21ordibehesht.persianblog.ir

kimiayezendegi.blogfa.com

کیمیای زندگی

http://www.kimiayezendegi.blogfa.com/post-202.aspx

خاطره ها، عکس ها ، دلبری ها و زندگی روزمره کیمیا. کیمیا یعنی ناياب و دست نيافتني، اكسير. به گمان قدما مادهاي دست نیافتنیست كه مس و قلع را به طلا و نقره تبديل ميكند. و در تصوف بمعنای انسان كامل مكملی كه ميتواند سالكان را تربيت كند و به مقامات عرفاني برساند هم آمده است. ساعت 8:15 صبح روز جمعه ۹ اسفند سال ۱۳۸۷ با 50 سانت قد و 3400 گرم وزن، آفتاب روشنی بخش خونه مامان و بابا شدم. هر روز با کارای جدید، شیرین کاری های جدید و پیشرفتم دل مامان و بابا رو می برم. علاقه مندی ها: کشف دنیایی که در اون زندگی میکنم!

mlovef84.persianblog.ir

زندگی عاشقانه ما

http://mlovef84.persianblog.ir/1387/10

لیلا و فندق جون. آشپزخانه خانم پائیزی ( ندا جون ). من جون و نرگس. مینا گلی و تربچه جون. دکتر جون و سلمان گلی. خاله هلیا پرشین بلاگ. برنامه های مامانای شهریور 88. ای خدای من امروز روز پنجمی که باز منتظرم بی بی چک مثبت شد دیشب هم بدون اینکه به محسن بگم رفتم ازمایش ، 1 ساعت طول کشید تا جواب حاضر بشه همون جا منتظر شدم وای که چقدر انتظار سخته . جواب اماده شد بتا 10 بود که گفت مشکوکه و دوباره باید صبر کنم . همه وجودم اضطرابه. خدایا هرچی خیره خودت پیش بیار. شاید الان یه کنجد تو دلم داشته باشم.

mlovef84.persianblog.ir

زندگی عاشقانه ما

http://mlovef84.persianblog.ir/1387/12

لیلا و فندق جون. آشپزخانه خانم پائیزی ( ندا جون ). من جون و نرگس. مینا گلی و تربچه جون. دکتر جون و سلمان گلی. خاله هلیا پرشین بلاگ. برنامه های مامانای شهریور 88. فکر می کردم تو این وبلاگ همیشه یادداشت های خوب بنویسم و خاطرات خوب رو ثبت کنم اما زندگی پر از ناملایماته چیزایی که نمیشه فراموشش کرد. خدا رو شکر بهترین خبر زندگی ام ، اومدن نی نی جونم اینجا ثبت شد اما می خوام از دلتنگی هام هم بنویسم . ای خدا بخوام بنویسم کتاب هزار صفحه ای میشه . تصمیم گرفتم برم سرکار خدا رو شکر نسبتا راحت پیداکردم از روز اول...

mlovef84.persianblog.ir

زندگی عاشقانه ما

http://mlovef84.persianblog.ir/1389/9

لیلا و فندق جون. آشپزخانه خانم پائیزی ( ندا جون ). من جون و نرگس. مینا گلی و تربچه جون. دکتر جون و سلمان گلی. خاله هلیا پرشین بلاگ. برنامه های مامانای شهریور 88. نازنینم روز به روز شیرین تر و بامزه تر و و البته عاقل تر میشه در کنار مریضی هاش ، شب نخوابی هاش و شیطنت هاش ، شیرینی هاش رو داریم و عشقی که روز به روز بیشتر میشه . دوست دارم مرتب بیام و حسم رو بنویسم اما شرکت خیلی سرم شلوغه خونه هم که در خدمت گل خانم هستم . ). عاشقانه دوستت داریم نازنین مامان نازنین بابا.

mlovef84.persianblog.ir

زندگی عاشقانه ما

http://mlovef84.persianblog.ir/1389/7

لیلا و فندق جون. آشپزخانه خانم پائیزی ( ندا جون ). من جون و نرگس. مینا گلی و تربچه جون. دکتر جون و سلمان گلی. خاله هلیا پرشین بلاگ. برنامه های مامانای شهریور 88. غم انگیز ترین روز مادرانه من. دیروز اولین روزی بود که هلیا صبح تا عصر مهد بود . روزهای قبل برای مدت کوتاهی همراه مامانم می رفت و بر می گشت تا با محیط آشنا بشه . اما انگار این آشنایی خیلی موءثر نبود چون هلیا دیروز رو خیلی بی تاب بود. اما غم من لحظه ای که هلیا رو با اون وضع دیدم نگفتنیه ، عذاب وجدان ، گریه ، غصه ، لعنت فرستادن به خودم . همه و ...

