ROOZHAYESAGI.BLOGFA.COM
روزهای سگیروزهای سگی - شعر
http://roozhayesagi.blogfa.com/
روزهای سگی - شعر
http://roozhayesagi.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
18
SSL
EXTERNAL LINKS
1
SITE IP
149.56.201.253
LOAD TIME
0.281 sec
SCORE
6.2
روزهای سگی | roozhayesagi.blogfa.com Reviews
https://roozhayesagi.blogfa.com
روزهای سگی - شعر
roozhayesagi.blogfa.com
روزهای سگی
http://www.roozhayesagi.blogfa.com/1390/12
ناله ی قلم موها. جای چرخ های کالاسکه. جای قدم های پیاده رو،. ناله های من است. پری کوچکی ست که گونه اش را. جای چرخ های کالسکه. بر پیاده رویی که هر روز روی تنم قدم میزند را می بوسم. ناله ی قلم مو ها به گوش می رسد. نوشته شده در شنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۰ساعت 22:26 توسط الی. کی می پرد از خواب. نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم اسفند ۱۳۹۰ساعت 22:20 توسط الی. عطر ملایم و تلخ همیشگی ات. بوی صابون و سیگار. نوشته شده در سه شنبه شانزدهم اسفند ۱۳۹۰ساعت 23:26 توسط الی. بی همه ی رویاهام شدم. تا بپیوندم به دستهایت.
روزهای سگی - کیهان لندن
http://www.roozhayesagi.blogfa.com/post/8
حجاب تلخ )و (راز تکان دهنده ی هزار و سیصد و پنجاه و هفتمین قفسه) از نوشته هایی ست که درمجموعه کتاب شعر الهه علیزاده بنام :(انقباض )که در ایران هرگز اجازه چاپ نگرفت،این ماه در خبرنامه کیهان لندن به چاپ رسید. کیهان لندن / بنیانگذار: دکتر مصطفی مصباح زاده / تأسیس در تهران سوم خرداد 1321 / کیهان آنلاین / 5 تیر. کیهان لندن / بنیانگذار: دکتر مصطفی مصباح زاده / تأسیس در تهران سوم خرداد 1321 / کیهان آنلاین / 5 تیر. نوشته شده در یکشنبه هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 21:2 توسط الی. او مال من نبود. گریه روی شانه تخم مرغ.
روزهای سگی - شعر آزاری
http://www.roozhayesagi.blogfa.com/post/12
میل به این لذت گیج. شعرآزاری شرم آوری ست. که راضی نمی کندم. معلق شوم درفضای اتاق. یک تکه بالای مبل. یک تکه نزدیک سقف. باز هم دست های تو. نوشته شده در دوشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۱ساعت 18:39 توسط الی. او مال من نبود. گریه روی شانه تخم مرغ. که زن نبودی اما.
روزهای سگی - ناله ی قلم موها
http://www.roozhayesagi.blogfa.com/post/6
ناله ی قلم موها. جای چرخ های کالاسکه. جای قدم های پیاده رو،. ناله های من است. پری کوچکی ست که گونه اش را. جای چرخ های کالسکه. بر پیاده رویی که هر روز روی تنم قدم میزند را می بوسم. ناله ی قلم مو ها به گوش می رسد. نوشته شده در شنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۰ساعت 22:26 توسط الی. او مال من نبود. گریه روی شانه تخم مرغ. که زن نبودی اما.
روزهای سگی - گذری بر کتاب اعتراف نامه ی دختران بد
http://www.roozhayesagi.blogfa.com/post/11
گذری بر کتاب اعتراف نامه ی دختران بد. لیلا فرجامي شاعرومترجم متولد تهران است وهم اکنون در کاليفرنياي جنوبي زندگي ميکند. اعتراف نامه ي دختران بد دومين مجموعه ي اشعار اوست که انتشارات باران در سوئد منتشر کرده است. این مجموعه به زبان هاي انگليسي،فرانسه،سوئدي و ترکي ترجمه شده است. من دختر بدي بوده ام. وزندگي ام را مثل طنابي نامرئي. به درون چاه انداخته ام. نا از آن معشوق هايم رامثل يوسف جوان. يک به يک بيرون کشيده. من دختر بدي بوده ام. چرا که دختران بد به خاصيت آيينه ها زود پي ميبرند. تا به شيشه ها برسند.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
18
وبلاگ بهداشت و تغذیه
وبلاگ بهداشت و تغذیه. خوردن آب لیمو ترش و دارچین به همراه چای مفید است . تخصصی ,. مصرف لیموترش به همراه چای خاصیت ضد سرطانی را دو برابر می کند که به دلیل افزایش خاصیت آنتی اکسیدانی است. برای گلو درد بهترین دارو لیمو ترش است .غرغره آب گرم با آب لیمو ،ورم گلو وگلو درد را بر طرف خواهد کرد. لیمو ترش به علت داشتن خواص اسیدی ضد عفونی کننده قوی است . خوردن آبلیمو سنگ های کلیه را نیز دفع می کند. مصرف لیمو ترش و دارچین همراه چای مفید است و مصرف این مواد همراه با چای ،خاصیت آنتی اکسیدانی آن را چند برابر می کند.
