FASLEBIDARI6.PERSIANBLOG.IR
404 - Blog not foundوبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://faslebidari6.persianblog.ir/
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://faslebidari6.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
1.2 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.193 sec
SCORE
6.2
404 - Blog not found | faslebidari6.persianblog.ir Reviews
https://faslebidari6.persianblog.ir
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
!فـــــــــــــــــــــریادی ُ دِگـر هیچ - فـــــــــــــــرســــــــــودگــــــــــــــــــی؛
http://www.avazemajnoon.blogfa.com/post/136
فریادی د گر هیچ. دیریست خستگیم تعویض گشته به درهمشکستگی خسته نیستم درهمشکستهام این خود امید بزرگی نیست؟ مدام به مرگ فکر میکنم ، درست لحظه ای که میمیریم. درست همان لحظه که دود می شویم و برای همیشه می رویم ،. دنیای ذهنمان که به پایان می رسد ، تنهاییم. گاهی هم فکر میکنم همان بهتر که در زندگی هم تنها باشیم ،. در لحظه ی مرگ هم کسی پیشمان نباشد ،. که همیشه نفس آخر در تنهاییست . . . امروز بیشتر از هر روز دوست دارم واقعی نباشم. دوست دارم شخصیت یک داستان باشم و. سرنوشت خودم را به دست نویسنده ی داستان بسپ رم.
!فـــــــــــــــــــــریادی ُ دِگـر هیچ - تمـام سایـه ها را می کشـم بر روزن مـهتـاب؛ حـُضـورم را ز چـشم شـهر حـاشـا می کنم
http://www.avazemajnoon.blogfa.com/post/137
فریادی د گر هیچ. دیریست خستگیم تعویض گشته به درهمشکستگی خسته نیستم درهمشکستهام این خود امید بزرگی نیست؟ تمام سایه ها را می کشم بر روزن مهتاب ح ضورم را ز چشم شهر حاشا می کنم. چیز به طرز عجیبی احمقانه ست. همه چیز . . . علاقه ی افراطی ، دل تنگی افراطی ، تمایلات افراطی. توجهات بی موردی که همیشه از حد میگذرد. حقیقت چیز دیگری ست . . . همین سطر ساده ست که " هیچ کس. نیازی به این ها ندارد " . . . ناتوانی محض . . . عاطفه ی زیاده هیچ کس را خوشحال نمیکند . . . غمگینم از خودم . نا امید متحی ر ، از خودم! پن: او آمد با...
!فـــــــــــــــــــــریادی ُ دِگـر هیچ - خورشــیدم به حــالِ غــروب
http://www.avazemajnoon.blogfa.com/post/139
فریادی د گر هیچ. دیریست خستگیم تعویض گشته به درهمشکستگی خسته نیستم درهمشکستهام این خود امید بزرگی نیست؟ خورشیدم به حال غروب. این روز ها بیشتر از هر روز دیگری در آن انتهای ترین لایه ی انزوایم فرو میروم،. در آنجا که دیگر خبر از قطره ای نور هم نیست،. می روم و خویشتن را نمی پرسم. در این نیمه شب ره گذر کدامین رویای پوشالی ام. و دل را معبود کدامین نگاه دردآور تو کرده ام. می گویی: هیچ چیز آنقدر یکنواخت نمی ماند که دیگر نشود تحملش کرد. می گویم: لمس شکوفه هایی را می خواهم که بوی عسل می دهند. اشک هر روزه را میدانی؟
!فـــــــــــــــــــــریادی ُ دِگـر هیچ
http://www.avazemajnoon.blogfa.com/1390/03
فریادی د گر هیچ. دیریست خستگیم تعویض گشته به درهمشکستگی خسته نیستم درهمشکستهام این خود امید بزرگی نیست؟ از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟ را دوست دارم . همان ها که بد. ی هیچ کس را باور ندارند. همان ها که برای همه. همان ها که همیشه هستند ،. باید مثل تابلوی نقاشی. بس که هرکسی از راه می رسد. یا ازشان سوء استفاده میکند. یا درس ساده نبودن. آدم می دهند . ن: برای آرزو هایی که می میرند ، سکوتی میکنم سنگین. تر از فریاد . . . دارم این روز ها از حجم خاطرات دیروز سنگین. قیر داغ شعر . . . ن : چنان آرامم. ن : گاهی خنده.
