسم.

jirjirak2.blogfa.com

jirjirak2 - اندوه جان

http://www.jirjirak2.blogfa.com/post-93.aspx

دوشنبه ۱۳۸۹/۱۰/۱۳ ۳:۱۲ ب.ظ. باورم نیست که رفتست از نگاه سرد من . باورم نیست که رفتی در سکوت سرد من. باورش سخت است و طاقت کش برای قلب من. لیک هر دم این تحمل طبل میکوبد بردرش. بعد تو هیچکس یاورش هرگز نخواهد بود بر زمین. طبل تنهایی بکوبد سخت اکنون بر زمین. رفتی و در رفتنت اندوه جان ریشه کردست در تنم. بی خبر رفتی بی وفا رفتی و سوزاندی این تنم. اندوهگین ماندم و باز تنها ماندم و بازهم طبل رسوایی در برم. نوشته شده توسط jirjirak2 لینک ثابت. Ah ah ah از این روزگار. سایت گیتارینه برای دوستان علاقه مند به گیتار.

jirjirak2.blogfa.com

jirjirak2

http://www.jirjirak2.blogfa.com/90074.aspx

و من تنهای تنهایم. چهارشنبه ۱۳۹۰/۰۷/۲۷ ۱۱:۳۸ ق.ظ. و من تنهای تنهایم. درون واژهای تو خالی. پر از غوغای پرتاب واژگانی از سکوت. بدون اندکی شادی و چالش های بی بستر. کنار دربک های بستهء اطرافیانم. و من تنهای تنهایم. به مانند کودکی پر شور اما بغضی در گلو مانده. پر از اندوه جا مانده از یک سراب. و من باز هم تنهایم. در خیابان های سرد این شهر شلوغ بی نفس. چه می دانم چقدر هستند به مانند دلم تنها. نشسته این غبار لعنتی این تنهایی ساکن. و این احساس سرد و بیروحی که درمانش نامعلوم و گنگ است. من چرا این قدر بی حسم.

jirjirak2.blogfa.com

jirjirak2

http://www.jirjirak2.blogfa.com/88061.aspx

چهارشنبه ۱۳۸۸/۰۶/۰۴ ۴:۳۳ ب.ظ. بیا جانا دل از پرده برون کن . نفس در چشم حسرت فریاد جا کن . بیا جانا ببین قلبم شکستس . نگاهم مثل این دل پاره پاره است . بیاد جانا که فردا ما دگر کاری نداریم . در این میخانه ما هیچ فریادی نداریم . بیا جانا قفس در کنج سینه تنگ می فشارد. زمانه با دلم آهنگ تلخ دارد. بیا جانا ببین فریاد ما در سینه جایی ندارد. ببین اینجا که جز تو هیچ ساقی ندارد. نوشته شده توسط jirjirak2 لینک ثابت. دوشنبه ۱۳۸۸/۰۶/۰۲ ۴:۵۵ ب.ظ. من نگارنده آن عصر پر از تالابم. من سکوت شبم و ، تقدیری پر از بارانم.