EBOOKSHOP.COM

delshoureh.blogfa.com

دلشوره

http://www.delshoureh.blogfa.com/8605.aspx

در اتاقي که به اندازه يک تنهايي است ،دل من که به اندازه يک عشق است . خود را به من بنمای. شبی در تاریکی،کودکی رو به دریا ایستاده بودو با خدای خود این طور می گفت:پروردگارا از نور خود به من بنمای. ستاره ای درخشید و او نفهمید و ادامه داد: خدایا! زیبایی هایت را به من نشان بده.پروانه ای از کنارش گذشت و او توجهی نکرد و باز ادامه داد :خدایا! از عظمت خود به من بنمای. دریا متلاطم شد و او متوجه نشد و باز گفت:پروردگارا از لطتفت خود به من بنمای .گلی نزدیکش رویید و او نفهمید و دوباره خدا را خواند! من در این حوض چه خواب.

delshoureh.blogfa.com

دلشوره

http://www.delshoureh.blogfa.com/8607.aspx

در اتاقي که به اندازه يک تنهايي است ،دل من که به اندازه يک عشق است . مرد جوان به قلب پيرمرد اشاره کرد و با خنده گفت:" تو حتما شوخي مي کني. قلبت را با قلب من مقايسه کن. قلب تو، تنها مشتي زخم و خراش و بريدگي است.". تو پر از وسوسه بر من می باری. من همیشه اینجا خواهم بود. با نگاهی بی جان. و چشمانی برانگیخته بر پر ده های خالی. تا نقطه بی بازگشتی گسترده. جاذبه ای کشنده مرا سخت گرفته. بال هایم یخ زده اند. و تو در دریای یادهای گذشته. خواب و خیال های کودکیت. با واقعیت های سخت در می آمیزند. با تو که در کنارمی.

delshoureh.blogfa.com

دلشوره

http://www.delshoureh.blogfa.com/8601.aspx

در اتاقي که به اندازه يک تنهايي است ،دل من که به اندازه يک عشق است . از دریچه های بسته روزهای بی مقدار جاریست. در پی واژه ای روان شدن. از تک کلمه اسمت. نم اشک می سوزندم در هر خواب. که باشی و نباشی. و بخوانمت با شوق. آن جامه های سرخم مرحبای دست توست. که می روی و عطرت همچنان باقیست. و پیچیدگی گلدانهای گل مادرم. که ثانیه وار دوستت دارم بی جر ات ابراز. بی چیزم با عشق. که خود خواستم و می بینی که بی چیزم. نثارت می کنم آن گریه های تلخ. که جز آن ندارم. پیش کشی ام بعد از سالها جدایی من وتو. من تو را خواهم خواست.

delshoureh.blogfa.com

دلشوره - خود را به من بنمای...

http://www.delshoureh.blogfa.com/post-6.aspx

در اتاقي که به اندازه يک تنهايي است ،دل من که به اندازه يک عشق است . خود را به من بنمای. شبی در تاریکی،کودکی رو به دریا ایستاده بودو با خدای خود این طور می گفت:پروردگارا از نور خود به من بنمای. ستاره ای درخشید و او نفهمید و ادامه داد: خدایا! زیبایی هایت را به من نشان بده.پروانه ای از کنارش گذشت و او توجهی نکرد و باز ادامه داد :خدایا! از عظمت خود به من بنمای. دریا متلاطم شد و او متوجه نشد و باز گفت:پروردگارا از لطتفت خود به من بنمای .گلی نزدیکش رویید و او نفهمید و دوباره خدا را خواند! من در این حوض چه خواب.

delshoureh.blogfa.com

دلشوره - پر از وسوسه

http://www.delshoureh.blogfa.com/post-8.aspx

در اتاقي که به اندازه يک تنهايي است ،دل من که به اندازه يک عشق است . مرد جوان به قلب پيرمرد اشاره کرد و با خنده گفت:" تو حتما شوخي مي کني. قلبت را با قلب من مقايسه کن. قلب تو، تنها مشتي زخم و خراش و بريدگي است.". تو پر از وسوسه بر من می باری. من همیشه اینجا خواهم بود. با نگاهی بی جان. و چشمانی برانگیخته بر پر ده های خالی. تا نقطه بی بازگشتی گسترده. جاذبه ای کشنده مرا سخت گرفته. بال هایم یخ زده اند. و تو در دریای یادهای گذشته. خواب و خیال های کودکیت. با واقعیت های سخت در می آمیزند. با تو که در کنارمی.