!فـــــــــــــــــــــریادی ُ دِگـر هیچ
http://www.avazemajnoon.blogfa.com/1389/08
فریادی د گر هیچ. دیریست خستگیم تعویض گشته به درهمشکستگی خسته نیستم درهمشکستهام این خود امید بزرگی نیست؟ نوشته شده در ۸۹/۰۸/۱۴ساعت توسط ه دا "لولی وش مغموم". Design By : Night Melody. دنیا همه بر دور سرم می چرخد. همه هم دور دنیا می چرخند. خورشید هم می چرخد. ماه هم می چرخد. باد هم می چرخد. مثل اول روزی که سوار چرخ و فلکی تند گرد بودم. از همه گردش ها حس تهوع دارم. همه دوستانم می چرخند. حتی استاد اخلاق هم می چرخد. مثل امید برای داشتن لحظه ای بی غم و درد با ثروت. خون در رگ من می چرخد. همه بیدار ها در خوابند.
!فـــــــــــــــــــــریادی ُ دِگـر هیچ
http://www.avazemajnoon.blogfa.com/1391/05
فریادی د گر هیچ. دیریست خستگیم تعویض گشته به درهمشکستگی خسته نیستم درهمشکستهام این خود امید بزرگی نیست؟ خورشیدم به حال غروب. این روز ها بیشتر از هر روز دیگری در آن انتهای ترین لایه ی انزوایم فرو میروم،. در آنجا که دیگر خبر از قطره ای نور هم نیست،. می روم و خویشتن را نمی پرسم. در این نیمه شب ره گذر کدامین رویای پوشالی ام. و دل را معبود کدامین نگاه دردآور تو کرده ام. می گویی: هیچ چیز آنقدر یکنواخت نمی ماند که دیگر نشود تحملش کرد. می گویم: لمس شکوفه هایی را می خواهم که بوی عسل می دهند. اشک هر روزه را میدانی؟
!فـــــــــــــــــــــریادی ُ دِگـر هیچ
http://www.avazemajnoon.blogfa.com/1389/07
فریادی د گر هیچ. دیریست خستگیم تعویض گشته به درهمشکستگی خسته نیستم درهمشکستهام این خود امید بزرگی نیست؟ یک اشتباه و یک دهه در خود فرو شدن. با زهر خند آینه ها روبرو شدن . . . نوشته شده در ۸۹/۰۷/۲۵ساعت توسط ه دا "لولی وش مغموم". رویایت را نمی یابی. در ازدحام هزار دست. گم میشوی . . . نوشته شده در ۸۹/۰۷/۱۳ساعت توسط ه دا "لولی وش مغموم". دوباره به آینه آمده ام. چشم هایم با من بیگانه اند. استخوان هایم با من بیگانه اند. با من بیگانه است. . . نوشته شده در ۸۹/۰۷/۰۲ساعت توسط ه دا "لولی وش مغموم". خورشید هم می چرخد.
!فـــــــــــــــــــــریادی ُ دِگـر هیچ
http://www.avazemajnoon.blogfa.com/1389/11
فریادی د گر هیچ. دیریست خستگیم تعویض گشته به درهمشکستگی خسته نیستم درهمشکستهام این خود امید بزرگی نیست؟ دنيا را كه بغل گرفتيم. گفت : هيچ كارمان ندارد ، گفت امن است . بيدار كه شديم ديديم آبستن تمام دردهايش شديم. من ندارم سر یا س با امیدی که مرا حوصله داد . . . تنها نشسته ام و حواسم نیست که دنیا با من است. . . هیچ حرفی واسه گفتن ندارم این روز ها که میگذرد . . . نوشته شده در ۸۹/۱۱/۱۳ساعت توسط ه دا "لولی وش مغموم". Design By : Night Melody. دنیا همه بر دور سرم می چرخد. همه هم دور دنیا می چرخند. ماه هم می چرخد.
