KHATERATEENHEDAM.BLOGFA.COM
خاطرات انهدامخاطرات انهدام
http://khaterateenhedam.blogfa.com/
خاطرات انهدام
http://khaterateenhedam.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
1.7 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
2
SSL
EXTERNAL LINKS
9
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.672 sec
SCORE
6.2
خاطرات انهدام | khaterateenhedam.blogfa.com Reviews
https://khaterateenhedam.blogfa.com
خاطرات انهدام
khaterateenhedam.blogfa.com
خاطرات انهدام
http://www.khaterateenhedam.blogfa.com/author-khaterateenhedam.aspx
جمعه پنجم اسفند 1390. قصد یک سری تغییرات بنیادی در وبلاگ دارم . از قالب گرفته تا محتوای مطالب و قصد کار کردن تخصصی تر روی شعر را دارم و از هر چه جز شعر است بیزارم! تا آن موقع یا علی. نوشته شده در 13:55 توسط علی براتی.
خاطرات انهدام
http://www.khaterateenhedam.blogfa.com/post-46.aspx
جمعه پنجم اسفند ۱۳۹۰. قصد یک سری تغییرات بنیادی در وبلاگ دارم . از قالب گرفته تا محتوای مطالب و قصد کار کردن تخصصی تر روی شعر را دارم و از هر چه جز شعر است بیزارم! تا آن موقع یا علی. نوشته شده در 13:55 توسط علی براتی.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
2
نگاه ارغوانی - آن روز...!
http://www.negahe-arghavani.blogfa.com/post-2.aspx
هستم برای هست هایم. صدای نم نم باران را. از کوچه پس کوچه های دلم شنیدم! بوی نم خاک در خیالم پیچید. درهای پنجره دلم را چارطاق گشودم. با تیزی نرده هایش گوشهایم را تیز کردم. صدای آشنا می آمد. . . نوشته شده در پنجشنبه هجدهم فروردین ۱۳۹۰ساعت 15:17 توسط شهرام. خاطرات انهدام (علی براتی).
نگاه ارغوانی - کو گوش شنوا . . .
http://www.negahe-arghavani.blogfa.com/post-3.aspx
هستم برای هست هایم. کو گوش شنوا . . . باافکارم چه می کنید؟ صدای پرواز افکارم را می شنوم،وز وزکنان این طرف وآن طرف. به قول معروف اختلف العلماء. چه هیاهویی در سرم پیداست. پتکی برسرم فریادمی کشد:ساکت! وگرنه سرکوبتان می کنم). کو گوش شنوا . . ! باندپرواز وسیع تر می شود. نوشته شده در شنبه بیستم فروردین ۱۳۹۰ساعت 14:13 توسط شهرام. خاطرات انهدام (علی براتی).
نگاه ارغوانی - نگاه
http://www.negahe-arghavani.blogfa.com/post-5.aspx
هستم برای هست هایم. نگاه آشنایانی که ازکنارم عبورمی کنند،آشنا نیست. درهرآمد و شدی نگاهم برسرشان فریاد می کشد:. به چه گناهی،به چنین نگاهی سزاوارم؟ جزاین است که می خواهم هر آنچه باشم که هستم؟ مخاطبانم مترجمان خوبی نیستند. نوشته شده در شنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۰ساعت 14:1 توسط شهرام. خاطرات انهدام (علی براتی).
نگاه ارغوانی -
http://www.negahe-arghavani.blogfa.com/post-1.aspx
هستم برای هست هایم. نان از برای کنج عبادت گرفته اند. صاحبدلان ،نه کنج عبادت برای نان! نوشته شده در پنجشنبه هجدهم فروردین ۱۳۹۰ساعت 14:7 توسط شهرام. خاطرات انهدام (علی براتی).
نگاه ارغوانی - هم راه
http://www.negahe-arghavani.blogfa.com/post-4.aspx
هستم برای هست هایم. صدای تیک تاک قلبت راشنیدم. چشمانم در جستجوی چشمانت لحظه ای پلک نمی زد. تااینکه . . . چشم درچشم هم،درسکوتی پرازغم،تنهایی را پشت سرمی گذاشتیم. اماهنوز توباتمام وجودت در تنهایی پرسه می زدی. ومن نمی توانستم کاری کنم. فریاد تیک تاک قلبت بلندوبلندتر می شد. انگار چیزدیگری ازمن می خواستی. این بار درکنارت ایستادم. ونگاهم رابه دنبال نگاهت فرستادم،دوشادوش هم. نوشته شده در شنبه بیستم فروردین ۱۳۹۰ساعت 14:27 توسط شهرام. خاطرات انهدام (علی براتی).
