MORGHY.BLOGFA.COM

sokooteab.blogfa.com

... ساده تر از سکوت

http://www.sokooteab.blogfa.com/9210.aspx

ساده تر از سکوت. خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است. تو مهربانتر از آنی که فکر می کردم درست مثل همانی که فکر می کردم. تو مهربانتر از آنی که فکر می کردم. درست مثل همانی که فکر می کردم. شبیه ساده بگویم کسی شبیهت نیست. هنوز هم تو چنانی که فکر می کردم. تو جان شعر منی و جهان چشمانم. مباد بی تو جهانی که فکر می کردم. تمام دلخوشی لحظه های من از توست. تو آن آن زمانی که فکر می کردم. درست مثل همانی که در پی ات بودم. درست مثل همانی که فکر می کردم. تاریخ پنجشنبه نوزدهم دی 1392ساعت 11:30 نویسنده .خلوت گزیده. تاریخ پنج...

sokooteab.blogfa.com

... ساده تر از سکوت - خــدا روی قالی دلم راه می رود؛

http://www.sokooteab.blogfa.com/post-952.aspx

ساده تر از سکوت. خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است. خدا روی قالی دلم راه می رود. شب که می شود خدا روی قالی دلم راه می رود. ذوق می کنم گریه می کنم. اشک من ستاره می شود. هر ستاره ای به سمت ماه می رود. تاریخ پنجشنبه نوزدهم دی 1392ساعت 11:26 نویسنده .خلوت گزیده. شبی، فقط شبی از خاطرم گذشت خیالی. که چتر، دست بگیرم همین درنگ، ت ر م کرد. وقتی تو، دورترین اتفاق جهانی. من ناتوانترین شاعر در این زمینم. رنجم دادند . بدنامم کردند. تسلیمم کنند و تسلیم نشدم . تا در غربت ماندگار شوم. تا باشب خو کنم . خاک نگار از آسمان.

sokooteab.blogfa.com

... ساده تر از سکوت - تا مــَــرا ببینـــی مـَــرا...

http://www.sokooteab.blogfa.com/post-951.aspx

ساده تر از سکوت. خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است. تا م را ببینی م را. چ راغ را تو ا فروختی. تا م را ببینی. که بوده ا م. پیش از آنکه تو. چ راغ را بی فروزی. تاریخ پنجشنبه نوزدهم دی 1392ساعت 11:25 نویسنده .خلوت گزیده. شبی، فقط شبی از خاطرم گذشت خیالی. که چتر، دست بگیرم همین درنگ، ت ر م کرد. وقتی تو، دورترین اتفاق جهانی. من ناتوانترین شاعر در این زمینم. رنجم دادند . بدنامم کردند. تسلیمم کنند و تسلیم نشدم . تا در غربت ماندگار شوم. تا باشب خو کنم . دریغا که نمیدانم چه بگویم؟ دریغا که نمیدانند چه میگویم؟

8aghaz.blogfa.com

آغـاز...

http://www.8aghaz.blogfa.com/post-361.aspx

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد. من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست. جوانمرد دعا می کرد و از خدا آینه هایی می خواست تا خود را در آن ببیند . خدا دعایش را برآورده نمی کرد و جوانمرد بر اجابت دعایش اصرار می ورزید . روزی،عاقبت،دعای جوانمرد مستجاب شد و. خدا آینه ای به او داد و جوانمرد ،حقیقت خود را دید . پیراهنی بود از چرک و ناپاکی! جوانمرد ترسان شد و گفت :. نه خدایا ، اما این من نیستم . پس کجاست آن همه شور و آن همه عشق و. آن همه سوز و گداز که در من بود؟ که گاهی در جامه ی تو می روم . دنيا چه كوچك است!

8aghaz.blogfa.com

آغـاز...

http://www.8aghaz.blogfa.com/post-381.aspx

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد. من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست. توصیههای امام رضا (ع) برای روزهای پایانی ماه مبارک رمضان. امام رضا(ع) هم میفرمایند: پدرم در دهه آخر ماه رمضان در هر شب بیست رکعت به نمازهاى مستحب ى شبهاى ماه رمضان مىافزود. به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ابنا ماه مبارک رمضان در نگاه امام رضا(ع) به میدان مسابقه ای برای پیروی از خدا و گام برداشتن به سوی بهشت برای بندگان خدا تشبیه شده است مسابقه ای که تا آخر ماه مبارک رمضان ادامه دارد. ولو با دادن نصف دانه خرما و از آتش بپرهیزید!

sokooteab.blogfa.com

... ساده تر از سکوت - فراموش نکن...