!فـــــــــــــــــــــریادی ُ دِگـر هیچ - از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟
http://www.avazemajnoon.blogfa.com/post/135
فریادی د گر هیچ. دیریست خستگیم تعویض گشته به درهمشکستگی خسته نیستم درهمشکستهام این خود امید بزرگی نیست؟ از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟ را دوست دارم . همان ها که بد. ی هیچ کس را باور ندارند. همان ها که برای همه. همان ها که همیشه هستند ،. باید مثل تابلوی نقاشی. بس که هرکسی از راه می رسد. یا ازشان سوء استفاده میکند. یا درس ساده نبودن. آدم می دهند . ن: برای آرزو هایی که می میرند ، سکوتی میکنم سنگین. تر از فریاد . . . دارم این روز ها از حجم خاطرات دیروز سنگین. قیر داغ شعر . . . ن : چنان آرامم. ن : گاهی خنده.
!فـــــــــــــــــــــریادی ُ دِگـر هیچ
http://www.avazemajnoon.blogfa.com/1390/12
فریادی د گر هیچ. دیریست خستگیم تعویض گشته به درهمشکستگی خسته نیستم درهمشکستهام این خود امید بزرگی نیست؟ این چه رازی ست که هر بار. با عزای دل ما می آید. که زمین هر سال از. وین چنین بر جگر سوختگان داغ برداغ می افزاید. دامن صبح بگیر , وز سواران خرامنده ی خورشید بپرس,. کی بر این دره ی. می گذرند. . ؟ ارغوان خوشه ی خون،. تو بخوان نغمه ی ناخوانده ی من. ارغوان شاخه همخون جدا مانده ی من. . . من در این گوشه که از دنیا بیرون است. آفتابی به سرم نیست. خبرم نیست. . . نوشته شده در ۹۰/۱۲/۲۸ساعت توسط ه دا "لولی وش مغموم".
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
well come dear
Yadesh be xeirrrrr , nemidunam dg chi begam , bazam axere sal o hamun hesse hamishegi,har vagt miam webam kolle xateratam miad jolo chesham hamashun baram zende mishan, xaterati k az 4 sal pish (vagti 3 rahnemayi mixondam! Shuru mishan o ta hala edame daran , ham xandam migire ham gerye mikonam! Hichi dg heyyyy ruzegar. پنجشنبه بیست و چهارم اسفند 1391. پنجشنبه سوم فروردین 1391. In ahange moin xeili bahaleee. ک نارم هستی و اما. دلم تنگ میشه هر لحظه. خودت میدونی عادت نیست فقط دوست داشتنه. میگم وای چقدر س.
فصل بی قراری
دیدم متقاضی زیاده، گفتم متن چند کارت عروسی رو بگذارم! امیدوارم به کارتون بیاد! فقط با ذکر منبع. زیر چتر نقره فام اختران. در کنار سفره ی یاس سفید. در سکوت ساده ی تیر شبان. شعر پر شور بهاران را خواهند سرود. ای همه پاکدلان تا به اوج باران همره ما باشید. با قلبهایی سرشار از توکل به خداوند بزرگ. آغاز زندگی مشترک خود را جشن میگیرن. حضورتان گرمی بخش میهمانی بی شائبه و کوچک ما خواهد بود. یادتونه وقتی بچه بودیم می گفتید ایشااله عروسیتون. حالا عروسیمونه تشریف بیارین. در پیشگاه حجت محض زمان مهدی (عج) منجی جهان.
uno siniorita & siete cielo، mero، luna!
Uno siniorita and siete cielo، mero، luna! به جان تمام سادگی هایم! گذر زمان لعنتیییی . همه چیز از اونجا شروع شد که من به روی خودم نیاوردم . از اولین چیزی که آدمایی که بهشون میگم دوست! ازم پنهون کردنو من به روی خودم نیاوردم بعد بقیه چیزا شروع شد و من مجبور شدم همچنان به روی خودم نیارم . از یه طرف خوشحالم که آخرای این دوره از زندگیم درگیر اون موضوعات بدرد نخور بین آدما نشدم . از قوی بودن خسته شدم از این که هر وقت به گذشته نگاه کردم با خودم گفتم چقد من دختر قویی بودم . ظاهرا باازم باید بگم اینو . چهارشنبه ه...