روزهای روشن
تیپ جدید مسی در جام جهانی. 1634;:٥٩ ب.ظ ; یکشنبه ٢٤ آذر ،۱۳٩٢. ماجرای رفاقت من و دوستم. ﺍﻭﺍﯾﻞ ﺗﺮﻡ ﺑﻮﺩ. ﺻﺒﺢ ﺯﻭﺩ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻡ ﮐﻪ ﺑﺮﻡ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ. ﭼﻮﻥ ﻋﺠﻠﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺠﺎﯼ 5000 ﺗﻮﻣﻨﯽ ﯾﻪ ﭘﻮﻧﺼﺪﯼ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﻡ. ﺳﻮﺍﺭ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺷﺪﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﺍﻭﻭﻭﻭﻑ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﭘﺴﺮﺍﯼ ﺁﺱ ﻭ. ﺧﻮﺷﺘﯿﭗ ﮐﻼﺱ ﺟﻠﻮ ﻧﺸﺴﺘﻪ! قبلا هم که واسه هماهنگی کلاسها با همه بچه ها شماره ردوبدل. کرده بودیم این موذی تلفن نداد به کسی! ﯾﻪ ﮐﻢ ﮐﻪ ﮔﺬﺷﺖ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺰﺍﺭ ﮐﺮﺍﯾﻪ ﺷﻮ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﻨﻢ ﻧﻤﮏ ﮔﯿﺮ ﺷﻪ ﺑﻠﮑﻪﯾﻪ ﻓﺮﺟﯽ ﺷﺪ! ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻭ ﺭﮔﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﭘﻮﻧﺼﺪﯼ ﺭﻭ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ :. ﺧﻼﺻﻪ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﮔﻠﻮﯼ.
رویاهای یک دانشجوی پزشکی!
رویاهای یک دانشجوی پزشکی! آخرین شبی هست که اینجا هستم! فردا ساعت 3.50 پرواز دارم، یه سفر طولانی! تازه دیشب کن بهم ایمیل زد و بلیط برام رزرو کرده بود. امروز روز خیلی شلوغی بود، فقط امروز رو وقت داشتم تا چمدوننم رو ببندم، کلی هم خرید داشتم، ساعت 11، من و ایلیا و غزلی رفتیم بیرون تا کارهای بتقی مونده رو انجام بدیم. اول رفتیم سی تی و سوغاتی خریدم و ایلی برد خونه، من و غزلی هم رفتیم خانه پوشاک، چمدون جدیدهم خریدم. بعدشم اومدیم خونه! پن: پدر تو بی نظیری! اونم بیشتر از حد تصورم، هزار دلار! تو به وعده هات امینی!
روزهای روشن
روز نگاره های خاکستری. نگران با من استاده سحر. دیشب خواب دیدم. دیشب خواب دیدم حالش خوش نیست، خواب دیدم دارد میرود و نمیگوید به کجا، نمیداند. خواب زمستانی را دیدم که دورش را گرفته بود. تا صبح خواب دیدم. نمیدانم کجاست. کاش حالش خوب باشد، پریشانم. نوشته شده در شنبه ۳ مرداد۱۳۹۴ساعت 6:11 توسط روشن. آرزوهای خوب برای رفیق جانی. امروز سی و یک ساله شدی و جایی هستی دور از دسترس من که دوباره برات جشن تولد بگیریم و تو خودت رو بزنی به اون راه که انگار هیچی ندیدی و خبر نداری. من و هر چندتای دیگه ای که میخوای). این هم ...
ღ..ღ اسـمتو ببخـــش به لبهــــــام ღ..ღ
ღღ اسمتو ببخش به لبهام ღ.ღ. می پرسی چقدر دوستم داری؟ میخندم و میگویم :جهان را متر کرده ای؟ سفری به خاطرات . ` . گاهی اوقات بعده یه مدت مدیدی عزیزانی رو ملاقات می کنی. که دفتر خاطرات کودکیات ورق می خوره. و تنها لبخند حسرت. باری رو لبات نقش می بنده به یاد اون ایام. و کنج دلت آرزو می کنی ای کاش. فرصتی می شد تا دوباره طعم شیرین اون شیطنت ها رو ته دلت مزمزه کنی. پرکشید برا تابستونای گرم و بازی گوشی های کودکانه با این دوستان. چون تو مراسمی بودیم مجالی برا تجدید خاطره نشد. ولی ته دلمون یه کششی بود که. قول می ده...
روزهای سگی
یک راه میانبر در روانشناسی کودکان در هنگام انتخاب. هنگام خرید وسائل ویا لباس کودک،آنچه که مورد نیاز و مناسب او است ،بوسیله والدین انتخاب ودر چند رنگ یا طرح مناسب سلیقه والدین به کودک ارائه کنید واز او بخواهید بین آنچه در اختیارش گذاشتید هر کدام را دوست دارد اننخاب کند.این کار باعث میشود. کودکتان احساس کند کاملا استقلال دارد. به شما اعتماد خواهد کرد. غرور داشتن حریم خصوصی مانع ایجاد تنش و تشنچ خواهد شد. این راه برای کودکان 3 تا7 سال پیشنهاد می شود. میل به این لذت گیج. شعرآزاری شرم آوری ست. که راضی نمی کندم.
