00980073.blogfa.com

myroutins.blogfa.com

روزمرگی هایم

http://www.myroutins.blogfa.com/8910.aspx

با دلم می نویسم. چند روز پیش یاد بچگی هام افتاده بودم یعنی بچگی هامون بچگی های من و دخی عمه و پسر عمه ام که لحظاتش. با هم خاطره کردیم. ما سه تا تقریبا همسن بودیم و پاتوق همیشگی دور هم جمع شدن هامون خونه دخی عمه بخاطر مامان مهربونش(عمه ام). من و دخی عمه به ترتیب مامان می شدیم مامان شدن تو خاله بازی های بچگی یه جور رئیس شدن. اگه پسر عمه سر حال و سرکیف بود با هزار خواهش ما قبول می کرد مرد بازی هامون بشه. چقدر اون بازی ها رو دوست داشتم چقدر دخی عمه* رو دوس داشتم چقدر پسر عمه رو. نگاهت که می کنم. نوشته شده در...

myroutins.blogfa.com

روزمرگی هایم

http://www.myroutins.blogfa.com/8909.aspx

با دلم می نویسم. در حال حاضر پر مشغله ترین فرد در نیمکره شمالی هستم! بالاخره هفت قرآن به میون و بی حرف پیش کلاسهای آمادگی ارشد شروع شد. روزهای شنبه 5:30 تا 7 و روزهای دوشنبه 2تا 6 مثه یه عدد شاگرد منضبط و مثبت کلاس می رویم. کلاس زبانمان هم همین امروز تموم شد. خدا رو صد هزار مرتبه شکر دیگه واقعا نفسم بالا نمی اومد. امتحانشم افتاد برای یکشنبه که اگه خداوند یاری کند قصد دارم امتحان بپیچونم. سر کلاس ارشد هر آتیشی می خوام می سوزونم و لذتشو می برم. از ارشد فعلا فقط هزینه کتاب ها و رفت و آمد کلاسش به مار رسیده.

myroutins.blogfa.com

روزمرگی هایم

http://www.myroutins.blogfa.com/8907.aspx

با دلم می نویسم. یه خسته نباشید بزرگ به همه دوستایی که مدرسه و دانشگاه رو با مهر شروع کردند. بعد از مدتها اومدم اما نمی دونم چی بنویسم انگار همه چی از ذهنم پریده. اینم یه یادی از گذشته ها. شما یادتون نمیاد از این بلبل ها (یا هر چرنده دیگه ی که بود) می خریدیم آبش می کردیم بعد باهاش. نمی دونم چرا همیشه هم سبز بودن با نوک های نارنجی! شما یادتون نمیاد اون یخمک های بی مارک که با دست یخشون آب می کردیم و می خوردیم. و شیک باشه ستاره می کشیدیم. یا عکس ماشین با اسم و مشخصات. رو تخته یا شاید هم رو اعصاب ما. شما یاد...

myroutins.blogfa.com

روزمرگی هایم

http://www.myroutins.blogfa.com/8908.aspx

با دلم می نویسم. اینجا تهران است صدای نازی. کلاس زبانمون به مدت یه هفته مالیده ه ه ه ه ه ه ه. مربیش برای روز عرفه و عید قربان رفته مشهد. خب من تو این یه هفته همه چی یادم می ره ه ه ه که. کلاس آمادگی ارشدteaching فقط نه نفر ثبت نام کردن هی می گن اگر کسی می شناسید معرفی کنید تورخدااااااااااا. کلاس نیمه خصوصی در می آد نفری 360، 400 تومان منم گفتم چیزی نمیشه که بدن دیگه. خب به من چه. هنوز مانتو و کتونی نخریدم که. کلاس 37 جلسه است و تا نزدیکی های آزمون سراسری ارشد طول می کشه. تور خدا دعا کنید اونا خبر بدن.

