21171.blogfa.com

gharibeashena66.blogfa.com

غریبه آشنا - دل داده ام بر باد

http://www.gharibeashena66.blogfa.com/post-4.aspx

دل داده ام بر باد. نوشته شده در سه شنبه ۱۴ اردیبهشت۱۳۸۹ساعت 12:27 توسط یک غریبه. خداوند ، هستی را با نام خود آغاز کرد ،. وحی را با نام خود آغاز کرد و خود بيان ميکند که ابتدا و انتهای هرکار است. پس من نیز با نام او شروع می کنم. به نام خداوند بخشنده مهربان. امیدوارم از مطالبی که تو وبلاگم می ذارم خوشتون بیاد و در این دنیای مجازی دوستان خوبی برای همدیگه باشیم. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۸۹. اتاق عشق من و تو. و اما عشق .

gharibeashena66.blogfa.com

غریبه آشنا

http://www.gharibeashena66.blogfa.com/8903.aspx

ترا من زهر شیرین خوانم ای عشق ،. که نامی خوشتر از اینت ندانم . وگر،هر لحظه، رنگی تازه گیری ،. به غیر از زهر شیرینت نخوانم . تو زهری ، زهر گرم سینه سوزی ،. تو شیرینی ، که شور هستی از تست. شراب جام خورشیدی ، که جان را. نشات از تو ، غم از تو ، مستی از تست . به آسانی ، مرا از من ربودی. درون کورۀ غم آزمودی. دلت آخر به سر گردانیم سوخت. نگاهم را به زیبائی گشودی. بسی گفتند : دل از عشق بر گیر! که : نیرنگ است و افسون است وجادوست! ولی ما دل به او بستیم و دیدیم. که او زهر است ، اما نوش داروست! وقتی که دیگر نبود ،.

gharibeashena66.blogfa.com

غریبه آشنا - باران

http://www.gharibeashena66.blogfa.com/post-8.aspx

آنگاه بانوی پر غرور عشق خود را دیدم. در آستانه پر نیلوفر،. که به آسمان بارانی می اندیشید. و آنگاه بانوی پر غرور عشق خود را دیدم. در آستانه پر نیلوفر باران،. که پیرهنش دستخوش بادی شوخ بود. و آنگاه بانوی پر غرور باران را. که از سفر دشوار آسمان باز می آمد. نوشته شده در جمعه ۳۱ اردیبهشت۱۳۸۹ساعت 10:32 توسط یک غریبه. خداوند ، هستی را با نام خود آغاز کرد ،. وحی را با نام خود آغاز کرد و خود بيان ميکند که ابتدا و انتهای هرکار است. پس من نیز با نام او شروع می کنم. به نام خداوند بخشنده مهربان. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۸۹.

gharibeashena66.blogfa.com

غریبه آشنا - بعد از من ...

http://www.gharibeashena66.blogfa.com/post-9.aspx

بعد از من . مرا عمری به دنبالت کشاندی. سرانجامم به خاکستر نشاندی. ربودی دفتر دل را و افسوس. که سطری هم از این دفتر نخواندی. گرفتم عاقبت دل بر منت سوخت. پس از مرگم سرکشی هم فشاندی. گذشت از من، ولی اخر نگفتی. که بعد از من به امید که ماندی؟ نوشته شده در سه شنبه ۴ خرداد۱۳۸۹ساعت 19:8 توسط یک غریبه. خداوند ، هستی را با نام خود آغاز کرد ،. وحی را با نام خود آغاز کرد و خود بيان ميکند که ابتدا و انتهای هرکار است. پس من نیز با نام او شروع می کنم. به نام خداوند بخشنده مهربان. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۸۹. اتاق عشق من و تو.

gharibeashena66.blogfa.com

غریبه آشنا

http://www.gharibeashena66.blogfa.com/89022.aspx

من سکوت خویش را گم کرده ام! لاجرم در این هیاهو گم شدم. من، که خود افسانه می پرداختم،. عاقبت افسانۀ مردم شدم! ای سکوت، ای مادر فریادها،. ساز جانم از تو پرآوازه بود،. تا در آغوش تو، راهی داشتم،. چون شراب کهنه ، شعرم تازه بود. در پناهت برگ و بار من شکفت. تو مرا بردی به شهر یادها. من ندیدم خوش تر از جادوی تو. ای سکوت، ای مادر فریادها! گم شدم در این هیاهو، گم شدم. تو کجایی تا بگیری داد من؟ گرسکوت خویش را می داشتم. زندگی پر بود از فریاد من! نوشته شده در سه شنبه ۱۴ اردیبهشت۱۳۸۹ساعت 12:10 توسط یک غریبه.

