ONLYME10.BLOGFA.COM

faryad-e-khamo0osh.blogfa.com

خط خطی های یک دیــــــــــوونه - تولدت تو پارکــ ــ ـــــ

http://faryad-e-khamo0osh.blogfa.com/post-67.aspx

خط خطی های یک دیوونه. به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست. دیشب بهم اس دادی و برا تولدت منو مامانمو دعوت کردی. یه چند تا از دوستات و مامانت هم بودن. یه جو دوستانه بود با اینکه کسی رو نمیشناختیم و صمیمیت خاصی نبود اما خوش گذشت و کلی خندیدم. یه تولد کوچیک اما کامل! پارسال که نتونستم بیام تولدت ناراحت شدی. شاید حق داشتی اما امسال رو نمیدونم اگه نمیومدم چه حسی بهت دست میداد.مهم نیست اصلا! آخه یکی نیست به من بگه چرا این حرفا رو میزنم . بعد از اینکه کیک خوردیم رفتیم. به سراغ من اگر می آیید.

faryad-e-khamo0osh.blogfa.com

خط خطی های یک دیــــــــــوونه - توقع بیجـــا

http://faryad-e-khamo0osh.blogfa.com/post-61.aspx

خط خطی های یک دیوونه. به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست. این جمعه هم نشد که بیایم پارک. دیگه رفت تا سال دیگه. دوشنبه به طور اتفاقی توی باغ دیدمت.یه مراسم بود. من با دوستام اومده بودم فک نمیکردم تو هم بیای اینجور جاها. وقتی منو دیدی عین جن زده ها یه دفعه وایستادی جلوم. سلام کردم و رفتم. یه چندبار دیگه هم تو اون شلوغی دیدمت. میخواستی همراه من باشی اما قبول نکردم گفتم با دوستام هستم. سه شنبه شب بهم اس دادی گفتی خوب پیچوندمت. خنده ام گرفته بود چون انتظار داشتی اون شب دوستامو ول کنم بیام با تو.

faryad-e-khamo0osh.blogfa.com

خط خطی های یک دیــــــــــوونه - تولـــ ــــــــدم...

http://faryad-e-khamo0osh.blogfa.com/post-68.aspx

خط خطی های یک دیوونه. به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست. تو هم مثه من برخلاف هرسال یه تبریک معمولی گفتی. عصر طبق معمول اومدیم پارک. همینکه نشستیم اومدی و یه عکس نشونم دادی. اسممو خیلی قشنگ با سلیقه خودت با فتوشاپ نوشته بودی. گفتی این کادوته و برام فرستادی.بازم ممنون! دو سال پیش هم واسه تولدم چند تا عکسو فتوشاپ کرده بودی). مامانت هم برام یه رژ و یه تاپ خوشگل کادو اورد. وقتی عکس و دادی و رفتی دیدم رفتی پیش یه دختر اول فک کردم شاگردته اما دوستت بود. مثه اینکه چون اومده بودی پیش من ناراحت شده بود.

faryad-e-khamo0osh.blogfa.com

خط خطی های یک دیــــــــــوونه - حالا نوبت ما شد

http://faryad-e-khamo0osh.blogfa.com/post-73.aspx

خط خطی های یک دیوونه. به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست. حالا نوبت ما شد. قرار شده بود وقتی بابات رفت مسافرت ما بیایم خونتون. مسافرت بابات افتاد عقب تا اینکه مامانت زنگ زد و گفت که یه روزو تعیین کنیم بیایم اونجا. یه روز که من کلاس نداشتم ما هم برا اولین بار اومدیم خونتون. کل خونه با کارای هنری مامانت پر شده بود. پر از مجسمه و نقاشی و. واقعا خیلی قشنگ بودن! مامانم که فقط دور خونه میچرخید و نگاشون میکرد. تقریبا سه ساعتی اونجا بودیم تا شب شد. منو تو هم یه کوچولو باهم حرف زدیم! نرم و آهسته بیایید.

faryad-e-khamo0osh.blogfa.com

خط خطی های یک دیــــــــــوونه - مــن و تــو

http://faryad-e-khamo0osh.blogfa.com/post-54.aspx

خط خطی های یک دیوونه. به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست. بازم روی نیمکت.من ، مامانم و مامانت. یکم حرف زدیم تا اینکه مامانامون رفتن قدم بزنن. برای اینکه تنها نباشم نشستی پیشم. نمیخواستم زیاد باهات حرف بزنم اما نشد. شاید من نتونستم بیش ازین تحویلت نگیرم. یکم شوخی کردیم. حتی چون دستهای تو یخ بود من پاستیل گذاشتم دهنت. نظرمو راجع به دوست دخترت پرسیدی گفتم خوب بود.چیزی نداشتم که بگم. مامانامون اومدن. طبق معمول اونا چای خوردن و منو تو قهوه. یه عالمه عکس نشونم دادی. حرف زدیم. بازم همه چی برام عادی بود.

