NNZZ.BLOGFA.COM

ahoo953.blogfa.com

زندان تنهایی... -

http://www.ahoo953.blogfa.com/post/97

ﺍﻭﻧﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺼﻒ ﺷﺐ . ﺗﻮ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪﯼ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﻧﮕﺎﻫﺖﺭﻭ ﺑﻪ. ﺳﺎﯾﻠﻨﺖ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺑﻐﺾﺑﺨﻮﺍﺑﯽ ،. ﯾﻪ ﭘﯿﺎﻡ ﺍﺯﺵ ﺑﯿﺎﺩ. ﮐﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ :" ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ , ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻮ! ﻓﻘﻂ ﺗﻮﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﺁﺭﻭﻣﻢ ﮐﻨﯽ. تاريخ پنجشنبه یکم اسفند ۱۳۹۲ ساعت21:31 نويسنده taranah. سر کلاس ادبیات معلم گفت : فعل رفتن رو صرف کن - رفتم . رفتی . رفت . ساکت می شوم ، میخندم ولی خنده ام تلخ می شودمعلم داد می زند : خوب بعد؟ عشق من یه دختره*. زندگی دیگه برام معنا نداره*. حرفهایی از جنس دلتنگی. آسمان همیشه ابری نیست. روز های تنهایی من. The strong love af god.

ahoo953.blogfa.com

زندان تنهایی... -

http://www.ahoo953.blogfa.com/post/79

چه پر جرات میشود. در برابرت کسی که میفهمد;. از ته دل دوستش داری! تاريخ پنجشنبه یکم فروردین ۱۳۹۲ ساعت16:51 نويسنده taranah. سر کلاس ادبیات معلم گفت : فعل رفتن رو صرف کن - رفتم . رفتی . رفت . ساکت می شوم ، میخندم ولی خنده ام تلخ می شودمعلم داد می زند : خوب بعد؟ عشق من یه دختره*. زندگی دیگه برام معنا نداره*. حرفهایی از جنس دلتنگی. آسمان همیشه ابری نیست. روز های تنهایی من. The strong love af god. متفاوت تر از دیگران. رویایی روشن اما خاموش.

ahoo953.blogfa.com

زندان تنهایی... -

http://www.ahoo953.blogfa.com/post/90

گفت : בعآ كنے مے آی ב . مے مآن ב! گفت م : آنكہ بآ בعآیے بیآی ב بہ نفرینے مے رو ב . פ واستے بیآیے . פ واستے ب مآنے . بآ בعآ ن یآ . بآ בل بیآ . بآ בل ب مآن. تاريخ یکشنبه هشتم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت16:40 نويسنده taranah. سر کلاس ادبیات معلم گفت : فعل رفتن رو صرف کن - رفتم . رفتی . رفت . ساکت می شوم ، میخندم ولی خنده ام تلخ می شودمعلم داد می زند : خوب بعد؟ عشق من یه دختره*. زندگی دیگه برام معنا نداره*. حرفهایی از جنس دلتنگی. آسمان همیشه ابری نیست. روز های تنهایی من. The strong love af god. متفاوت تر از دیگران.

ahoo953.blogfa.com

زندان تنهایی... -

http://www.ahoo953.blogfa.com/post/88

بعد از مدت ها دیدمش! دستامو گرفت و گفت چقدر دستات تغییر کردن. خودمو کنترل کردم وفقط لبخندی زدم. تو دلم گریه کردمو دم گوشش گفتم:. دستای من تغییر نکرده. دستات به دستای اون عادت کرده. تاريخ چهارشنبه بیست و هشتم فروردین ۱۳۹۲ ساعت15:54 نويسنده taranah. سر کلاس ادبیات معلم گفت : فعل رفتن رو صرف کن - رفتم . رفتی . رفت . ساکت می شوم ، میخندم ولی خنده ام تلخ می شودمعلم داد می زند : خوب بعد؟ عشق من یه دختره*. زندگی دیگه برام معنا نداره*. حرفهایی از جنس دلتنگی. آسمان همیشه ابری نیست. روز های تنهایی من.

ahoo953.blogfa.com

زندان تنهایی... -

http://www.ahoo953.blogfa.com/post/84

ب ے رحمترین عناصر زمینند (! ب ے آن ک ﮧ بخواه ے م ے برندت. تا قعر خاطرات ے (.). ک ﮧ براے فراموشییشان. تا پاے غرور جنگیدی (.). تاريخ جمعه نهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت22:35 نويسنده taranah. سر کلاس ادبیات معلم گفت : فعل رفتن رو صرف کن - رفتم . رفتی . رفت . ساکت می شوم ، میخندم ولی خنده ام تلخ می شودمعلم داد می زند : خوب بعد؟ عشق من یه دختره*. زندگی دیگه برام معنا نداره*. حرفهایی از جنس دلتنگی. آسمان همیشه ابری نیست. روز های تنهایی من. The strong love af god. متفاوت تر از دیگران. رویایی روشن اما خاموش.

