atashesowda.blogfa.com
آتش سودا - به جان خودم
http://www.atashesowda.blogfa.com/post/167
خانه ی عقل مرا آتش میخانه بسوخت. پن: غلو نشده اصلا. الهی واگیردار بشه از این مرضا :). 5 اسفند روز مهندس است به همه ی مهندسین تبریک می گوییم. (الان چون از لب تاب یک مهندس مزاحمتون می شم، فکر می کنم باید ادای دین کنم). نوشته شده در شنبه دوم اسفند ۱۳۹۳ساعت 15:3 توسط احلام. آتشی در سینه دارم جای دل .
tavalodydobare.persianblog.ir
تولدی دوباره
http://tavalodydobare.persianblog.ir/1386/2
ايميل من اینه ها. نوشته های قبلی( اینا هم جالبند. این لینک ها مطالب جالبی دارن حتما بخونیدشون. وبلاگی که دوسش دارم. حرف های يک جوان ساده و غرغرو. طلبه ای از نسل سوم. صفايی چه با صفايی. ليست وبلاگ هاي فارسي. بازدید کنندگان فهیم وبلاگ. از این که چند وقتی آپ نکردم معذرت می خوام واقعا سرم شلوغ بود انشاالله آخر هفته آپ می کنم. از آخرین روز ها . پيام هاي ديگران . صفحه در حال بارگذاري است! لطفا کمي صبر کنيد. Loading by : iroweb.com.
atashesowda.blogfa.com
آتش سودا - حول حالنا الی احسن الحال
http://www.atashesowda.blogfa.com/post/169
خانه ی عقل مرا آتش میخانه بسوخت. حول حالنا الی احسن الحال. باز هم بهار آمد و خواست که زمستان را به فراموشی بسپاریم. باز هم بهار آمد تا صبح های زود وقتی بیرون می رویم بلند به بغل دستی مان بگوییم: عجب هواییه واسه نفس کشیدن! بهاری باشیم، در بهار بدویم و لذت را دعوت به ریه هایمان کنیم :). پن: ببخشید که مدتی کلا نبودیم. شلوغ پلوغ که می شویم زورمان به وبلاگ می رسد. نوشته شده در شنبه هشتم فروردین ۱۳۹۴ساعت 19:4 توسط احلام. آتشی در سینه دارم جای دل .
utopiamymind.wordpress.com
… | آرمان شهر
https://utopiamymind.wordpress.com/2011/05/19/564
مه 19, 2011 @ 7:56 ب.ظ. 183; { دل نوشت. از آن وقت هاست که کلافه ام، همان وقت ها که افکار موج موج می آیند و در دلم طوفانی به پا میکنند، از آن وقت ها که خودم هم نمی دانم چه مرگم می شود فقط می دانم سخت میگذرد هر ثانیه اش…. تمام روز سعی می کنم کم حرف باشم، میترسم لرزش صدایم رسوایم کند. میترسم جواب راننده اتوبوس را بدهم، میترسم جواب رییس را بدهم، میترسم با مسئول کلاس ها بحث کنم، میترسم از بچه های کلاس بپرسم چرا؟ میترسم با کسی که کلاسم را بهم میریزد برخورد کنم، میترسم! جمله ام تمام نشده بغضم میشکند،. شما در حا...
utopiamymind.wordpress.com
اتفاق های بی ربط | آرمان شهر
https://utopiamymind.wordpress.com/2011/05/28/اتفاق-های-بی-ربط
اتفاق های بی ربط. مه 28, 2011 @ 5:58 ب.ظ. 183; { دل نوشت. چرا دست از سرم بر نمی دارند این اتفاق های لعنتی! چرا نمی گذارند آسوده بمانم، تا آرامشی اندک حاکم می شود با تمام قوا هجوم می آورند، به چه زبانی بگویم راحتم بگذارید،. چه می دانی این اتفاق های بی ربط چقدر زجرم می دهند، همین ها که پی در پی می آیند و خوش خوشان می روند، همین ها که هیچ کسی ربطشان را نمی فهمد جز من و…. دل خوشم به خوابی که دیده است و تعبیری که برایش گفته اند، دل خوشم به اینکه…. می ترسم، از قدم برداشتن، از …، از همه چیز می ترسم…. دوست ندارم...
umsa.blogfa.com
شوق وصال - ترانزیشن
http://umsa.blogfa.com/tag/ترانزیشن
پروانه ام در آتش پيوسته بال دارم * من تشنه ام به عشقش شوق وصال دارم * بر من بتاب خورشيد من بي توام سياهي * درياتري ز دريا من تشنه تر زماهي * دور از شب سياهم اي ماه من نشستي * من چون کوير عورم باران من تو هستي استاد هاشمي زاده . مجموعه کامل نرم افزار proDAD Adorage 2013. مجموعه کامل نرم افزار. مجموعه ای با بیش از 50 گیگابایت حجم شامل: افکت، پلاگین، فریم و با کیفیتSD و. برای نرم افزارهای ویرایش فیلم. برای اولین بار مجموعه کامل این پلاگین برای فروش در سایت ما قرار گرفت. امیدواریم مورد پسند شما واقع گردد.
umsa.blogfa.com
شوق وصال - » هدیه ای از طرف خدا!
http://umsa.blogfa.com/post-109.aspx
پروانه ام در آتش پيوسته بال دارم * من تشنه ام به عشقش شوق وصال دارم * بر من بتاب خورشيد من بي توام سياهي * درياتري ز دريا من تشنه تر زماهي * دور از شب سياهم اي ماه من نشستي * من چون کوير عورم باران من تو هستي استاد هاشمي زاده . هدیه ای از طرف خدا! دلم نیامد که برایت ننویسم. و چه راحت کلمات برای تو بر ذهنم جاری می شد. به سادگی باران. این چند خط را از من بپذیر. سلام بانوی مهربان لحظه ها! تو در جاری عشق به دنبال کیمیای هستی به اقلیم محبت و صفا یعنی ایران آمدی،. به شهری که تمام تقدسش را از تو به هدیه گرفت است.
kholv.blogfa.com
...خلو...
http://www.kholv.blogfa.com/1392/01
کاش به جای تو مرا.می زدند. نگاهت کند یک نفر و قند توی دلت آب شود. هی صورت بپوشانی.از نگاهش فرار کنی. می فهمی درد دارد؟ گفت"امشب روضه ی تحیر بخوانید". رها سادات و محروق. دوش می آمد و رخساره.نگویم بهتر. شما ببینید.طبیعتش این است که بچه ها از مادر می آموزند.". باقی اش نوشته نمی شود. عنوان از کاظم بهمنی. رها سادات و محروق. حضرت الله که پدر و مادر را به این جا تبعید کرد - شنیده ام - تا مدتها گم بودند. هم را نیافتند! خب بالطبع بعدش هم. تنهایی عادت ما آدمهاست. مي زند باران به شيشه.
