100945.blogfa.com

976542.blogfa.com

Gray Life -

http://www.976542.blogfa.com/post-36.aspx

کسی که معشوقش را در بند و اسیر می خواهد طلایی را دارد که عیارش شک دارد. پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم. كه میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت كنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم. ا اینكه یك روز اون اتفاق افتاد.حال دختر خوب نبود.نیاز فوری به قلب داشت.از. پسر خبری نبود.دختر با خودش میگفت :میدونی كه من هیچوقت نمیذاشتم تو. قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا كنی.ولی این بود اون حرفات.حتی. برای دیدنم هم نیومدی.شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم. آرام گریست و. بیا تا با تو گویم...

976542.blogfa.com

Gray Life -

http://www.976542.blogfa.com/post-95.aspx

کسی که معشوقش را در بند و اسیر می خواهد طلایی را دارد که عیارش شک دارد. خدایا من در کلبه ی فقیرانه ی خود چیزی را دارم. که تو در عرش کبریایی. خود نداری من چون تویی دارم. نوشته شده در شنبه پانزدهم مرداد ۱۳۹۰ساعت 19:27 توسط Roya. نمی دانم ز تنهایی پناه آرم کدامین سوی. پریشان حالم و بی تاب میگریم. و قلبم بی امان محتاج مهر توست. نمی دانی چه غمگین رهسپار. لحظه های بی قرارم من. به دنبال تو همچون کودکی هستم. و معصومانه می جویم پناه شانه هایت را. که شاید اندکی آرام گیرد دل. و تنهایی به لب می آورد جانم.

976542.blogfa.com

Gray Life

http://www.976542.blogfa.com/8903.aspx

کسی که معشوقش را در بند و اسیر می خواهد طلایی را دارد که عیارش شک دارد. نوشته شده در سه شنبه یازدهم خرداد ۱۳۸۹ساعت 14:50 توسط Roya. نوشته شده در سه شنبه یازدهم خرداد ۱۳۸۹ساعت 14:50 توسط Roya. نوشته شده در سه شنبه یازدهم خرداد ۱۳۸۹ساعت 14:33 توسط Roya. نوشته شده در سه شنبه یازدهم خرداد ۱۳۸۹ساعت 14:28 توسط Roya. نوشته شده در شنبه هشتم خرداد ۱۳۸۹ساعت 14:50 توسط Roya. نوشته شده در چهارشنبه پنجم خرداد ۱۳۸۹ساعت 14:50 توسط Roya. نمی دانم ز تنهایی پناه آرم کدامین سوی. پریشان حالم و بی تاب میگریم. و گویم تا ابد من.

976542.blogfa.com

Gray Life

http://www.976542.blogfa.com/9005.aspx

کسی که معشوقش را در بند و اسیر می خواهد طلایی را دارد که عیارش شک دارد. خدایا من در کلبه ی فقیرانه ی خود چیزی را دارم. که تو در عرش کبریایی. خود نداری من چون تویی دارم. نوشته شده در شنبه پانزدهم مرداد 1390ساعت 19:27 توسط Roya. مي نويسم از تو. نمي دانم چرا ، شايد خطا كردم و تو بي آن كه فكر غربت چشمان من باشي نمي دانم كجا ، تا كي ، براي چه ، ولي رفتي و بعد از رفتنت باران چه معصومانه مي باريد نمي دانم چرا؟ شايد به رسم و عادت پروانگي مان باز براي شادي و خوشبختي باغ قشنگ آرزوهايت دعا كردم! دلم برات تنگ شده.

976542.blogfa.com

Gray Life -

http://www.976542.blogfa.com/post-96.aspx

کسی که معشوقش را در بند و اسیر می خواهد طلایی را دارد که عیارش شک دارد. در حضور خارها هم میشود یک یاس بود.در هیاهوی مترسکها پر از احساس بود. میشود حتی برای دیدن پروانه ها.شیشه های مات یک متروکه را الماس بود. دست در دست پرنده،بال در بال.نسیم ساقه های هرز این بیشه ها را داس بود. کاش می شد حرفی از کاش میشد هم نبود.هر چه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود. نوشته شده در سه شنبه یازدهم مرداد ۱۳۹۰ساعت 11:25 توسط Roya. نمی دانم ز تنهایی پناه آرم کدامین سوی. پریشان حالم و بی تاب میگریم. نمی دانی چه غمگین رهسپار.

