KOLBEH-TARANEH.BLOGFA.COM
کلبه ترانهکلبه ترانه - دل نوشته های من
http://kolbeh-taraneh.blogfa.com/
کلبه ترانه - دل نوشته های من
http://kolbeh-taraneh.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
1.4 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
2
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.438 sec
SCORE
6.2
کلبه ترانه | kolbeh-taraneh.blogfa.com Reviews
https://kolbeh-taraneh.blogfa.com
کلبه ترانه - دل نوشته های من
kolbeh-taraneh.blogfa.com
کلبه ترانه
http://www.kolbeh-taraneh.blogfa.com/posts
تنهایی بهتر از با هر کس بودنه. سه شنبه دهم مرداد ۱۳۹۱. همه در دنیا کسی را دارند،برای خودشان! سه شنبه دهم مرداد ۱۳۹۱. سه شنبه دهم مرداد ۱۳۹۱. هر دو هفت خطید! دوشنبه نهم مرداد ۱۳۹۱. دوشنبه نهم مرداد ۱۳۹۱. کاغذ را رام کرده ام. دوشنبه نهم مرداد ۱۳۹۱. قلب شکسته و من و تنهایی! دوشنبه نهم مرداد ۱۳۹۱. شب را دوست دارم. یکشنبه هشتم مرداد ۱۳۹۱. یکشنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۱. یکشنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۱. جمعه بیست و سوم تیر ۱۳۹۱. جمعه بیست و سوم تیر ۱۳۹۱. چشم ها را باید شست. سه شنبه بیستم تیر ۱۳۹۱. بیا زندگی را بدزدیم.
BLOGFA
http://www.kolbeh-taraneh.blogfa.com/Profile
پروفایل مدیر این وبلاگ فعال نیست.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
2
رمان سایه::در وبلاگ شخصی من
http://sayehroman.javanblog.ir/cat-56000-رمان%20سایه.html
رمان سایه: در وبلاگ شخصی من. رمان سایه فصل اول قسمت هشتم. Script src="http:/ feed.zarshop.biz/feedwithcode.aspx? قسمت هشتم از فصل اول. با ترس و لرز و البته با ندا وارد خونه شدیم . داشتم از کاری که کردم پشیمون می شدم! ولی دیگه نمی تونستم برگردم . کم مونده بود اشکم در بیاد! به لبه ایوون رسیدیم . از پله ها که بالا رفتیم بهناز از در بیرون پرید و ندا رو تو آغوش کشید . انگار چند ساله که همدیگه رو میشناسند . ندا از یه طرف تعجب کرده بود و از یه طرف به خاطر برخورد خوب بهناز خوشحال بود.این وسط. تازه کلی هم خوشگله!
رمان سایه _ فصل اول _ قسمت سوم
http://sayehroman.javanblog.ir/327485-رمان%20سایه%20_%20فصل%20اول%20_%20قسمت%20سوم.html
رمان سایه: در وبلاگ شخصی من. رمان سایه فصل اول قسمت سوم. Script src="http:/ feed.zarshop.biz/feedbaner.aspx? نزدیکای ساعت یازده بود که کیارش اومد . برای یه کار بانکی صبح زود از شرکت زده بود بیرون . کیارش – سلام داداش . چطوری؟ کیارش – خوب نمی خواد بگی چطوری! خبرا زود پخش میشه! کیارش – الکی جو نده! فکر کردی خیلی شخصیت مهمی هستی؟ به سایه زنگ زدم گفت امروزم با ندا بگو مگو داشتی! کیا یه بار بهت نگفتم اسم این دختره رو جلوی من نیار! کیارش – ببین من این ندا رو خوب می شناسم! با مامانم رفیق شده! ولی خوب کیسیه ها!