faryad-e-khamo0osh.blogfa.com

خط خطی های یک دیــــــــــوونه - فقط میس

http://faryad-e-khamo0osh.blogfa.com/post-57.aspx

خط خطی های یک دیوونه. به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست. فک کنم تقریبا بعد از یک هفته بهم میس زدی. ساعت ۶:۴۰. نمیدونم چرا اون موقع صبح بیدار بودی. پیش خودم گفتم جوابه میس رو نمیدم. اما ظهر که شد جواب دادم. خیلی وقت بود ازت خبر نداشتم. ما هم که مسافرت بودیم و دیگه ازون روز پارک نیومده بودیم. واسه همین بهت اس دادم. سلام کردم و حالتو پرسیدم. اما مثل خیلی از اس هایی که بهت دادم بی جواب موند. نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۱۳ساعت 12:10 توسط دیوونه. به سراغ من اگر می آیید. نرم و آهسته بیایید.

faryad-e-khamo0osh.blogfa.com

خط خطی های یک دیــــــــــوونه - حوصله نداشتم

http://faryad-e-khamo0osh.blogfa.com/post-56.aspx

خط خطی های یک دیوونه. به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست. مادربزرگت اومده بود پیشتون. خیلی وقت بود که نیومده بودیم پارک. به بهونه دیدن مادربزرگت دوباره تو پارک دور هم جمع شدیم. تو بازم مشغول اسکیت بودی اصلا نمیومدی که بشینی. سارا هم اومد که باهم پا بزنید. فقط اومدی یه قهوه خوردی و رفتی. زیاد هم کلام نشدیم. هوا سرد بود. دوست داشتم زودتر برگردم خونه. حتی با مامانت و مادربزرگت هم زیاد حرف نزدم.مامانم حرف میزد اما من نه. فقط سر تکون میدادم. بابات که اومد دنبال مامانت ما رو هم رسوند. تنهایی پت و مت.

faryad-e-khamo0osh.blogfa.com

خط خطی های یک دیــــــــــوونه - خــاطره مشترک

http://faryad-e-khamo0osh.blogfa.com/post-55.aspx

خط خطی های یک دیوونه. به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست. اس دادی که جای این سه نقطه رو پر کن ببینم چه خاطره ی مشترکی داریم. خاطره که زیاد داشتیم. اول جوابتو ندادم بعد که میس زدی جواب دادم. خاطراتمون رو مرور کردم. یه چند تارو برات اس کردم. با اینکه ایمان داشتم اگه اس بدم جواب نمیدی اما با اینحال گفتم خودتم جواب سوالتو بده که ببینم تو چه خاطره ای یادته. طبق معمول جواب ندادی. مثل قبل برام مهم نبود که جواب بدی یا نه. شایدم اصلا چیزی یادت نبود. نوشته شده در یکشنبه ۱۳۹۰/۱۰/۲۵ساعت 22:34 توسط دیوونه.

faryad-e-khamo0osh.blogfa.com

خط خطی های یک دیــــــــــوونه - با تاخیـــــــــر

http://faryad-e-khamo0osh.blogfa.com/post-69.aspx

خط خطی های یک دیوونه. به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست. از روز تولدم دیگه نیومده بودیم پارک. اول یکم با مامانم و مامانت نشستم و حرف زدیم. بعد اومدی پیش ما. باهات حرف زدم. باورت نمیشد که یک سال از بهم زدنمون میگذره! راستی مامانت که رفته بود مسافرت برام سوغاتی هم اورده بود. شب شده بود دیگه. رفتیم باهم تو پارک قدم زدیم. شب هم بابات ما رو رسوند.تو ماشین هم یه چند تا آهنگ برام فرستادی! نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۴/۲۲ساعت 23:47 توسط دیوونه. به سراغ من اگر می آیید. نرم و آهسته بیایید. تنهایی پت و مت.

faryad-e-khamo0osh.blogfa.com

خط خطی های یک دیــــــــــوونه - بعد از دو مــــاه

http://faryad-e-khamo0osh.blogfa.com/post-64.aspx

خط خطی های یک دیوونه. به نام خدایی که داشتنش جبران همه نداشتن هاست. بعد از دو ماه. هوا خیلی خوب بود. حال میداد برا قدم زدن. تکرار و تکرار. اما بعد از دو ماه دیدن و دور هم جمع شدن فقط تازگیه دیدن رو داشت دیگه بقیه اش تکراری تر از هرچیزی بود. نوشته شده در جمعه ۱۳۹۱/۰۱/۲۵ساعت 22:55 توسط دیوونه. به سراغ من اگر می آیید. نرم و آهسته بیایید. مبادا که ترک بردارد. چینی نازک تنهایی من. دوستای گلم منو با اسم فریاد خاموش لینک کنید. یواشکی های یک زن شوهردار. تا ته دنیا عاشقتم. تنهایی پت و مت. وبلاگ یک زیبای نابینا.