MYVILLAGE.BLOGFA.COM

dadajavad57.blogfa.com

داداجواد - سلام دوباره

http://www.dadajavad57.blogfa.com/post-69.aspx

در پى آن نگاه های بلند حسرتی ماند و آه های بلند. سلام به همه دوستای گلم که خیلی وقتا اومدن منو خوندن ورفتن چند وقتی بود نبودم البته تو فیس بوک حضورم پررنگ تر بود اما دوباره دلم برای فضای وبلاگم تنگ شده بود وخیلی دلم میخواست دوباره یه چیزایی بنویسم خلاصه بعد از کلی این ور واون ور کردن نشستم به نوشتن روزا گذشت. همین وقتی میگذره چی میشه گفت بعدا میام براتون بیشتر مینویسم. همه تون رو دوست دارم نوکرهمه شما دادا جواد. نوشته شده در جمعه سیزدهم بهمن ۱۳۹۱ساعت 21:6 توسط داداجواد. بچه های صنایع پیام نور کرج.

dadajavad57.blogfa.com

داداجواد

http://www.dadajavad57.blogfa.com/9102.aspx

در پى آن نگاه های بلند حسرتی ماند و آه های بلند. گنجشکی به خدا گفت:. لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگیم، سرپناه بی کسیم، طوفان تو آنرا از من گرفت. کجای دنیای تو را گرفته بود؟ ماری در راه لانه ات بود.تو خواب بودی ،باد را گفتم لانه ات را واژگون کند، آنگاه تو از کمین مار پرگشودی! چه بسیار بلاها که از تو به واسطه محبتم دور کردم و توندانسته به دشمنیم برخاستی.". شهادت حضرت زهرا (س)مادر تمام عالم برهمه تسلیت باد. دادا خیلی این روزا غمگینه. نوشته شده در سه شنبه پنجم اردیبهشت 1391ساعت 18:31 توسط داداجواد.

dadajavad57.blogfa.com

داداجواد - حالم هراب

http://www.dadajavad57.blogfa.com/post-61.aspx

در پى آن نگاه های بلند حسرتی ماند و آه های بلند. نوشته شده در چهارشنبه هفدهم اسفند ۱۳۹۰ساعت 18:7 توسط داداجواد. خوشمان آمد دراین زمانه که هیچ کس به هیچ کس محل سگ هم نمی گذارد .چرندیاتمان را ما هم بنویسم .خودمان که خوشمان آمد شاید کسی از راه رسید واون هم خوشش آمد (برای همه اونایی که خوششون میاد). بچه های صنایع پیام نور کرج.

dadajavad57.blogfa.com

داداجواد

http://www.dadajavad57.blogfa.com/9012.aspx

در پى آن نگاه های بلند حسرتی ماند و آه های بلند. چه سال گوهی بود این سال۹۰. ایشالا سال آینده سال خوبی برای همه باشه. ازهمین جا برای همه تون ازخدای بی انتها وعزیز سلامتی ودل وخوش وجیب پرپول آرزو دارم. عیدتون جلو جلو مبارک (پیش ما بیاین). نوشته شده در شنبه بیست و هفتم اسفند 1390ساعت 20:40 توسط داداجواد. نوشته شده در چهارشنبه هفدهم اسفند 1390ساعت 18:7 توسط داداجواد. نوشته شده در چهارشنبه هفدهم اسفند 1390ساعت 18:7 توسط داداجواد. بچه های صنایع پیام نور کرج.

dadajavad57.blogfa.com

داداجواد

http://www.dadajavad57.blogfa.com/9103.aspx

در پى آن نگاه های بلند حسرتی ماند و آه های بلند. اون بعد از ۱۲سال زندگی وعشق .تنهایی رفت. اون سبک بال رفت. اون تموم خاطراتش رو گذاشت هیچی گوشت به تنش نبود بدنش سرد بود واستخونی. بچه ام دیگه نمی شناختش. اون یه مادر بود که رفت. اون عزیز بود ورفت. اون حیف بود اما رفت. شلوغ ترین آدمی بود که میشناختم اما رفت. دادا این روزا خیلی غم داره دادا این روزا دیگه تنهاست. دادا دلش خیلی پره دادا دیگه سمیرا رو نمیبینه. دادا دیگه با سارا تنهایی میرن خرید دادا دیگه برا سارا هم مامانه هم بابا. دادا دیگه جواد دادای سمیرا نیست.