رمان سایه _ فصل اول _ قسمت اول
http://sayehroman.javanblog.ir/325804-رمان%20سایه%20_%20فصل%20اول%20_%20قسمت%20اول.html
رمان سایه: در وبلاگ شخصی من. رمان سایه فصل اول قسمت اول. Script src="http:/ feed.zarshop.biz/feedbaner.aspx? برگرفته از زندگی یک دوست صمیمی. توجه : این رمان برگرفته از یک زندگی واقعی است ، البته بیشتر قسمت های آن زاده ی فکر نویسنده و دغدغه های روزانه جوانان ایران عزیزمان است. تا حالا خونه خودمو اینجوری ندیده بودم . بیخود هم نیست که اینقدر درهمو برهمه! چند وقته که تو حال و هوای دیگه ای هستم . اصلا تو این دنیا نیستم . شروع کردم به تروتمیز کردن خونه . خونه که نه! ببینم نکنه زیر سرت بلند شده؟ گوشی رو پرت کرد...
حالم خرابه
http://sayehroman.javanblog.ir/342458-حالم%20خرابه.html
رمان سایه: در وبلاگ شخصی من. Script src="http:/ feed.zarshop.biz/feedwithcode.aspx? حالم اصلا خوب نیست . ترس ، تردید و غم شده همه زندگیم! با شک زندگی کردن اصلا حس جالبی نیست . کاش میشد فکر دیگران رو بخونیم! که به احساس بقیه اهمیت میده؟ به قول یکی از دوستام که میگفت :« هر کی به فکر خویشه - کوسه به فکر ریشه! هیچکس به فکر دیگران نیست! تویی که مثل کفتار افتادی به جون دیگران و فقط میخوای از هرکس یه گاز بزنی تا فقط خودتو سیر کنی! هیچ فکر کردی با این کارت ذره ذره وجود یکی دیگه رو تموم میکنی؟
رمان سایه _ فصل اول _ قسمت پنجم
http://sayehroman.javanblog.ir/331828-رمان%20سایه%20_%20فصل%20اول%20_%20قسمت%20پنجم.html
رمان سایه: در وبلاگ شخصی من. رمان سایه فصل اول قسمت پنجم. Script src="http:/ feed.zarshop.biz/feedbaner.aspx? عاجزانه ازتون معذرت می خوام که اینقدر دیر آپ کردم! ممنون از همه نظراتون . چه اونایی که ایمیل میدن ، چه اونایی که تو وبلاگ نظر میذارن و چه اونایی که شمارمو دارند و sms میدن . به همه نظراتتون احترام میذارم و همه رو می خونم و ازشون استفاده می کنم . متشکر. یه خواهش هم ازتون دارم! بی صبرانه منتظر نظراتتون هستم . رمان سایه . قسمت پنجم از فصل اول. تکرار و تکرار و تکرار؟ اما چه میشه کرد؟ بقیه راه رو پیاد...
شب یلدا
http://sayehroman.javanblog.ir/334653-شب%20یلدا.html
رمان سایه: در وبلاگ شخصی من. Script src="http:/ feed.zarshop.biz/feedbaner.aspx? یلداتون گرامی دوستان . امیدوارم این رسم کهن و باستانی رو دور خانواده شاد و خوشحال باشید و همه رسوم نیک پارسی رو بتونیم مثل این شب زنده نگه داریم . قعا از تاخیر خودم شرمسارم! سعی میکنم تا جمعه قسمت بعدی رو آپ کنم . ممنون از نظراتون . ممنون! دوستی به نام ملودی یه نظر گذاشتن و یه چیزی گفتن که من شاخ در آوردم! که من جوابشونو تو ادامه نظرشون گذاشتم! خانم ملودی اگه این پستو می خونید برید تو بخش نظرات قسمت چهارم و جوابتونو بخونید!
رمان سایه::در وبلاگ شخصی من
http://sayehroman.javanblog.ir/archive-2012-01
رمان سایه: در وبلاگ شخصی من. رمان سایه فصل اول قسمت هشتم. Script src="http:/ feed.zarshop.biz/feedwithcode.aspx? قسمت هشتم از فصل اول. با ترس و لرز و البته با ندا وارد خونه شدیم . داشتم از کاری که کردم پشیمون می شدم! ولی دیگه نمی تونستم برگردم . کم مونده بود اشکم در بیاد! به لبه ایوون رسیدیم . از پله ها که بالا رفتیم بهناز از در بیرون پرید و ندا رو تو آغوش کشید . انگار چند ساله که همدیگه رو میشناسند . ندا از یه طرف تعجب کرده بود و از یه طرف به خاطر برخورد خوب بهناز خوشحال بود.این وسط. تازه کلی هم خوشگله!
