KHMMESHKI.BLOGFA.COM

fandak87.blogfa.com

fanus -

http://www.fandak87.blogfa.com/post-33.aspx

گفتم:که چنانم که مپرس از غم عشقت. گفتا:که مرا با تو ارادت نه چنانست. گفتم:که ره کعبه به میخانه کدامست؟ گفتا:خمش.این کوی خرابات مغانست. گفتم:که چو خواجو نبرم جان ز فراقت. نوشته شده توسط پریسا در دوشنبه بیستم دی ۱۳۸۹ و ساعت 10:37. ترانه های محمد اکبری.

fandak87.blogfa.com

fanus -

http://www.fandak87.blogfa.com/post-35.aspx

می روم خسته و افسرده و زار. سوی منزلگه ویرانه ی خویش. به خدا میبرم از شهر شما. دل شوریده و ویرانه ی خویش. میبرمتا که درآن نقطه ی دور. شست و شویش دهم از رنگ گناه. شست و شویش دهم از لکه ی عشق. زین همه خواهش بیجا و تباه. میبرم تا ز تو دورش سازم. زتوای جلوه ی امید محال. میبرم زنده به گورش سازم. تا ازین پس نکند یاد وصال. ناله میلرزد.می رقصد اشک. آهبگذار که بگریزم من. از توای چشمه ی جوشان گناه. شاید آن به که بپرهیزم من. عاقبت بند سفر پایم بست. میرومخنده به لب.خونین دل. میروم از دل من دست بدار.

fandak87.blogfa.com

fanus

http://www.fandak87.blogfa.com/8909.aspx

به که گویم که منزلگه چشمان منی. به که گویم که نوازشگر دستان منی. گر چه پاییز نشد همدم و همسایه ی من. به که گویم که تو باران زمستان منی. نوشته شده توسط پریسا در سه شنبه سی ام آذر ۱۳۸۹ و ساعت 8:14. توگذشتی وشب وروز گذشت. به امیدی که تو.برخواهی گشت. پای هر پنجره.مات. می نشستم به تماشا.تنها. گاه بر پرده ی ابر. گاه در روزن ماه. دورتا دورترین جاهامی رفت نگاه. باز میگشتم تنها. هیهات. چشم ها دوخته ام بر در و دیوار هنوز. بوی خاک از قدم تند زمان میشنوم. شوق دیدار توام هست. به نشیب آمدم اینک ز فراز. یک دو روزی دیگر.

fandak87.blogfa.com

fanus -

http://www.fandak87.blogfa.com/post-32.aspx

خنده ی غم آلود. چون باد می روی و به خاکم فکنده ای. آری برو که خانه ز بنیاد کنده ای. حسن و هنر به هیچ ز عشق بهشتیم. شرمی نیامدت که ز چشمم فکنده ای؟ اشکم دود به دامن وچون شمع صبحدم. مرگم به لب نهاده غم آلوده خنده ای. بخت از منت گرفت و دلم آن چنان گریست. کز دست کودکی بربائی پرنده ای. بگذشتی و ز خرمن دل شعله بر کشید. آنگه شناختم که تو برق جهنده ای. بی او چه بر تو میگذردسایه.ای شگفت. جانت ز دست رفت و تو بیچاره زنده ای. نوشته شده توسط پریسا در دوشنبه بیستم دی ۱۳۸۹ و ساعت 10:21. ترانه های محمد اکبری.

fandak87.blogfa.com

fanus -

http://www.fandak87.blogfa.com/post-36.aspx

بین ما فاصله ها بسیار است. من به زیبایی یک اشک فراق. از نگاه تو رها خواهم شد. و به شهری که در آن خاطره ها بیدارند. آخرین روز که با هم بودیم. آخرین خاطره ی خوب من است. آخرین لحظه ی آن روز پر از واهمه بود. لحظه ی سخت خداحافظی یادت است؟ مثل این بود که رویای مرا دزدیدند. و تو را نیز گرفتند از من. من به دنیای تو عادت کردم. گر چه دیدار بسی دشوار است. لیک چشم دل من بیدار است. و تو را در همه جا میبینم. من در آینه تورا میبینم. که به من میگویی. راه خود را بشناس. ترانه های محمد اکبری.

fandak87.blogfa.com

fanus -

http://www.fandak87.blogfa.com/post-31.aspx

لاله در دشت نشانیست ز مجنون که هنوز. داغ های غم او بر دل صحرا باقیست. نوشته شده توسط پریسا در دوشنبه بیستم دی ۱۳۸۹ و ساعت 10:11. ترانه های محمد اکبری.

fandak87.blogfa.com

fanus -

http://www.fandak87.blogfa.com/post-30.aspx

کدام شب که غمی تازه ام به برنگرفت؟ کدام روز دلم ماتمی ز سر نگرفت؟ بهرغمی که نشستم ببر گرفت مرا. غم تو بود که ما را به هیچ در نگرفت؟ نوشته شده توسط پریسا در دوشنبه بیستم دی ۱۳۸۹ و ساعت 10:8. ترانه های محمد اکبری.

fandak87.blogfa.com

fanus -

http://www.fandak87.blogfa.com/post-27.aspx

آرزو گم کرده ای تنها وسرگردان. نه آرامی.نه امیدی.نه هم دردی.نه همراهی. گهی افتان و خیزان.چون غباری در بیابانی. گهی خاموش وحیران.چون نگاهی بر نظرگاهی. رهیتا چند سوزم در دل شبها چو کوکبها. به اقبال شررنازم که دارد عمر کوتاهی. نوشته شده توسط پریسا در دوشنبه بیستم دی ۱۳۸۹ و ساعت 9:57. ترانه های محمد اکبری.

fandak87.blogfa.com

fanus -

http://www.fandak87.blogfa.com/post-28.aspx

حسرت نبرم به خواب آن مرداب. کآرام درون دشت شب خفته ست. دریایم و نیست باکم از توفان:. دریاهمه عمر.خوابش آشفته ست. نوشته شده توسط پریسا در دوشنبه بیستم دی ۱۳۸۹ و ساعت 10:0. ترانه های محمد اکبری.