delshoureh.blogfa.com

دلشوره

http://www.delshoureh.blogfa.com/8512.aspx

در اتاقي که به اندازه يک تنهايي است ،دل من که به اندازه يک عشق است . در دومین وعده دیدار. که اولین رمز عاشقیم. ورود به دنیای چشمانت شد. و دستانت گرفتار طلسم دستانم. من بی چیز تلخ می خندیدم. که تو آمدی با کوله باری از عشق. و عاشقانه ترین لحظه هایت را به من سپردی. من تشنه دیدار مهرت را به دل گرفتم. آن سوی اینه چشمانت تسلایم شد. من پر از عشق شدم. دوست داشتن را با دل با همه احساسم می پزیرم. اگر تو باشی لحظه ای یادم. و نروی از خاطرم. تو چطور دزدیدی اشکهایم را. که من خندیدم و تو. بی ترس از سوختن. وبلاگ نیما و ...

delshoureh.blogfa.com

دلشوره - چگونه...

http://www.delshoureh.blogfa.com/post-3.aspx

در اتاقي که به اندازه يک تنهايي است ،دل من که به اندازه يک عشق است . چگونه این آخرین بارها را. در تجلی نگاه هم گریه نکنیم. تو از پشت سکوت اشکهایت. خیره به دور دست. ومن پر از تمنا. در تو غرق می شوم. در آینه شعرهای دفترم. که افسون کننده خاطراتند. می خواهم هر از گاهی. دستهای مهربانیت را بگیرم. وکابوسم را با شب. وتورا با خودم قسمت کنم. وخاطراتم را پیش کش عشق. وعشقم را پر از احساس. و من در سایه خوابی خوش شعر بنویسم. پر از شمع و پر از لاله های فراموشی. قسم به آخرین دیدار. قلبت خانه من است. دگر سیاهی رنگی نیست.

delshoureh.blogfa.com

دلشوره - انتظار

http://www.delshoureh.blogfa.com/post-2.aspx

در اتاقي که به اندازه يک تنهايي است ،دل من که به اندازه يک عشق است . از دریچه های بسته روزهای بی مقدار جاریست. در پی واژه ای روان شدن. از تک کلمه اسمت. نم اشک می سوزندم در هر خواب. که باشی و نباشی. و بخوانمت با شوق. آن جامه های سرخم مرحبای دست توست. که می روی و عطرت همچنان باقیست. و پیچیدگی گلدانهای گل مادرم. که ثانیه وار دوستت دارم بی جر ات ابراز. بی چیزم با عشق. که خود خواستم و می بینی که بی چیزم. نثارت می کنم آن گریه های تلخ. که جز آن ندارم. پیش کشی ام بعد از سالها جدایی من وتو. من تو را خواهم خواست.

delshoureh.blogfa.com

دلشوره

http://www.delshoureh.blogfa.com/8606.aspx

در اتاقي که به اندازه يک تنهايي است ،دل من که به اندازه يک عشق است . اکنون در چشم تو. روزی خردمند پیری در دشت پوشیده از برفی قدم میزدکه به زن گریانی رسید.از او پرسید :برای چه گریه می کنی؟ خردمند پاسخ داد :دشتی از گل سرخ.خداوند ،آن گاه که قدرت حافظه را به من بخشید،بسیار سخاوتمند بود ،زیرا او می دانست در زمستان می توانم همواره بهار را به یاد آورم و لبخند بزنم. اکنون در چشم تو نگاهی است. تو زود به رازها دست یافتی. بیا ای نهایت خنده های دور دست. شب سایه ها تهدیدت می کنند. و در این زمین بی حفاظی. به سوی بی نه...