gharibeashena66.blogfa.com

غریبه آشنا - بادها ...

http://www.gharibeashena66.blogfa.com/post-3.aspx

افسانة كهن را آغاز كرده اند. سرگرم قصه هاي ملولند . . . با جامة سفيد بلندش. پنهان ز هر كسي. مهمان من شدست و كنون. اين قصه ناشنيده بگيريد! كوته كنيد اين همه فرياد. در مستي گرانش امشب. اين جا بماند تا سحر. از شرم قصه ها كه سخنسازان. خواهند راند بر سر بازار،. هرگز ز كلبة من بيرون. نخواهد نهاد پاي . . . پر شور مي غريوند . . . سرگرم قصه هاي ملولند. از دردهاي خويش پريشند،. سوزندگان آتش خويشند . . . نوشته شده در سه شنبه ۱۴ اردیبهشت۱۳۸۹ساعت 12:22 توسط یک غریبه. خداوند ، هستی را با نام خود آغاز کرد ،. و اما عشق .

gharibeashena66.blogfa.com

غریبه آشنا - رد پا....

http://www.gharibeashena66.blogfa.com/post-7.aspx

تو رفتی رد پایت در دلم مان. شکوه خنده هایت در دلم ماند. دلم را با سحر خوش کرده بودم. ماجرایت در دلم ماند. شریک درد هایم بودی اما. غم بی انتهایت در دلم. هزار و یک شبم چون باد بگذشت. طنین قصه هایت در دلم. سپردی سر نوشتم را به پاییز. بهار با صفایت در دلم. علی رغم سکوت ساده من. سفر کردی صدایت در دلم ماند. مثل یک رویای برفی. تو رفتی رد پایت در دلم مان. نوشته شده در پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت۱۳۸۹ساعت 18:58 توسط یک غریبه. خداوند ، هستی را با نام خود آغاز کرد ،. پس من نیز با نام او شروع می کنم. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۸۹.

gharibeashena66.blogfa.com

غریبه آشنا - نیاز

http://www.gharibeashena66.blogfa.com/post-10.aspx

وقتی که دیگر نبود ،. من به بودنش نیازمند شدم. وقتی که دیگر رفت ،. من در انتظار آمدنش نشستم. وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد ،. من او را دوست داشتم. وقتی که او تمام کرد ،. من شروع کردم . وقتی او تمام شد ،. من آغاز شدم . و چه سخت است تنها متولد شدن ،. مثل تنها زندگی کردن. مثل تنها مردن . دکتر علی شریعتی ". نوشته شده در چهارشنبه ۵ خرداد۱۳۸۹ساعت 9:25 توسط یک غریبه. خداوند ، هستی را با نام خود آغاز کرد ،. وحی را با نام خود آغاز کرد و خود بيان ميکند که ابتدا و انتهای هرکار است. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۸۹.

gharibeashena66.blogfa.com

غریبه آشنا - ت ر س

http://www.gharibeashena66.blogfa.com/post-12.aspx

سه حرف ولی مفهومی بزرگ برای زندگی من. واژه ای که کل زندگی مرا فرا گرفته. واژه ای که شالوده ی زندگی ام بر آن است. واژه ای که گریز از آن برایم ممکن نیست. ترس از خیانت، ترس از تنهایی، ترس از از دست دادن، ترس از . و تو ای زندگی، تویی که به ترسهایم آگاه بودی،. بی هیچ دلسوزی و در نهایت بی رحمی تلخی رنج همه ی ترسهایم را به من چشاندی. گاهی با خود میگویم شاید خواسته ای نشاندهی که قدرت تحمل همه را داشته ام. شاید خواسته ای مرا به من ثابت کنی ولی به چه بها؟ یعنی شناساندن من به من به بهای گرفتن عزیزی از من بود؟

6604.blogfa.com

قلب شکسته

http://www.6604.blogfa.com/8904.aspx

سلام دوستای عزیز امروز می خوام یه داستان بسیار زیبا بزارم براتون نظر یادتون نره. نوشته شده در سه شنبه بیست و دوم تیر 1389ساعت16:13توسط عاطی. من میخوام که فقط بدونی عاشقتم و بذاری عاشقت بمونم.همین! از وقتی تو اومدی تو زندگیم شدم یه آدم دیگه! میشه بگی چرا تو این همه آدم که دورو بر من هستن من تو رو دوست. میتونی بگی چرا نمی تونم بی خیالت بشم و دست از سرت بردارم؟ آره نمیدونم و این اوج عشقه! این یعنی عشق واقعی! نمیدونم چرا یه آدم دیگه. چرا فراموشت نمیکنم و هزار چرای دیگه! میگن آدم عاشق کروکور میشه؟ شادى تو منو...