20saghar.blogfa.com

nafas18.blogfa.com

عذاب عشق - خنده

http://www.nafas18.blogfa.com/post-10.aspx

خدا تنها معشوقیست که عاشقانی دارد که هیچ یک از بودن دیگری ناراضی نیست و هیچگاه ی. به چه می خندی تو؟ به مفهوم غم انگیز جدایی؟ به شکست دل من؟ یا به پیروزی خویش؟ که چه مستانه تو را باور کرد؟ یا به افسونگر چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟ به چه می خندی؟ به دل سادهی من می خندی که دگر تا به ابد نیز به فکر خود نیست؟ یا به دستانی که دگر مال من نیست می خندی؟ به کسی که عشق را با تارو پودش پذیرفت می خندی؟ اری خنده دار است بخند؟ نوشته شده در سه شنبه ششم مهر ۱۳۸۹ساعت 0:23 توسط نفس. نفس بی هم نفس. دریای غم ساحل ندارد.

ronik.blogfa.com

  ازدریچه ماه - استیصال !

http://www.ronik.blogfa.com/post-191.aspx

ای کاش میتوانستم، ای کاش، خون رگان خود را من، قطره، قطره، قطره بگریم. نوشته شده در سه شنبه ۸ دی۱۳۸۸ساعت 22:55 توسط RONIK. يكي را دوست مي دارم. ولي افسوس او هرگز نمي داند. نگاهش مي كنم شايد بخواند از نگاه من. كه او را دوست مي دارم. ولي افسوس او هرگز نگاهم را نمي خواند. به برگ گل نوشتم من كه او را دوست مي دارم. او برگ گل را به زلف كودكي آويخت تا او را بخنداند. صبا را ديدم و گفتم:صبا دستم به دامانت. بگو از من به دلدارم كه او را دوست مي دارم. ولي افسوس ز ابر تيره برقي جست و. دگر به خود كنم نجوا.

ronik.blogfa.com

  ازدریچه ماه -

http://www.ronik.blogfa.com/post-194.aspx

ای کاش میتوانستم، ای کاش، خون رگان خود را من، قطره، قطره، قطره بگریم. جهت دسترسی به وبلاگ جدید من در سرور میهن بلاگ از ادرس زیر استفاده نمایید . نوشته شده در دوشنبه ۲ فروردین۱۳۸۹ساعت 0:11 توسط RONIK. يكي را دوست مي دارم. ولي افسوس او هرگز نمي داند. نگاهش مي كنم شايد بخواند از نگاه من. كه او را دوست مي دارم. ولي افسوس او هرگز نگاهم را نمي خواند. به برگ گل نوشتم من كه او را دوست مي دارم. او برگ گل را به زلف كودكي آويخت تا او را بخنداند. صبا را ديدم و گفتم:صبا دستم به دامانت. ولي افسوس ز ابر تيره برقي جست و.

ronik.blogfa.com

  ازدریچه ماه - پرپرواز قناری است دلم ...

http://www.ronik.blogfa.com/post-178.aspx

ای کاش میتوانستم، ای کاش، خون رگان خود را من، قطره، قطره، قطره بگریم. پرپرواز قناری است دلم . پر آواز قناری است دلم. کنار دریچه ای در زمستان. حدود من بالهای پرنده ای است. یا سنجاق زده به میله های قفس. یا سینه سپرده به پهنای برهوت. دور خوابی است که در م خ ی له پدرانی که سینه در سینه مغول. سرخ در خاک غلطیدند. اندیشه پرواز ممنوع است. صلابه بر سر گذر. پر آواز قناری دلم. با همه هجوم زمستان. با همه تیغ هایی که برکشیده اند. نوشته شده در شنبه ۵ دی۱۳۸۸ساعت 1:4 توسط RONIK. يكي را دوست مي دارم. كه او را دوست مي دارم.

ronik.blogfa.com

  ازدریچه ماه - گرگ ومیش!

http://www.ronik.blogfa.com/post-190.aspx

ای کاش میتوانستم، ای کاش، خون رگان خود را من، قطره، قطره، قطره بگریم. تو گرگ ومیش اگه پرسه بزنی. گاهی راهتو گم می کنی. گاهی هم نه . اگه به دیوار مشت بکوبی. گاهی انگشتتو می شکونی. همه می دونن گاهی پیش اومده. که دیوار خراب شه. گرگ ومیش صبح سحر بشه. و زنجیر از دستا وپاها بریزه ! نوشته شده در سه شنبه ۸ دی۱۳۸۸ساعت 0:58 توسط RONIK. يكي را دوست مي دارم. ولي افسوس او هرگز نمي داند. نگاهش مي كنم شايد بخواند از نگاه من. كه او را دوست مي دارم. ولي افسوس او هرگز نگاهم را نمي خواند. ولي افسوس ز ابر تيره برقي جست و.

