arefk13.blogfa.com
بفرمایید شعر - علیرضا بدیع
http://www.arefk13.blogfa.com/post/309
زنده ماندن هر لحظه احتمالیست. جبرییلم پر زد از بامم به بام دیگری. یار غارم رفته در بیت الحرام دیگری. بر سر گلدسته اش تورات می خوانند! مسجدی دارم به نام خود به کام دیگری. دست هایت مرتع انگورهای نوبر است. چون حلال من نشد باشد حرام دیگری. شعرهایم را به گوشت خوانده، خامت کرده است. دانه ای دارم که افشاندم به دام دیگری. دوستان شمشیر را چندی ست از رو بسته اند. دشمنان اما نقاب از شرم بر رو بسته اند. خسته ام از ابن ملجم کو قطام دیگری؟ من هزار و چارصد سال است ضربت می خورم. همچنان من در سجود ناتمام دیگری. شعرو شاعر...
arefk13.blogfa.com
بفرمایید شعر - فاضل نظری
http://www.arefk13.blogfa.com/post/304
زنده ماندن هر لحظه احتمالیست. زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم. بر این تکرار در تکرار پایانی نمی بینم. به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم. ولی از خویش جز گردی به دامانی نمی بینم. به غواصان بگو کافی ست هرچه بی سبب گشتند. در این دریای طوفان دیده مرجانی نمی بینم. چه بر ما رفته است؟ ای یاقوت بی قیمت. که غیر از مرگ گردنبند ارزانی نمی بینم. زمین از دلبران خالی ست یا من چشم و دل سیرم؟ که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم. خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد. که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم.
arefk13.blogfa.com
بفرمایید شعر - علی زمانیان
http://www.arefk13.blogfa.com/post/300
زنده ماندن هر لحظه احتمالیست. اصلا حسين جنس غمش فرق ميكند. اين راه عشق، پيچ و خمش فرق ميكند. اينجا گدا هميشه طلبكار ميشود. اينجا كه آمدي كرمش فرق ميكند. شاعر شدم براي سرودن برايشان. اين خانواده محتشمش فرق ميكند. صد مرده زنده ميشود از ذكر يا حسين. عيساي خانواده دمش فرق ميكند. از نوع ويژگي دعا زير قبهاش. معلوم ميشود حرمش فرق ميكند. تنها نه اينكه جنس غمش، جنس ماتمش. حتي سياهي علمش فرق ميكند. با پاي نيزه روي زمين راه ميرود. خورشيد كاروان قدمش فرق ميكند. من از "حسين من ي" پيغمبر خدا. شعر و متن ادبي. برای دریا...
arefk13.blogfa.com
بفرمایید شعر
http://www.arefk13.blogfa.com/1393/09
زنده ماندن هر لحظه احتمالیست. جبرییلم پر زد از بامم به بام دیگری. یار غارم رفته در بیت الحرام دیگری. بر سر گلدسته اش تورات می خوانند! مسجدی دارم به نام خود به کام دیگری. دست هایت مرتع انگورهای نوبر است. چون حلال من نشد باشد حرام دیگری. شعرهایم را به گوشت خوانده، خامت کرده است. دانه ای دارم که افشاندم به دام دیگری. دوستان شمشیر را چندی ست از رو بسته اند. دشمنان اما نقاب از شرم بر رو بسته اند. خسته ام از ابن ملجم کو قطام دیگری؟ من هزار و چارصد سال است ضربت می خورم. همچنان من در سجود ناتمام دیگری. شعرو شاعر...
tamina1987.blogfa.com
ققنوس خلوت نشینم نیکم اگر بد همینم - *وطــــنــــم ای شــــکــــوه پــــا بــــر جــــا*
http://tamina1987.blogfa.com/post-289.aspx
ققنوس خلوت نشینم نیکم اگر بد همینم. من همینیم که هستم،گاهی ام خوب نیستم،بعد از به نام ایزد،و تقدیم احترام،اکسیژن همیشگی شعر من سلام. وطنم ای شکوه پا بر جا*. وطنم ای شکوه پا بر جا*. وطنم ای شکوه پا برجا/در دل التهاب دورانها. کشور روزهای دشوار/زخمی سربلند بحرانها. ایستادی به جنگ رو در رو/خنجر از پشت می زند دشمن. گویی از ما و در نهان بر ما/وطنم پشت حیله را بشکن. وطنم ای شکوه پا برجا/در دل التهاب دورانها. رگت امروز تشنه عشق است/دل رنجیده خون نمی خواهد. دل تو تا ابد برای تپش/غیر عشق و جنون نمی خواهد. این سرنو...
chibenvisam.blogfa.com
انتظـار به رنگ خدا -
http://www.chibenvisam.blogfa.com/post-186.aspx
انتظار به رنگ خدا. دانی ز زندگی چه میخواهم من تو باشم.تو ،پای تا سر تو ،زندگی گر هزار باره بود بار دیگر تو ،بار دیگر تو. چند تولد دیگرت را برایت جشن بگیرم هیچ نمیدانم. ام خوب میدانم هرچه شود از تو نخواهم برید چرا که راهم را کنار تو پیدا. و تا زنده باشم. حتی آن زمان که قلمم مرک بی برای نوشتن. تولدت را تبریک خواهم گفت. نوشته شده در ۹۱/۰۸/۱۴ساعت 17:47 توسط مریم. Design By : Night Melody. جهنمی شده ام ،. هیچ کس کنارم نیست. نهال بودم و در حسرت بهار! و شوق برگ و بارم نیست. به این نتیجه رسیدم. که سجده کردن من.
chibenvisam.blogfa.com
انتظـار به رنگ خدا
http://www.chibenvisam.blogfa.com/8811.aspx
انتظار به رنگ خدا. دانی ز زندگی چه میخواهم من تو باشم.تو ،پای تا سر تو ،زندگی گر هزار باره بود بار دیگر تو ،بار دیگر تو. آمدهام که سر نهم عشق تو را به سر برم. دستانم بالاست چندی است دستانم را بالا برده ام آری منتظرم . منتظر پاسخ. آن شب که صدایش کردم و پاسخم گفت خوب به خاطر دارم آنشب جواب اشکهایم را داد تو هم دستانت را بالا بیاور. آری میبینی میتوانی خدا را لمس کنی او همینجاست همین بالا. دستانت را باز کن صبر داشته باش دستانت را میگیرد و به سوی خود میبرد . بگو که د ستانش را به امید یاری به سویت دراز کرده است.