http://www.sokooteab.blogfa.com/post-941.aspx

ساده تر از سکوت. خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است. زندگی ارزش دویدن دارد حتی با کفش های پاره! چه اصلا" پا داشته باشی، چه نداشته باشی،. سعی کن حرکت به سوی هدف هایت را هیچ وقت فراموش نکنی! تاریخ یکشنبه هفدهم دی ۱۳۹۱ساعت 0:18 نویسنده .خلوت گزیده. شبی، فقط شبی از خاطرم گذشت خیالی. که چتر، دست بگیرم همین درنگ، ت ر م کرد. وقتی تو، دورترین اتفاق جهانی. من ناتوانترین شاعر در این زمینم. رنجم دادند . بدنامم کردند. تسلیمم کنند و تسلیم نشدم . تا در غربت ماندگار شوم. تا باشب خو کنم . دریغا که نمیدانم چه بگویم؟

sokooteab.blogfa.com

... ساده تر از سکوت - عشق...

http://www.sokooteab.blogfa.com/post-23.aspx

ساده تر از سکوت. خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است. هر که خدا را ، آنگونه که سزاوار اوست ، بندگی کند ، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش به او عطا کند. فدای لب تشنه ات یا عشق! مسیر عشق است و راهش با خون. تاریخ یکشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۰ساعت 1:30 نویسنده .خلوت گزیده. شبی، فقط شبی از خاطرم گذشت خیالی. که چتر، دست بگیرم همین درنگ، ت ر م کرد. وقتی تو، دورترین اتفاق جهانی. من ناتوانترین شاعر در این زمینم. رنجم دادند . بدنامم کردند. تسلیمم کنند و تسلیم نشدم . تا در غربت ماندگار شوم. تا باشب خو کنم . خاک نگار از آسمان.

sokooteab.blogfa.com

... ساده تر از سکوت - تو مهربانتر از آنی که فکر می کردم درست مثل همانی که فکر می کردم

http://www.sokooteab.blogfa.com/post-957.aspx

ساده تر از سکوت. خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است. تو مهربانتر از آنی که فکر می کردم درست مثل همانی که فکر می کردم. تو مهربانتر از آنی که فکر می کردم. درست مثل همانی که فکر می کردم. شبیه ساده بگویم کسی شبیهت نیست. هنوز هم تو چنانی که فکر می کردم. تو جان شعر منی و جهان چشمانم. مباد بی تو جهانی که فکر می کردم. تمام دلخوشی لحظه های من از توست. تو آن آن زمانی که فکر می کردم. درست مثل همانی که در پی ات بودم. درست مثل همانی که فکر می کردم. تاریخ پنجشنبه نوزدهم دی 1392ساعت 11:30 نویسنده .خلوت گزیده.

sokooteab.blogfa.com

... ساده تر از سکوت - شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ،ما را نمی خواهند

http://www.sokooteab.blogfa.com/post-953.aspx

ساده تر از سکوت. خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است. شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ،ما را نمی خواهند. مرحوم فشندی تهرانی می گوید: در مسجد جمکران اعمال را به جا آورده ،به همراه همسرم بر می گشتم .در راه ،آقایی نورانی را دیدم که داخل صحن شده ،قصد دارند به طرف مسجد بروند. منبع:شیفتگان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)نوشته :احمد قاضی زاهدی. تاریخ پنجشنبه نوزدهم دی 1392ساعت 11:27 نویسنده .خلوت گزیده. شبی، فقط شبی از خاطرم گذشت خیالی. که چتر، دست بگیرم همین درنگ، ت ر م کرد. وقتی تو، دورترین اتفاق جهانی.

sokooteab.blogfa.com

... ساده تر از سکوت - *خندید و رفت* ...

http://www.sokooteab.blogfa.com/post-945.aspx

ساده تر از سکوت. خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است. خندید و رفت* . گفت: ا سکله چه خبر؟ گفتم: منتظر شماست که بروید شهید شوید. خندید، چند قدم جلو رفت،برگشت نگاهی کرد و دوباره رفت. جسدش را که آوردند گریه ام گرفت. گفتم : من شوخی کردم. تو چرا شهید شدی؟ تاریخ جمعه بیست و نهم دی ۱۳۹۱ساعت 2:37 نویسنده .خلوت گزیده. شبی، فقط شبی از خاطرم گذشت خیالی. که چتر، دست بگیرم همین درنگ، ت ر م کرد. وقتی تو، دورترین اتفاق جهانی. من ناتوانترین شاعر در این زمینم. رنجم دادند . بدنامم کردند. تسلیمم کنند و تسلیم نشدم .