dadajavad57.blogfa.com

داداجواد - تولدت مبارک

http://www.dadajavad57.blogfa.com/post-68.aspx

در پى آن نگاه های بلند حسرتی ماند و آه های بلند. فردا تولد عزیزترین موجود زندگی منه. تولد کسیه که تموم زندگیمه عشمه ویه نشونه ازبهونه زندگیمه. تقریبا ۹سال پیش بود. سمیرا داشت پا به ماه میشد. تا یه ماه به دنیا بیاره. من دل تودلم نبود. ۲۵سالم بود که بابا میشدم. اولین بارم بود دلم همش هوری می ریخت همه اش میترسیدم. چهارشنبه هشتم مرداد هشتاد ودو. یه موجود کوچولو که بزرگترین. دنیای منه به دنیا اومد. خدا ومامانش همیشه نگهدارشن. امسال اولین سالیه که مامانش توتولدش رو زمین نیست. پ ن:میگویند:زندگی یعنی عادت.

dadajavad57.blogfa.com

داداجواد - تنهایی

http://www.dadajavad57.blogfa.com/post-66.aspx

در پى آن نگاه های بلند حسرتی ماند و آه های بلند. اون بعد از ۱۲سال زندگی وعشق .تنهایی رفت. اون سبک بال رفت. اون تموم خاطراتش رو گذاشت هیچی گوشت به تنش نبود بدنش سرد بود واستخونی. بچه ام دیگه نمی شناختش. اون یه مادر بود که رفت. اون عزیز بود ورفت. اون حیف بود اما رفت. شلوغ ترین آدمی بود که میشناختم اما رفت. دادا این روزا خیلی غم داره دادا این روزا دیگه تنهاست. دادا دلش خیلی پره دادا دیگه سمیرا رو نمیبینه. دادا دیگه با سارا تنهایی میرن خرید دادا دیگه برا سارا هم مامانه هم بابا. دادا دیگه جواد دادای سمیرا نیست.

dadajavad57.blogfa.com

داداجواد

http://www.dadajavad57.blogfa.com/9101.aspx

در پى آن نگاه های بلند حسرتی ماند و آه های بلند. هوا گرم داره میشه برفا روی کوه ناپدید میشن. هوا داره کم کم گرم میشه. من از خونه بیرون میام. بهاره وپرستوها همه جا هستند. دلم برا خودم میسوزه که چرا ماشین ندارم. نگاه کردم پسری رد شد دیدم کفش نداره دلم بیشتر سوخت. وجلوتر مردی که روویلچر بود ودوتاپا نداشت. عاشق شدم دلم سوخت. جدا شدم دلم سوخت. نمیدونم این دل مگه چقد میتونه بسوزه؟ نوشته شده در یکشنبه بیستم فروردین 1391ساعت 18:49 توسط داداجواد. بچه های صنایع پیام نور کرج.

dadajavad57.blogfa.com

داداجواد - عیدتون مبارک

http://www.dadajavad57.blogfa.com/post-62.aspx

در پى آن نگاه های بلند حسرتی ماند و آه های بلند. چه سال گوهی بود این سال۹۰. ایشالا سال آینده سال خوبی برای همه باشه. ازهمین جا برای همه تون ازخدای بی انتها وعزیز سلامتی ودل وخوش وجیب پرپول آرزو دارم. عیدتون جلو جلو مبارک (پیش ما بیاین). نوشته شده در شنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۰ساعت 20:40 توسط داداجواد. خوشمان آمد دراین زمانه که هیچ کس به هیچ کس محل سگ هم نمی گذارد .چرندیاتمان را ما هم بنویسم .خودمان که خوشمان آمد شاید کسی از راه رسید واون هم خوشش آمد (برای همه اونایی که خوششون میاد).

dadajavad57.blogfa.com

داداجواد

http://www.dadajavad57.blogfa.com/9105.aspx

در پى آن نگاه های بلند حسرتی ماند و آه های بلند. فردا تولد عزیزترین موجود زندگی منه. تولد کسیه که تموم زندگیمه عشمه ویه نشونه ازبهونه زندگیمه. تقریبا ۹سال پیش بود. سمیرا داشت پا به ماه میشد. تا یه ماه به دنیا بیاره. من دل تودلم نبود. ۲۵سالم بود که بابا میشدم. اولین بارم بود دلم همش هوری می ریخت همه اش میترسیدم. چهارشنبه هشتم مرداد هشتاد ودو. یه موجود کوچولو که بزرگترین. دنیای منه به دنیا اومد. خدا ومامانش همیشه نگهدارشن. امسال اولین سالیه که مامانش توتولدش رو زمین نیست. پ ن:میگویند:زندگی یعنی عادت.