ronik.blogfa.com

  ازدریچه ماه - شعری از هوشنگ ابتهاج

http://www.ronik.blogfa.com/post-184.aspx

ای کاش میتوانستم، ای کاش، خون رگان خود را من، قطره، قطره، قطره بگریم. شعری از هوشنگ ابتهاج. آسمان و زمین مانده مدهوش. نقش ها رنگ ها چون مه و دود. مانده در پرده گوش. وز شگفتی این رنگ و نیرنگ. خنده یخ بسته بر لب. گریه خشکیده در چشم. که همچون فریبنده خوابی شگفت. دل از من همی برد پایان گرفت. که بازیگر مات این صحنه بودم. چو مرد فسون گشته خواب بند. که چشم از شکست فسون برگشاید. به جای تماشاگران یافتم خویشتن را. که را بخت آن داده اند. تماشاگر بازی خویش باشد؟ وز این گونه چون من. فریب دل خویشتن را. و من در شگفت.

ronik.blogfa.com

  ازدریچه ماه - گلها هیچ وقت خیانت نمی کنند ...

http://www.ronik.blogfa.com/post-186.aspx

ای کاش میتوانستم، ای کاش، خون رگان خود را من، قطره، قطره، قطره بگریم. گلها هیچ وقت خیانت نمی کنند . شب، خورشید رفت.آفتابگردان به دنبال خورشید می گشت در آسمان که ناگهان ستاره ای چشمک زد . آفتابگردان سرش را پایین انداخت آری. گلها هیچ وقت خیانت نمی کنند. نوشته شده در سه شنبه ۸ دی۱۳۸۸ساعت 0:32 توسط RONIK. يكي را دوست مي دارم. ولي افسوس او هرگز نمي داند. نگاهش مي كنم شايد بخواند از نگاه من. كه او را دوست مي دارم. ولي افسوس او هرگز نگاهم را نمي خواند. به برگ گل نوشتم من كه او را دوست مي دارم. ایران ای سرای امبد.

ronik.blogfa.com

  ازدریچه ماه - موسیقی سرخ ،خورشیدی ای شهید

http://www.ronik.blogfa.com/post-188.aspx

ای کاش میتوانستم، ای کاش، خون رگان خود را من، قطره، قطره، قطره بگریم. موسیقی سرخ ،خورشیدی ای شهید. میگذرد کاروان، روی گل ارغوان. قافلهسالار آن، سرو شهید جوان. در غم این عاشقان، چشم فلک خونفشان. داغ جدیی به دل، آتش حسرت به جان. خورشیدی، تابیدی، ای شهید. در دلها جاویدی، ای شهید. میگرید در سوگت آسمان. میسوزد در یادت شمع جان. چون روید لاله از خاک تو. یاد آرم از جان پاک تو. بنگر چون شد، دلها خون شد زین آتشها. از موج خون شد لالهگون دشت و صحرا. زین درد و غم گرید عالم، ای شهید ما. از این ماتم خون میگریم.

ronik.blogfa.com

  ازدریچه ماه - ای فردا سروده ای از هوشنگ ابتهاج

http://www.ronik.blogfa.com/post-192.aspx

ای کاش میتوانستم، ای کاش، خون رگان خود را من، قطره، قطره، قطره بگریم. ای فردا سروده ای از هوشنگ ابتهاج. می خوانم و می ستایمت پر شور. ای پرده دل فریب رویا رنگ. می بوسمت ای سپیده گلگون. ای فردا ای امید بی نیرنگ. دیری ست که من پی تو می پویم. هر سو که نگاه می کنم آوخ. غرق است در اشک و خون نگاه من. هر گام که پیش می روم برپاست. سر نیزه خون فشان به راه من. وین راه یگانه راه بی برگشت. ره می سپریم همره امید. آگاه ز رنج و آشنا با درد. یک مرد اگر به خاک می افتد. بر می خیزد به جای او صد مرد. آری ز درون این شب تاریک.

ronik.blogfa.com

  ازدریچه ماه

http://www.ronik.blogfa.com/8901.aspx

ای کاش میتوانستم، ای کاش، خون رگان خود را من، قطره، قطره، قطره بگریم. جهت دسترسی به وبلاگ جدید من در سرور میهن بلاگ از ادرس زیر استفاده نمایید . نوشته شده در دوشنبه ۲ فروردین۱۳۸۹ساعت 0:11 توسط RONIK. يكي را دوست مي دارم. ولي افسوس او هرگز نمي داند. نگاهش مي كنم شايد بخواند از نگاه من. كه او را دوست مي دارم. ولي افسوس او هرگز نگاهم را نمي خواند. به برگ گل نوشتم من كه او را دوست مي دارم. او برگ گل را به زلف كودكي آويخت تا او را بخنداند. صبا را ديدم و گفتم:صبا دستم به دامانت. ولي افسوس ز ابر تيره برقي جست و.