رمان سایه _ فصل اول _ قسمت ششم
http://sayehroman.javanblog.ir/335155-رمان%20سایه%20_%20فصل%20اول%20_%20قسمت%20ششم.html
رمان سایه: در وبلاگ شخصی من. رمان سایه فصل اول قسمت ششم. قسمت ششم از فصل اول. فردای اون روز وقتی داشتم از شرکت بیرون میرفتم تلفنم زنگ خورد . گوشیو نگاه کردم . پدرم بود . سلام بهترین بابای دنیا چطوره؟ پدرم – سلام بابا جان . لوس نکن خودتو خرس گنده! خیلی مردی یه سر بعد این همه مدت میومدی خونه بابات! خودت میدونی که چقد سرم شلوغه! پدرم – خیلی خوب حالا نمی خواد صغری کبری بچینی! بهونه هاتو دیگه حفظ شدم! کی میای خونه کارت داریم! هر وقت شما بگید ما در خدمتیم! پدرم – پس پاشو الان زود بیا منتظریم . وارد خونه شدم &#...
تعطیل
http://sayehroman.javanblog.ir/349864-تعطیل.html
رمان سایه: در وبلاگ شخصی من. این وبلاگ تا اطلاع ثانوی. خودش می دونه به خاطر کی این کارو کردم . نوشته شده در ۲/۱۲/۱۳۹۰ساعت ۲۲:۳۳ توسط Milad . دسته : خودمونی. در این وبلاگ رمان سایه که نوشته خودم هست رو به صورت قسمت به قسمت آپ میکنم . امیدوارم خوشتون بیاد. رمان سایه فصل اول قسمت هشتم. رمان سایه فصل اول قسمت هفتم. رمان سایه فصل اول قسمت ششم. بزرگترین مرجع گیتار فارسی. تالار گفتمان پارسی تاک.
رمان سایه _ فصل اول _ قسمت دوم
http://sayehroman.javanblog.ir/326327-رمان%20سایه%20_%20فصل%20اول%20_%20قسمت%20دوم.html
رمان سایه: در وبلاگ شخصی من. رمان سایه فصل اول قسمت دوم. Script src="http:/ feed.zarshop.biz/feedbaner.aspx? سلام اینم قسمت دوم . فقط جون عزیزتون نظر بدید . با صدای زنگ در بیدار شدم . با کلافگی رفتم آیفونو برداشتم . دیدم کیارشه. کیارش – پاشو بیا پایین دیره. کیارش – مگه قرار نشد بریم مهمونی؟ آخ آخ . یادم رفت . یه دقیقه بیا بالا تا حاضر شم . خواب موندم. کیارش – به به . این آقا رو باش . به خرس گفته زکی! در رو باز کردم . کیا تندی پرید بالا . تا چشمش به خونه افتاد شوکه شد. کیارش – چی شده اینجا؟ کیارش – ...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
kolbeh-tanhaei-drag.blogfa.com
love story
چشم انتظار بودنه کسی که خیلی دوسش داری خیلی سخت هستش خدا کسیو چشم انتظار نذاره! یکشنبه دهم شهریور ۱۳۹۲ 17:41. یکشنبه دهم شهریور ۱۳۹۲ 17:35. یکشنبه دهم شهریور ۱۳۹۲ 17:0. یکشنبه دهم شهریور ۱۳۹۲ 16:37. وای وای وای وای اخ چه قد دلم تنگ شده! چرا اون کسیو که دوست داری نمی تونی بگی! یکشنبه دهم شهریور ۱۳۹۲ 13:15. ای بر ابا و اجدادت صلوات اخه مشهدی رضا من از کجا وسط زمستون خونه پیدا کنم؟ کسی این موقع سال به یه دختر تنها که خونه نمی ده.بیا وبزرگواری کن به من بدبخت لطف کن.قول می دم تا عید یه خونه پیدا کنم. متن کامل...