نگاه ارغوانی
http://www.negahe-arghavani.blogfa.com/9002.aspx
هستم برای هست هایم. زشوق دیدن یارم صبوری ها به طاق آمد. نگاهم غرق دراوشدوحالم به اشتیاق آمد. زبانم لال گشت وبرنیاورد واژه ای برلب. به پلکی روی هم بردن میان ما فراق آمد. گشودم دیدگانم را نظر کردم براین فرقت. دوباره دیدنت راآرزو کردم دراین هجرت. تو می رفتی،نگاهم را به دنبالت فرستادم. بگوید گرتورا بینم نبندم دیده بررویت. نوشته شده در سه شنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 14:1 توسط شهرام. خاطرات انهدام (علی براتی).
نگاه ارغوانی -
http://www.negahe-arghavani.blogfa.com/post-6.aspx
هستم برای هست هایم. زشوق دیدن یارم صبوری ها به طاق آمد. نگاهم غرق دراوشدوحالم به اشتیاق آمد. زبانم لال گشت وبرنیاورد واژه ای برلب. به پلکی روی هم بردن میان ما فراق آمد. گشودم دیدگانم را نظر کردم براین فرقت. دوباره دیدنت راآرزو کردم دراین هجرت. تو می رفتی،نگاهم را به دنبالت فرستادم. بگوید گرتورا بینم نبندم دیده بررویت. نوشته شده در سه شنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 14:1 توسط شهرام. خاطرات انهدام (علی براتی).
نگاه ارغوانی
http://www.negahe-arghavani.blogfa.com/9001.aspx
هستم برای هست هایم. نگاه آشنایانی که ازکنارم عبورمی کنند،آشنا نیست. درهرآمد و شدی نگاهم برسرشان فریاد می کشد:. به چه گناهی،به چنین نگاهی سزاوارم؟ جزاین است که می خواهم هر آنچه باشم که هستم؟ مخاطبانم مترجمان خوبی نیستند. نوشته شده در شنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۰ساعت 14:1 توسط شهرام. صدای تیک تاک قلبت راشنیدم. چشمانم در جستجوی چشمانت لحظه ای پلک نمی زد. تااینکه . . . چشم درچشم هم،درسکوتی پرازغم،تنهایی را پشت سرمی گذاشتیم. اماهنوز توباتمام وجودت در تنهایی پرسه می زدی. ومن نمی توانستم کاری کنم.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
9
leon-z.com
خاطرات روزانه من
دوشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۴ ] [ 14:51 ] [ الی ] . 27 - روزانه نوشت. سلام , ظهرتون بخیر , دارم همه سعیمو میکنم خلاصه بنویسم , هفته پیش خیلی هفته شوک آوری بود برام اول صبح سه شنبه که اون کامنتارو خوندم و واسه چندمین بار نیت کردم کلا بی خیال وب نوشتن بشم بعدازظهرش ماجرای ماشین نوید پیش اومد و بعدشم که تصادف اون بنده خدا. اول از همه ممنون دوستای گلی هستم که با کامنتشاون بهم انرژی و امید دادن. شنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۹۴ ] [ 11:56 ] [ الی ] . هر دم از این باغ بری میرسد. لطفا براش دعا کنین طفلکی هنوز 25 سالشه.
خاطرات الی
خدایا اگه اینه عدالتت که هیچی. من فقط منتظرم که پشیمونیمو تو چشماش ببینم.منتظر اون روزم که همه اینایی که الان دورشو گرفتن تنهاش بزارن.عیییین خودش.که منو گزاشت کنار. منتظرم .منتظر روزی که تقاص تمام اشکای منو بده. اگه نبینم اون روزو. خدایا من به هیچ بنده ایت بدی نکردم.هرچی گفتی گفتم چشم. خدایا اگه کمکم نکنی مهربون نیستی. اگه ازم بگیریش بخشنده نیستی. خدایا اون بالا نشستی داری خوب تماشا میکنی. میبینی من چقدر صبورم؟ هر روز بایکی میبینمشو دم نمیزنم؟ خدایااگه پشیمونیو نبینم تو چشماش.بخدا عدالت نیست. می خوام خاط...