دانشجوی پشت کوهی
این پستم به خاطر اینه که از یکی توهم زدایی بشه. محمدم با تمام وجود دوست دارم. حالا بعد از نحوه ی اشناییمون مینویسم.وفعلا هیشکی از این موضوع خبر نداره جز خونواده منو عشقم.تا بیشترهمو بشناسیم.اینقدی که محمدم اقاس. 1777;۳٩٢/۱٠/۱۳ ٩:٥٤ ب.ظ راحیل نظرات . 1777;۳٩٢/۸/۳٠ ٥:٤۱ ب.ظ راحیل نظرات . 1777;۳٩٢/۸/٢٩ ٦:۱۸ ب.ظ راحیل نظرات . 1777;۳٩٢/۸/٢٧ ٩:۳۸ ق.ظ راحیل نظرات . محرم یا حسین پارتی. 1777;۳٩٢/۸/٢٢ ۱٠:۱٦ ق.ظ راحیل نظرات . خب امروز ریده شد تو هیکلم با گفتن نمره ژنتیک تو کلاس.رسما شخصیت برام نموند.خو...1777;...
اینجا دختری هر روز میمیرد...
اینجا دختری هر روز میمیرد. نفرين نميكنم،بد كسي رو هم نميخوام،حتي با زبونمم اتيش نميزنم به دلش مثل خودش.فقط ميدونم خدا اينقدر عدالت داره كه بالاخره يجا توي زندگيش به روش مياد،ميدونم قدرت مقايسه هميشه اذيتش ميكنه،ميدونم فكر ميكنه به لحظات خصوصي دونفرمون،منم دلم تنگ ميشه ولي ميخوام كه ديگه تنگ نشه. اين وبلاگو ميبندم چون ديگه فايده اي نداره.ولي حتما يه روزي برميگردم و ميگم كه اون كسي كه براي هميشه موندني شد تو زندگيم كي بود. چهارشنبه ۲۸ مهر۱۳۹۵ ] [ ghazal ] . ايام عيدو من پيشش بودم دوباره باهاش زندگي كردم،ت...
روزهای سالومه
به یادگارنوشتم خطی ز دلتنگی. هردوبی رحمند عشق وبیزاری. چه کند با اینهمه غروب و سازو آواز و شعر؟ چه کند با دنیایی که همه چیزش نگاهی از تو باخود دارد؟ چه کند با خودش که همیشه از چشمان تو دیده است و حالا درآینه ای بی جان، طرح صورت سردی ست که دهن کجی می کند به همه تنهایی های بی گناهش؟ تاریخ چهارشنبه ۲۳ بهمن۱۳۹۲. توو زندگی آدمهایی مثل من که همیشه یا رو نقطه صفر ایستادن یا صد هیچ کمالی نیست وفقط آرزوش و یدک می کشن و همه روزهای زندگی و می گذرونن تا به روز موعود برسن! تاریخ پنجشنبه ۱۷ بهمن۱۳۹۲. خود ندانم چگونه ر...
دلخوش به آنیم که...می گذرد...
دلخوش به آنیم که.می گذرد. من فرزند دو نفر هستم. در را زد و و وارد اتاق شد. مدیر یکی از بخشهای دیگر مؤسسه بود. یک فرم استخدامی پر شده دستش بود و بعد از حال و احوال مختصری فرم را داد دست من و گفت: نگاه کن، این چه جالبه! کمی بالا و پایین فرم را ورانداز کردم. به نظرم یک فرم معمولی می آمد حاوی مشخصات خانمی که برای استخدام مراجعه کرده بود.پرسیدم: چی ش جالبه؟ گفت: مشخصات فردی ش رو ببین! مکث مرا که دید لبخندی زد و گفت: ببین من هم به همین جا که رسیدم مثل تو مکث کردم بعدش به خانم متقاضی گفتم: چه جالب! عاشق مردی که...
هر چی بخوای!!!
واسه اولین بار یکی میاد تو زندگیت! میگه : دوستت داره. توهم خوشت میاد چون تورو دوست داره. کم کم بهم عادت میکند،وابسته میشید! یه جورایی که فکر میکنید بدون هم بودن واستون محال شده! این رابطه میشه عشق اول. وقتی میره ، تو میمونی و هزارتا خاطره. با کلی تنهایی و سوال بی جواب. خلاصه قشنگترین روزای زندگیت میشه غم وغصه! میشه فکر کردن به گذشته و یه عالمه چرا های بی جواب. همه این روزای سخت کم کم تو ذهنت کمرنگ میشه. سعی میکنی همه چیزو فراموش کنی. به روزای خوب میرسی! اونقدر که همه ی خاطرات اون از ذهنت پاک بشه. ب د یه ...