کلبه تنهائی
جنگ نقطه مقابل من و توست. ميان بستري كه هميشه يكنفر را كم مي آورد. حال اينروزهاي اتاقم بد است. كافيست پنجره را باز كني. بوي باروت موهايت را نوازش خواهد داد. جنگ نقطه مقابل من و توست. كه هر شب از روي سرم سوت ميكشد و. لب هاي پرنده هاي مرده ام را زخمي ميكند. من عاشقت شده بودم. عاشق پلنگ پير قصه ديشب مادر بزرگ. عاشق هواپيمايي كه تو و آخرين سرباز شهر را با خود مي ب رد. شبيه چشمهايم كه هر بار نگاهت ميكند. اين تراژدي پاياني نخواهد داشت. و اين قصه از مرزهاي هيچ نقشه اي بيرون تر نخواهد رفت. سيگارم را بر ميدارم.
•٠•●♥کلبه تنهای یه پسر تنها♥●•٠•
٠ کلبه تنهای یه پسر تنها ٠. میخواهم برایتان تنهایی را معنی کنم. درساحل کنار دریا ایستاده ی هوای سرد. به خودت میایی یادت میایددیگرنه کسی است که از پشت بغلش کنی نه شانه هایی که بادستتانت. ان رابگیری نه صدای قشنگتر از دریا. نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم تیر 1393ساعت 16:39 توسط morteza. سکوتی از جنس فریاد. هنوز آخرین جمله ی خدا تو گوشم زنگ می زند : از قلب کوچک تو تا من یک راه مستقیم است اگر گم شدی از این راه بیا بلند شو ، از دلت شروع کن. شب قدر است.اگر قدر بدانیم. حالا من موندم و. به من نگاه کردی وخندیدی.
کلبه تنهایی من
جمعه نهم مهر ۱۳۹۵. زندگي پر از سواله مي دونم. زندگي پر از سواله مي دونم. رسيدن به تو خياله مي دونم. تو ميگي يه روزي مال من ميشي. اما موندت محاله مي دونم. تو ميگي شبا دعامون مي کني. چشمه چات زلاله مي دونم. توي آسمون سرنوشت ما. ماه کامل مه لاله مي دونم. تو ميگي پرنده شيم بريم هوا. غصه ما دو تا باله مي دونم. چشم من پر از غم نبودنت. دل تو پر از ملاله مي دونم. طاقتم ديگه داره تموم ميشه. صبر تو رو به زواله مي دونم. آره مي ري و نمي پرسي که اين. دل عاشق در چه حاله مي دونم. نوشته شده توسط غمنامه در ساعت 13:16 لینک.
kolbeh-tanhayee-man.blogfa.com
عاشقانه های من
در پیش داری . . ! پنجشنبه بیستم آذر 1393 2:37 nafas. راستش را بگو . به خدایت چه گفتی که خودش. اینطور پا در میانی کرد؟ پنجشنبه بیستم آذر 1393 0:21 nafas. من اگر عاشقانه مى نويسم. نه عاشقم. نه معشوق کسی. فقط می نويسم تاعشق يادقلبم بماند. دراين ژرفای دل کندن ها و عادتها و هوس ها. فقط تمرين آدم بودن ميکنم! سه شنبه یازدهم آذر 1393 16:4 nafas. مردونه حرف بزن ، م ردونه بخند ، مردونه گریه کن ،. مردونه عش ق بورز ، مردونه ببخش ، . . ! مرد باش و هیچ وقت نام ردی نکن. مخصوصا در حق کسی که باورت ک رده. و بهت تکیه کرده.
کلبه ترانه
دل نوشته های من. خرید ساعت گوچی طرح لاو. خرید ساعت دیواری شیک. گن لاغری زنانه اسلیم لیفت. بازار کار و سرمایه. خرید ست سارافون و گردنبند بهار. گالري عکس هاي زیبا. خرید اینترنتی شال جادویی. اس ام اس عاشقانه. خرید ساعت مچی مردانه. تاکنون دوستی را پیدا نکرده ام که به اندازه تنهایی. شایسته رفاقت باشد . . . شنبه دهم اسفند 1392 ] [ 22:54 ] [ عاطفه ]. تاکنون دوستی را پیدا نکرده ام که. Theme By Avazak.ir. مجله اینترنتی دانستنی ها.