آشوبم آرامشم تویی
سلام، خوبین خوشین سلامتین. من چرا فک میکردم فقط دیروز ننوشتم. من چرا انقد تنبلم. البته که الان یه خونه داریم دسته گل ، پس من تنبل نیستم. اومدیم خونه من دراز کشیده بودم رضا اومد یه کم حرف زدو مثلا از دلم درآورد ، خب مسلما کش دادنش چیزیو عوض نمیکرد. بعدشم رضا یادش اومد کالباس نخریده رفت کالباس و نون باگت خرید ، حسابی خوردیم بعدشم لالا. تا 9 بودن کلی حرفیدیم و در کل خوش گذشت ، اونا که رفتم من وسائل پذیرایی جمع کردم نماز خوندم رفتیم خونه دوست رضا که شام دعوت بودیم ، سر راه شیرینی هم گرفتیم حالا خ ونشونم نسبت...
دوباره عشق
خاطرات و حرف دل. جمعه نهم مرداد ۱۳۹۴ 22:52 نیما. به خاطرات خوب تبدیل میشن و روزای بد. به درس های خوب تبدبل میشن. پس بیایید روزهای. بد رو فراموش کنیم. چهارشنبه هشتم بهمن ۱۳۹۳ 7:53 نیما. سلام باز دلم گرفت باز اومدم اينجا. یکشنبه چهاردهم دی ۱۳۹۳ 18:27 نیما. خدایا خودت می دونی و این همه مشکلاتی که واسم درست کردی. یکشنبه دوازدهم مرداد ۱۳۹۳ 13:28 نیما. یکشنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۳ 0:28 نیما. سلام بچه ها تو این شب عزیز واسم دعا کنید. شنبه بیست و هشتم تیر ۱۳۹۳ 0:6 نیما. خدا این چرا نمیفهمه من چی می خوام. می خوام د...
خاطرات انهدام
جمعه پنجم اسفند 1390. قصد یک سری تغییرات بنیادی در وبلاگ دارم . از قالب گرفته تا محتوای مطالب و قصد کار کردن تخصصی تر روی شعر را دارم و از هر چه جز شعر است بیزارم! تا آن موقع یا علی. نوشته شده در 13:55 توسط علی براتی.
دلتنگ عاشق
عشق دریایی متلاطم است که پیروز آمدن از آن نیازمند همت و اراده ای بالاست. گاهی که دلم از این و از آن و زمین می گیره. نگاهم را به سوی تو و آسمون می گیرم و آنقدر با تو دردودل می کنم. تا کم کم چشمهایم با ابرهای بهار مسابقه می گذارند. و پس از اون که قلبم سبک می شه. تو می آیی و تمام فضای قلبم را پر می کنی. آنوقت دیگر آرام می شوم. و احساس می کنم هیچ چیز نمی تونه مرا از پای دراره. چون تو را دوست دارم. چهارشنبه دوازدهم مرداد ۱۳۹۰ ] [ 23:31 ] [ تنها ]. دوستت دارن ( واقعیت تکان دهنده ی عشق ). و وارد کوچه پس. وقتی د...
خاطرات عشق
سلام به دوستان عزيز اميدوارم که حال همگی شما خوب باشه. سال نو رو هم تبريک می گم . اين هم قسمت من بود که اينطور از شما دوستان وبلاگی خداحافظی کنم .ت. سال و اندی خيلی چيزها از شما ياد گرفتم از طراحی وب گرفته تا ادبيات . سال پيش فکر می کردم محيط اينجا از دفترم امن تره اما وقتی که به وب دوستان به صورت. اتفاقی سر ميزدم و نوشته های خودم رو اونجا ميديدم نا اميد تر ميشدم .البته نوشته های. من که زياد ارزشی نداره مهم حفظ شون برای خودمه .به همين خاطر تصميم گرفتم که در. همون دفتر کوچيک با ورق های واقعی ادامه بدم.
خونه تنهاییهام
خاطرات بچه های دانشکده فنی
خاطرات بچه های دانشکده فنی. غرض نقشی است کز ما باز ماند. اين جا مكاني است براي زنده نگاه داشتن خاطرات مشترك بچه هاي فني. ثبت لحظات با هم بودن. لحظه هاي ساختن. لحظه هاي دانشكده فني. يه دفترچه خاطرات مشتركه. فرقي نميكنه از كي، كيا و حتي كجا باشه. مهم اينه كه فن يا ساخته باشندش. خاطرات وروديمون، خاطرات فعاليت هاي دانشجوييمون و يا خاطراتي كه اونقدر مهمن د كه نيازي به بهانه ندارند. یاد ایامی. یاد ایامی! قسمت 4 از 37 -. دانشکده فنی فقط کانکس نیست! فکر می کنم، غذا هم قسمت مهمی از دانشکده فنی باشه. "غذا" اصل...
♥ماجراهای فرید و دوستان♥