ahoo953.blogfa.com

زندان تنهایی... -

http://www.ahoo953.blogfa.com/post/86

درگیر واژه های لعنتی. دلم می خواهد اینبار. به مدت یک بیت ،. جایمان را عوض کنیم و. من موضوع شعر باشم. تاريخ سه شنبه بیستم فروردین ۱۳۹۲ ساعت16:45 نويسنده taranah. سر کلاس ادبیات معلم گفت : فعل رفتن رو صرف کن - رفتم . رفتی . رفت . ساکت می شوم ، میخندم ولی خنده ام تلخ می شودمعلم داد می زند : خوب بعد؟ عشق من یه دختره*. زندگی دیگه برام معنا نداره*. حرفهایی از جنس دلتنگی. آسمان همیشه ابری نیست. روز های تنهایی من. The strong love af god. متفاوت تر از دیگران. رویایی روشن اما خاموش.

ahoo953.blogfa.com

زندان تنهایی... -

http://www.ahoo953.blogfa.com/post/91

چه جنگی به راه افتاده بین دل و غرور! دل تو را میخواهد. و مدام میگوید به دنبالت بیایم. و غرور پاهایم را بسته. تو نترس. جایت امن است! قربانی این جنگ منم! تاريخ جمعه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت12:59 نويسنده taranah. سر کلاس ادبیات معلم گفت : فعل رفتن رو صرف کن - رفتم . رفتی . رفت . ساکت می شوم ، میخندم ولی خنده ام تلخ می شودمعلم داد می زند : خوب بعد؟ عشق من یه دختره*. زندگی دیگه برام معنا نداره*. حرفهایی از جنس دلتنگی. آسمان همیشه ابری نیست. روز های تنهایی من. The strong love af god. متفاوت تر از دیگران.

ahoo953.blogfa.com

زندان تنهایی... -

http://www.ahoo953.blogfa.com/post/94

برای تو می نویسم برای تو که در تمام لحظاتم وجود داری . خنده هایم برای توست با تو بودن مرا شاد میکند. و بی تو بودن مرا گریان. تو با من هستی در حالی که کنارم نیستی . تو با منی چون در قلب منی .قلبم را با دنیا عوض نمی کنم . چون تو در انی و من تو را عاشقانه دوست دارم. تاريخ پنجشنبه یازدهم مهر ۱۳۹۲ ساعت15:17 نويسنده taranah. سر کلاس ادبیات معلم گفت : فعل رفتن رو صرف کن - رفتم . رفتی . رفت . ساکت می شوم ، میخندم ولی خنده ام تلخ می شودمعلم داد می زند : خوب بعد؟ عشق من یه دختره*. زندگی دیگه برام معنا نداره*.

ahoo953.blogfa.com

زندان تنهایی... -

http://www.ahoo953.blogfa.com/post/92

ممنون از همه اونایی که تا الان همراهیم کردن. امیدوارم بعد این هم کمکم کنن. من دیگه نمیتونم بیام نت. خدافظ همگی امیدوارم روزای خوشی داشته باشین. وقتی دوباره اومدم همه تونو خبر میکنم دوستون دارم. تاريخ دوشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت19:14 نويسنده taranah. سر کلاس ادبیات معلم گفت : فعل رفتن رو صرف کن - رفتم . رفتی . رفت . ساکت می شوم ، میخندم ولی خنده ام تلخ می شودمعلم داد می زند : خوب بعد؟ عشق من یه دختره*. زندگی دیگه برام معنا نداره*. حرفهایی از جنس دلتنگی. آسمان همیشه ابری نیست. روز های تنهایی من.

ahoo953.blogfa.com

زندان تنهایی... -

http://www.ahoo953.blogfa.com/post/77

چن قدم مانده بود. برسم به " تو "! اگر این خواب لعنتی دیشب. تاريخ جمعه بیست و پنجم اسفند ۱۳۹۱ ساعت20:35 نويسنده taranah. سر کلاس ادبیات معلم گفت : فعل رفتن رو صرف کن - رفتم . رفتی . رفت . ساکت می شوم ، میخندم ولی خنده ام تلخ می شودمعلم داد می زند : خوب بعد؟ عشق من یه دختره*. زندگی دیگه برام معنا نداره*. حرفهایی از جنس دلتنگی. آسمان همیشه ابری نیست. روز های تنهایی من. The strong love af god. متفاوت تر از دیگران. رویایی روشن اما خاموش.