ஜ☆♥♥♥کـــلبه تاریــک♥♥♥☆ஜ
ஜ کلبه تاریک ஜ. تسلیت قلب صبورم اون دیگه دوست نداره. سومين دوره انتخابخوشگلترين كوچولوي ايراني. دنیا نفر اول شد. نوشته شده در جمعه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 16:9 توسط نادیا. فستيوال خوشگلترين ني ني كوچولو سال 1392 برگزار شده. و خواهر زادم رو شرکت دادم. برای رای دادن به دنیا شماره 138. با تشکر از دوستان. نوشته شده در سه شنبه یکم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 5:22 توسط نادیا. خدا: بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است. خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان. بنده: خدایا سه رکعت زیاد است. بنده ...
کلـــــــــبه تــاریــک مــن
نوشته شده در شنبه بیستم فروردین ۱۳۹۰ 19:27 توسط نادیا. نوشته شده در سه شنبه نهم فروردین ۱۳۹۰ 2:50 توسط نادیا. اول سلام میکنم به همه دوستان. دوم عید رو به همه شما عزیزان تبریک میکم امیدوارم سال خوبی داشته باشید. چند تا عکس جدید براتون گذاشتم نگاه کنید. نوشته شده در سه شنبه نهم فروردین ۱۳۹۰ 2:43 توسط نادیا. نوشته شده در یکشنبه هفدهم بهمن ۱۳۸۹ 12:23 توسط نادیا. نوشته شده در دوشنبه یازدهم بهمن ۱۳۸۹ 1:58 توسط نادیا. نوشته شده در دوشنبه یازدهم بهمن ۱۳۸۹ 1:30 توسط نادیا. ادامه مطلب حتما یه نگاهی بندازید. سکوتم ...
کلبه مــــــــهر
دل نوشته های مهر. وقتي از دوست داشتن كسی مطمئن نيستي. دستاشو بگيري كه به دستات عادتش بدی. وقتي كسي رو سهم خودت نميدوني. پيچ و تاب بدنش رو زير و رو كنی. از آينده های خوش باهاش حرف بزنی و براش رويا بسازی. وقتی دلت به بودنش شك داره. حق نداری بهش بگی عشقم. وقتي هميشه دنبال يه حرفی،بحثی،سندی، بهانه ای كه تركش كنی. ادعای دوست داشتن كنی. وقتي به اعتماد كسي تكيه گاه شدی . اگه همه اين كارو كردي فارغ از جنسييتت مردی. گرفتن دستی كه نه گير ديروز باشه نه توی غصه فردا. تمام تلاشش بخشيدن خوشي های امروز به تو باشه و.
رفتیم ....
مدیر وبلاگ : یگانه ر. خرید ساعت مچی دخترانه. ساسان اس ام اس. بایتدز: مرجع تخصصی کامپیوتر-الکترونیک-موبایل و دانلود کاملا رایگان. بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. تعداد کل پست ها :. آخرین بروز رسانی :. کد و قالب های پرنسس اسکین. جمعه 27 بهمن 1391 : نویسنده : یگانه ر. لینک های مرتبط :.
تنهاترازهمیشه
به کلبه ی من خوش آمدید. نوشته شده در چهارشنبه نهم آذر ۱۳۹۰ساعت 17:54 توسط سایه. کاش وقتی زندگی فرصت دهد. گاهی از پروانه ها یادی کنیم. کاش بخشی از زمان خویش را. وقف قسمت کردن شادی کنیم. کاش گاهی در مسیر زندگی. باری از دوش نگاهی کم کنیم. فاصله های میان خویش را. با خطوط دوستی مبهم کنیم. کاش وقتی آرزویی میکنیم. از دل شفاف مان هم رد شود. مرغ آمین هم از آنجا بگذرد. حرف های قلبمان را بشنود. نوشته شده در چهارشنبه نهم آذر ۱۳۹۰ساعت 17:48 توسط سایه. میتوانی در مقابلش هم دیوار بسازی ، هم آسیاب بادی. رفت کنار پسرک و ...