mlovef84.persianblog.ir

زندگی عاشقانه ما

http://mlovef84.persianblog.ir/1388/8

لیلا و فندق جون. آشپزخانه خانم پائیزی ( ندا جون ). من جون و نرگس. مینا گلی و تربچه جون. دکتر جون و سلمان گلی. خاله هلیا پرشین بلاگ. برنامه های مامانای شهریور 88. ناز گل من دو ماهه شد. هلیا نمی تونست قطره استامینوفن رو بخوره چند ساعتی بی تابی کرده بالاخره شیررو دوشیدم و قطره رو ریختم توش بابام موفق شد بده بهش بخوره . و خدا رو شکر آروم شد. بالاخره از بروجرد هم برگشتیم با کلی اشک و گریه خیلی سخت بود . به قول مامانم خدا لعنت کنه اونی که غربت رو آفرید . هلیا هم بی تابی می کنه انگار اون هم دلتنگه. خلاصه خیلی چ...

shayan86.blogfa.com

هدیه تولد مامانی - یاد ایامی...

http://www.shayan86.blogfa.com/post-33.aspx

عکس ها و خاطرات کودکم. پارسال همین موقع ها درگیر عروسی عمه جون بودیم . وای یادش بخیر چقدر دنبال لباس گشتم و آخرشم دست از پا درازتر رفتم دنبال خرید پارچه و دادم افسانه جون برام لباس بدوزه . عاشق اون لباسامم . یادش بخیر تا تقی به توقی میخورد حوریه خانم کجا بود؟ مطب دکتر . همش نگران بودم . اگه یه روز کم تکون میخوردی هزار جور فکر و خیال میومد به سرم . اگه زیاد تکون میخوردی فکر میکردم داری خفه میشی . خلاصه خدا رو بلاتکلیف کرده بودم . بود که کاملا مطمئن شدیم شازده کوچولو. و یادته شازده کوچولو. آره مامانی من از...

shayan86.blogfa.com

هدیه تولد مامانی

http://shayan86.blogfa.com/88073.aspx

عکس ها و خاطرات کودکم. شایان در آستانه 22 ماهگی و عکس های شمال. ببخشید که دیر شد . این هفته هفته نسبتا شلوغی برای من بود . اصلا فرصت ادیت کردن عکسها رو نداشتم و وقتی هم که فرصت پیدا کردم عکس نداشتم. نمیدونم چی شد که نمیتونستم عکسا رو به کامپیوتر انتقال بدم . هر کاری کردم نشد . پست بدون عکس هم که مزه نمیده. چند بری هم که خواستم ابراز احساسات کنم اخم کرد و منو زد. و اما کارهای جدیدشش. اونقدر قشنگ تاب تاب عباسي ميخونه که نگو . تاب تاب عباشي . خدا منو ننداشي . اگه ميداشي . بغل شايا بندازي. عاشق رقصيدنه ....

mlovef84.persianblog.ir

زندگی عاشقانه ما

http://mlovef84.persianblog.ir/1388/12

لیلا و فندق جون. آشپزخانه خانم پائیزی ( ندا جون ). من جون و نرگس. مینا گلی و تربچه جون. دکتر جون و سلمان گلی. خاله هلیا پرشین بلاگ. برنامه های مامانای شهریور 88. 6 ماهگی هلیا و دل پر غصه من. 1580;معه ٢۸ اسفند ۱۳۸۸-۳:٠٦ ‎ب.ظ پيام هاي ديگران. بهش که فک می کنم بغضم می گیره. از حالا دلم براش تنگه. دوستت دارم نازنین مامان . 5 ماهگی ستاره خونمون. هلیای نازنین ما 5 ماهگی اش رو سپری می کنه . به علت سفر بروجرد و البته شیطنت های گل دخملی که وقت برای من نمی گذاره دیر نوشتم. خدایا به تو سپردمش. 1740;کش&#...دلم می خو...

mlovef84.persianblog.ir

زندگی عاشقانه ما

http://mlovef84.persianblog.ir/1388/10

لیلا و فندق جون. آشپزخانه خانم پائیزی ( ندا جون ). من جون و نرگس. مینا گلی و تربچه جون. دکتر جون و سلمان گلی. خاله هلیا پرشین بلاگ. برنامه های مامانای شهریور 88. 4ماهگی فرشته خونه امون. هفته پیش هلیا 4 ماهه شد اینقد با واکسن زدن و پیرو اون درد و تبش درگیر بودم زودتر نتونستم بیام بنویسم. وزن هلیا با لباس 5800! قدش 63 و دور سرش حدود 40 بود که خوبه و خدا رو شکر مشکل نداره. با شیر خشک و شیشه هم هیچ میونه ای نداره و رسما شیشه دادن به هلیا شکستن شاخ غوله. هلیا و قرار شهریوری ها. هزار ساله باشی نازنینم عاشقتم.