myroutins.blogfa.com

روزمرگی هایم

http://www.myroutins.blogfa.com/8906.aspx

با دلم می نویسم. عرض سلام و ارادت خدمت موستان وبلاگستان. این روزا همه منو به بازی دعوت می کنن. شما چطور؟ با تشکر از هانی ناناسم. که منو به این بازی دعوت کرده و از بی سوژگی نجات داده( خیر ببینی ننه! انشالله بازی پریا جونم تو پست بعدی انجام می دم سوژه دو تا پست جور شد آخ جون! 1 دلیل انتخاب اسم وبلاگ؟ کاملا مشخصه. چون از روزمرگی هام می نویسم با حداقل تصرف. 2 دلیل انتخاب اسم مستعار؟ اسم مستعار ندارم، اسم خودمه بو خدااااااا. 3 پنج تا از وبلاگ هایی که می خونم؟ عزیزن که لینک شدن. 4 پستی که همه عقایدمو توش نوشتم؟

myroutins.blogfa.com

روزمرگی هایم

http://www.myroutins.blogfa.com/8911.aspx

با دلم می نویسم. تقدیم به تو مرد سرزمینم که زن را نمی فهمی و مرا. من دلم می خواهد یک زن باشم. یک زن آزاد. یک زن آزاده! من متولد می شوم، رشد می کنم تصمیم می گیرم و بالا می روم. من گیاه و حیوان نیستم. جنس دوم هم نیستم. من یک روح متعالی هستم تبلوری از مقدس ترین ها! من را با باورهایت تعریف نکن! بهتر بگویم تحقیر نکن! من آنطور که خود می پسندم لباس می پوشم- قرمز زرد نارنجی، برای خودم آرایش می کنم- گاهی غلیظ،. می رقصم- گاه آرام گاه تند، می خندم بلند بلند بی اعتنا به آنکه بگویند جلف است یا هر چیز دیگر. گاه من نرد...

myroutins.blogfa.com

روزمرگی هایم

http://www.myroutins.blogfa.com/8905.aspx

با دلم می نویسم. اگه دست من بود. تو ناف لس آنجلس بدنیا می اومدم و یه native درس و حسابی می شدم. پسر بدنیا می اومدم تا این همه محدودیت دس و پا گیر اطرافم نگیرن. یه نگاه گذرایی به ده سال آینده می کردم ببینم چه شرایطی واسم پیش می آد. سربازی برمی داشتم تا تکلیف داداشی زودتر مشخص بشه. خزانه کشور خالی می کردم می دادم داداشی تا خیالش از بابت آینده راحت باشه. دست کسی که می خواد می ذاشتم تو دستش تا دیگه هیچ وقت غصه نخوره. بهترین پسر دنیا رو که همه معیارهای مورد نظر من داره واسه ازدواج انتخاب می کردم. نسل هر چی رو...

myroutins.blogfa.com

روزمرگی هایم

http://www.myroutins.blogfa.com/8904.aspx

با دلم می نویسم. قدم های سبزتون گلباران. مدتهاست دست ودلم به وبلاگ نویسی نمی ره. از وب قبلیم کنده شده. بعد از ۵ ماه ننوشتن ها بی حوصلگی ها و خاک خوردن ها. دل زدم به دریا و یه وب جدید ساختم. اینجا هم با کامنت های. نپرسید نی نی ناز. دونم بر می گرده یا نه؟ واسه یه مدت طولانی نخواهد. امیدوارم به این یکی شخصیت هم به اندازه نی نی ناز. وب نوشت۱:خدا کنه اینجا دیگه بدون وقفه بنویسم. وب نوشت۲:بارالها ما رو از این گرمامصون بدار. وب نوشت۳:اگه ایرادی تو قالب فونت ها رنگ ها لینک ها. آپ همگی تون باخبر می شم.

myroutins.blogfa.com

روزمرگی هایم - کوتاه کوتاه

http://www.myroutins.blogfa.com/post-20.aspx

با دلم می نویسم. خانم ها با دقت بخوانند. زن مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود، ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد:. مواظب باش، یه کم بیشتر کره توش بریز.وای خدای من، خیلی درست کردی. حالا برش گرودن. زود باش.باید بیشتر. بریزی وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم؟ دارن می سوزن.مواظب باش،. غذا پختن به حرفهای من گوش نمی کنی.هیچ وقت! عقلتو از دست دادی؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی، نمک بزن.نمک. زن با تعجب. به او زل زده بود و. ناگهان گفت: خدای بزرگ چه اتفاقی. فکر می کنی من بلد نیستم یه.