2aafe.persianblog.ir

ofoghhayedur.persianblog.ir

مرگ من روزی فرا خواهد رسيد!!!..... - آن طرف تر از افق

http://ofoghhayedur.persianblog.ir/post/7

آن طرف تر از افق. مرگ من روزی فرا خواهد رسيد! تنها دلیل من که خدا هست و این جهان. زیباست و این حیات عزیز و گرانبهاست. هر چند در تبسم شیرینت آنچنان از خویش می روم. که نمیبینمش درست * *. آمد و توی خیابان زیر نور زرد مرد. در فضای فاسد شهر بدون مرد مرد. حالش از گرمای این دنیا بهم می خورد و رفت. روی کف پوش زمستان در هوای سرد مرد. زوج های اتفاقی را میان کوچه دید. اتفاقا آخرش در قالب یک فرد مرد. هیچ کس حتی نفهمید او چرا خندید و رفت. هیچ کس حتی نپرسید او چرا دلسرد مرد. عابری رد میشد از آنجا و رو به شهر گفت:.

ofoghhayedur.persianblog.ir

آن طرف تر از افق

http://ofoghhayedur.persianblog.ir/archive

آن طرف تر از افق. عناوین مطالب وبلاگ آن طرف تر از افق. تنها تو ئی که ساکن سياره ام شدی! 1588;نبه ۱۳ بهمن ،۱۳۸٦. مرگ من روزی فرا خواهد رسيد! 1580;معه ٤ خرداد ،۱۳۸٦. 1583;وشنبه ۱۳ فروردین ،۱۳۸٦. ساقيا آمدن عيد مبارک بادت! 1587;ه‌شنبه ٢٩ اسفند ،۱۳۸٥. من از نهايت شب حرف می زنم! 1588;نبه ۱٩ اسفند ،۱۳۸٥. نزدیک تر به خدا! 1580;معه ۱۳ بهمن ،۱۳۸٥. خو شا پرنده که بی واژه شعر ميگويد! 1740;کشنبه ۸ بهمن ،۱۳۸٥. جمعه ٦ بهمن ،۱۳۸٥.

ofoghhayedur.persianblog.ir

آن طرف تر از افق

http://ofoghhayedur.persianblog.ir/post/1

آن طرف تر از افق. نمیدونم چطوری شروع کنم چی بگم یا چی بنویسم. خیلی وقت بود هر وقت دلم می گرفت یا به قول شاعرا اسمون چشام ابری میشد و می خواست شروع به باریدن کنه همه دلتنگی هامو روی کاغذ میاوردم و با همه احساسم مینوشتم. حالا میخوام همه دلتنگیامو واسه شما بنویسم .اخرین شعرمو به عنوان اولین حرف وبلاگم. تقدیم میکنم به اقای جمعه های . با همون عنوان وبلاگ:. ان طرف تر از افق:. ابرهای تیره ی سیاه. روی اسمان صیقلی نشسته است. و ان طرف تر افق. دختری روبه روی لحظه های سرد غم نشسته است. دلی پر از امید.

ofoghhayedur.persianblog.ir

عشق چيست؟!!.. - آن طرف تر از افق

http://ofoghhayedur.persianblog.ir/post/6

آن طرف تر از افق. یک در آبی کم رنگ که بسته میشود. سه بچه که بازی میکنند بدون نگاه کردن به من. قایقی لنگر انداخته در ساحل خالی. این تکه نیم خورده ی نان. میزی که بر آن مینویسم این عبارت های بی فایده را. میزی که بر آن مینویسم تو دیگر اینجا نیستی! یه سلام کاملا بهاری توی اولین پست بهاری آن طرف تر از افق به همه شما که همیشه به من. سر میزنین و به عبارتی تنهام نذاشتین. امروز آخرین روز از تعطیلات بود امیدوارم به همه تون خوش گذشته باشه! شب گذشت از نیمه و مردی پر از تزویر شد. مادری در بی کسی بازیچه تقدیر شد.

alirezayemahbob.blogfa.com

محبوب شبهای من

http://www.alirezayemahbob.blogfa.com/1388/02

نوشته شده در جمعه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۸۸ساعت 10:16 توسط علی رضا. آی قصه قصه قصه. نون و پنیر و پسته. ۱۵ روز است که. ۱۵ روز در کما. نوشته شده در جمعه هجدهم اردیبهشت ۱۳۸۸ساعت 16:42 توسط علی رضا. جایی برای نوشتن.جایی برای گفتن. اينجا ميتونه يه خونه باشه. وزيبا ترين حرف حرفيست كه هنوز براي تونگفته ام. هستی بود و زمزمه ای.

ofoghhayedur.persianblog.ir

آن طرف تر از افق

http://ofoghhayedur.persianblog.ir/1386/11

آن طرف تر از افق. تنها تو ئی که ساکن سياره ام شدی! به نام خدای همیشه مهربون*. نمی دونم چی بنویسم نمی دونم چه جوری شروع کنم. نمی دونم از آخرین پستی که نوشتم چند روز گذشته ولی مطمئنا هفت. باورتون نمیشه چقدر دلم برای غزل نوشتن اونم آن طرف تر از افق تنگ شده بود. امشب دوباره ابری ام اون قدر ابری که میتونم تا صبح بشینم و بنویسم! نمی دونم چرا این قدر بازار وبلاگ نویسی راکد شده من فکر میکردم فقط من نمیام انگار بقیه هم تو این مدت وضع بهتری نداشتن پس احتمالا هر چی که الان بنویسم مورد استقبال قرار. و آخرین غزل خودم.

ofoghhayedur.persianblog.ir

آن طرف تر از افق

http://ofoghhayedur.persianblog.ir/1386/3

آن طرف تر از افق. مرگ من روزی فرا خواهد رسيد! تنها دلیل من که خدا هست و این جهان. زیباست و این حیات عزیز و گرانبهاست. هر چند در تبسم شیرینت آنچنان از خویش می روم. که نمیبینمش درست * *. آمد و توی خیابان زیر نور زرد مرد. در فضای فاسد شهر بدون مرد مرد. حالش از گرمای این دنیا بهم می خورد و رفت. روی کف پوش زمستان در هوای سرد مرد. زوج های اتفاقی را میان کوچه دید. اتفاقا آخرش در قالب یک فرد مرد. هیچ کس حتی نفهمید او چرا خندید و رفت. هیچ کس حتی نپرسید او چرا دلسرد مرد. عابری رد میشد از آنجا و رو به شهر گفت:.

alirezayemahbob.blogfa.com

محبوب شبهای من -

http://www.alirezayemahbob.blogfa.com/post/89

آی قصه قصه قصه. نون و پنیر و پسته. ۱۵ روز است که. ۱۵ روز در کما. نوشته شده در جمعه هجدهم اردیبهشت ۱۳۸۸ساعت 16:42 توسط علی رضا. جایی برای نوشتن.جایی برای گفتن. اينجا ميتونه يه خونه باشه. وزيبا ترين حرف حرفيست كه هنوز براي تونگفته ام. هستی بود و زمزمه ای.

alirezayemahbob.blogfa.com

محبوب شبهای من -

http://www.alirezayemahbob.blogfa.com/post/93

مثل همه چیز دنیا. نوشته شده در جمعه بیست و دوم آبان ۱۳۸۸ساعت 16:21 توسط علی رضا. جایی برای نوشتن.جایی برای گفتن. اينجا ميتونه يه خونه باشه. وزيبا ترين حرف حرفيست كه هنوز براي تونگفته ام. هستی بود و زمزمه ای.