976542.blogfa.com

Gray Life - ...sms...

http://www.976542.blogfa.com/cat-5.aspx

کسی که معشوقش را در بند و اسیر می خواهد طلایی را دارد که عیارش شک دارد. قاصدک شعر مرا از بر کن. برو آن گوشه ى باغ، سمت آن نرگس مست. و بخوان درگوشش و بگو باور کن. یک نفر یاد تو را لحظه اى از یاد نخواهد برد. دلم در شهر غربت بی قرار است / به دنبال تو در شب رهسپار است. ولى از هر که می گیرم سراغت / جوابم انتظار و انتظار است. ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺭﺍ ﻋﺸﻖ ﻓﺮﻣﺎﻥ می دﻫﺪ، ﻟﻮﺗﻴﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﺖ. ﭘﺲ ﺳﻼﻡ ﺍﻯ ﻋﺎﺷﻖ ﻟﻮﺗﻰ ﺻﻔﺖ! تو گران مایه ترین تصویرى،. من اگر قاب تو باشم کافیست. اس ام اس عاشقانه ، پیامک عشق ، اس ام اس عشق. آیا تو هم در یاد م...

976542.blogfa.com

Gray Life

http://www.976542.blogfa.com/8902.aspx

کسی که معشوقش را در بند و اسیر می خواهد طلایی را دارد که عیارش شک دارد. نوشته شده در شنبه یازدهم اردیبهشت 1389ساعت 14:33 توسط Roya. نمی دانم ز تنهایی پناه آرم کدامین سوی. پریشان حالم و بی تاب میگریم. و قلبم بی امان محتاج مهر توست. نمی دانی چه غمگین رهسپار. لحظه های بی قرارم من. به دنبال تو همچون کودکی هستم. و معصومانه می جویم پناه شانه هایت را. که شاید اندکی آرام گیرد دل. و تنهایی به لب می آورد جانم. بیا تا با تو گویم از هیاهوی غریب دل. که بی پروا تلنگر می زند بر من و می گوید به من. و نجوایی کنم در دل.

976542.blogfa.com

Gray Life -

http://www.976542.blogfa.com/post-35.aspx

کسی که معشوقش را در بند و اسیر می خواهد طلایی را دارد که عیارش شک دارد. و كسي گفت بهار است. و من با شبنم. روي يك برگ گل ياس نوشتم. اين بهاري كه همه مي گويند. بي خبر مي آمد. شايد آنوقت ز شوقش. همه گل مي داديم. نوشته شده در شنبه ششم شهریور ۱۳۸۹ساعت 15:57 توسط Roya. نمی دانم ز تنهایی پناه آرم کدامین سوی. پریشان حالم و بی تاب میگریم. و قلبم بی امان محتاج مهر توست. نمی دانی چه غمگین رهسپار. لحظه های بی قرارم من. به دنبال تو همچون کودکی هستم. و معصومانه می جویم پناه شانه هایت را. که شاید اندکی آرام گیرد دل.

976542.blogfa.com

Gray Life

http://www.976542.blogfa.com/8906.aspx

کسی که معشوقش را در بند و اسیر می خواهد طلایی را دارد که عیارش شک دارد. پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم. كه میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت كنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم. ا اینكه یك روز اون اتفاق افتاد.حال دختر خوب نبود.نیاز فوری به قلب داشت.از. پسر خبری نبود.دختر با خودش میگفت :میدونی كه من هیچوقت نمیذاشتم تو. قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا كنی.ولی این بود اون حرفات.حتی. برای دیدنم هم نیومدی.شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم. آرام گریست و. و كسي گفت بهار است.

976542.blogfa.com

Gray Life -

http://www.976542.blogfa.com/post-99.aspx

کسی که معشوقش را در بند و اسیر می خواهد طلایی را دارد که عیارش شک دارد. دلگیرم از تمام دقایقم میخوام به رویم نیاورم اما چه کنم! روزهایم به مرادم نیست و آنچنان که میخواهم نمیشود. روزی فریادم این بود هر آنچه را که بخواهی همان میشود! اما انگار اشتباه فکر میکردم . سکوت میکنم سکوتی پر از فریاد. که از عشق تو باز میگرید. نگاهانم را میفهمی و بغض گلویم را درک میکنی؟ چگونه به ادمها بگویم. که چقدر در دلم هستی. چقدر جایت بزرگ هست! که جایی برای کسی نیست. و انچنان صدایم برایت میلغزد. و همچنان پاهایم تابی برای رفتن.