FARAMARZ77.BLOGFA.COM

mario22.blogfa.com

رهگذر

http://mario22.blogfa.com/9206.aspx

چقدر حس خوبی است که روزت را با یکی از بهترین خبرهای دنیا شروع کنی، خبر آغاز یک زندگی، خبر آمدن بهار درست در روزهای گرم تابستان. مینا و رضا رو دوسالی هست که می شناسم. مینا همکلاسی خوب دوران کارشناسی ارشدم بود که اگه بگم بهترین اتفاق دو سال کارشناسی ارشدم همین آشنا شدن با مینا بوده گزاف و اغراق نیست که مینا تعبیر تمام عیار معنای دوست است. امروز، صبح یک روز تابستانی ،بهاری به دنیا آمد که روز و روزهای جدیدی را به جمع دونفره این زوج مهربان گره زد و به حق با آمدن بهار، نوروز شد. اینم بهار کوچک ما.

mario22.blogfa.com

رهگذر

http://mario22.blogfa.com/9202.aspx

قهرمانی ما برای کیا. هر چقدر از قهرمانی استقلال خوشحال شدم و اعصاب خوردی ها و ناراحتی های طول روزم به خاطرش فراموش شد، همونقدر موقع خداحافظی مهدوی کیا و بوسیدن چهارگوشه زمین ناراحت شدم و بغض کردم. تیتر زده بودن که آخرین بازیکن از نسل فوتبالیست های اسطوره ای ایران هم داره خداحافظی میکنه و امروز موقع بازی داشتیم با بابام یاد اون موقعا می کردیم و یه بازیکنایی یادمون اومد که فکرشو هم نمی کردم. بعد هی اومدیم جلو و جلوتر و دیدیم هر سال چقدر کم شدن اون هیجانات. البته شاید هم ماها عوض شدیم. نوشته شده در 92/02/15.

mario22.blogfa.com

رهگذر - قهرمانی ما برای کیا

http://mario22.blogfa.com/post-342.aspx

قهرمانی ما برای کیا. هر چقدر از قهرمانی استقلال خوشحال شدم و اعصاب خوردی ها و ناراحتی های طول روزم به خاطرش فراموش شد، همونقدر موقع خداحافظی مهدوی کیا و بوسیدن چهارگوشه زمین ناراحت شدم و بغض کردم. تیتر زده بودن که آخرین بازیکن از نسل فوتبالیست های اسطوره ای ایران هم داره خداحافظی میکنه و امروز موقع بازی داشتیم با بابام یاد اون موقعا می کردیم و یه بازیکنایی یادمون اومد که فکرشو هم نمی کردم. بعد هی اومدیم جلو و جلوتر و دیدیم هر سال چقدر کم شدن اون هیجانات. البته شاید هم ماها عوض شدیم. دانه های ریز حرف.

mario22.blogfa.com

رهگذر

http://mario22.blogfa.com/9205.aspx

بیست و چهار تا دوازده مرداد. شد بیست و چهار سال. بیست و چهار سال از عمری که خدا بهم داده گذشت. به همین سادگی. منتظر یه عالمه اتفاق خوبم. نوشته شده در 92/05/14. ساعت 18:32 توسط رهگذر. دانه های ریز حرف. دو کلام حرف حساب(بهنام). جیغ و داد(خرده پا). مسیح بر کوه زیتون. لکه هایی از بارانک.

mario22.blogfa.com

رهگذر

http://mario22.blogfa.com/9204.aspx

سیاهی لشگرهای پر توقع. هر وقت صحبت از سختی می شود یاد خودمان می افتیم. و شاید کمی هم یاد بدی هایمان. یاد اینکه چقدر جامعه بد شده و ما هم همراه با آن عوض شده ایم! حتی یک بار کسی می گفت دوری جمکران باعث می شود سختی ها زیاد شود و آدم نتواند راحت استخوان سبک کند! بماند که آن شخص در فاصله ی سه ساعته از جمکران زندگی می کرد! و یادش رفته بود که جمکران مرقد محل دفن امام حاضر(عج) نیست که امام را می شود در همین نزدیکی هم یافت. و همین می شود که طلبکارانه فریاد می زنیم که: پس کجایی؟ نوشته شده در 92/04/02.

mario22.blogfa.com

رهگذر

http://mario22.blogfa.com/9208.aspx

و این گونه بود که مریم هم به جرگه متاهلین پیوست. آبان امسال هم با اتفاقات خوب همراه بود و روز عید غدیر صفحه دوم زندگی ام ورق خورد. باشد که این صفحه دوم نزدیک ترم کند به آنچه باید باشم. امروز جدای از همه کادوهایی که گرفته بودم سید وحید سمنانی. شاعر جوان که همکارم است- برایمان شعری گفت که شیرینی ماجرا را برایم بیشتر کرد. حس خوشیست با غم هم آشنا شدن. در باغ و داغ شادی و غم پا به پا شدن. حس خوشیست مثل کبوتر بخواهیام. حس خوشیست در شب چشمت رها شدن. دریا بهانهایست که جاری شویم و رود. فانوس چشمهای تو را ناخدا شدن.

mario22.blogfa.com

رهگذر - نوروز شد

http://mario22.blogfa.com/post-346.aspx

چقدر حس خوبی است که روزت را با یکی از بهترین خبرهای دنیا شروع کنی، خبر آغاز یک زندگی، خبر آمدن بهار درست در روزهای گرم تابستان. مینا و رضا رو دوسالی هست که می شناسم. مینا همکلاسی خوب دوران کارشناسی ارشدم بود که اگه بگم بهترین اتفاق دو سال کارشناسی ارشدم همین آشنا شدن با مینا بوده گزاف و اغراق نیست که مینا تعبیر تمام عیار معنای دوست است. امروز، صبح یک روز تابستانی ،بهاری به دنیا آمد که روز و روزهای جدیدی را به جمع دونفره این زوج مهربان گره زد و به حق با آمدن بهار، نوروز شد. اینم بهار کوچک ما.

mario22.blogfa.com

رهگذر - آغاز ما شدن

http://mario22.blogfa.com/post-347.aspx

و این گونه بود که مریم هم به جرگه متاهلین پیوست. آبان امسال هم با اتفاقات خوب همراه بود و روز عید غدیر صفحه دوم زندگی ام ورق خورد. باشد که این صفحه دوم نزدیک ترم کند به آنچه باید باشم. امروز جدای از همه کادوهایی که گرفته بودم سید وحید سمنانی. شاعر جوان که همکارم است- برایمان شعری گفت که شیرینی ماجرا را برایم بیشتر کرد. حس خوشیست با غم هم آشنا شدن. در باغ و داغ شادی و غم پا به پا شدن. حس خوشیست مثل کبوتر بخواهیام. حس خوشیست در شب چشمت رها شدن. دریا بهانهایست که جاری شویم و رود. فانوس چشمهای تو را ناخدا شدن.

mario22.blogfa.com

رهگذر - بیست و چهار تا دوازده مرداد

http://mario22.blogfa.com/post-345.aspx

بیست و چهار تا دوازده مرداد. شد بیست و چهار سال. بیست و چهار سال از عمری که خدا بهم داده گذشت. به همین سادگی. منتظر یه عالمه اتفاق خوبم. نوشته شده در ۹۲/۰۵/۱۴ساعت 18:32 توسط رهگذر. دانه های ریز حرف. دو کلام حرف حساب(بهنام). جیغ و داد(خرده پا). مسیح بر کوه زیتون. لکه هایی از بارانک.