2choobo1sang.blogfa.com

sallambaba.blogsky.com

کمی دیر رسیدم! - سلام بابا

http://www.sallambaba.blogsky.com/1391/02/14/post-95

دست نوشته های خاکیم،تقدیم به روح آسمانیت. تاریخ : پنجشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1391 در ساعت 10:26 ق.ظ. نمی دانم چطور شمارش روزها میان انگشتانم گم شد؟ نه این که یادت نباشم نه! از همان روز که خیلی دلم هوایت را کرد تصمیم گرفتم که روز عروجت را قلم بزنم. سفره ات را جمع نکن کمی دیر رسیدم فقط! البته زیاد هم بد نیست شاید حالا بیشتر وقت داشته باشی پای دلم بنشینی و بشنوی.حالا من می گویم و تو فقط می شنوی و تنهای تنها مرا می شنوی. می گفتی از انجایی که هستی از بابا . و از درد های دل مهربانت. درست پشت سر آدم ها! بگذریم ...

sallambaba.blogsky.com

سلام بابا

http://sallambaba.blogsky.com/page/4

دست نوشته های خاکیم،تقدیم به روح آسمانیت. تاریخ : دوشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1390 در ساعت 01:13 ب.ظ. قاصدک آمدنت را خبر آورد. نسیم عطر جان فزایت را در کوچه پیچاند. و من مشتاقانه بال گشودم تا دلتنگی ها و بی تابی های گاه و بی گاهم را که مکانی برای گستردنشان در این دیار غریب نیافته بودم کنار تو پهن کنم . مائده ای از درد . آخر سرای یار اندکی دور است و مجال دیدار شاید زود نیاید . و در زمان های بی قراری تنها روحم مسافر آن سراست و ارمغانش بی قرارتر شدن این جسم است. و تصویری بی صدا که باید مرهم این زخم شود. تاریخ...

sallambaba.blogsky.com

بأیّ ذنبٍ قتلت؟؟؟ - سلام بابا

http://sallambaba.blogsky.com/1391/05/05/post-98

دست نوشته های خاکیم،تقدیم به روح آسمانیت. تاریخ : پنجشنبه 5 مردادماه سال 1391 در ساعت 04:30 ب.ظ. وقتی نقشه ی جهان را باز می کنی فرانسه دبی ترکیه و. کشورهای چشم آبی رنگ دیگری دارند! شاید مثل ساکنانشان طلایی باشند! این را می شود از برق چشم های آدم ها فهمید. کمی افق نگاهت را تغییر بده قدری آن طرف تر از چشم آبی ها و مو طلایی ها یک جایی مثل شرق تر های کشورت! راستی یادم رفت ماه رمضان است! روزه های در کمال آرامشت قبول. خوشت نمی آید از حرفم؟ مگر توی آرامش نیستی؟ گرمای هوا آزارت می دهد؟ دست هایت که به نیاز نشست.

sallambaba.blogsky.com

یک فصل فرصت - سلام بابا

http://sallambaba.blogsky.com/1391/04/02/post-96

دست نوشته های خاکیم،تقدیم به روح آسمانیت. یک فصل فرصت چاپ. تاریخ : جمعه 2 تیرماه سال 1391 در ساعت 01:42 ق.ظ. یک حس خوب یک نفس راحت از جنس یک تعطیلی طولانی به طولانی یک ترم تابستان یک تابستان پر از جدایی جدایی از گریز های صدرایی استاد و صلوات هایی که نثار ملاصدرا می کردیم هر روز صبح و به حتم که علامه شاگرد استاد ندیده ی اوست شاگردی که پر از علم بود و علمی که نور بود و این فراز که به رقص در می آید توی ذهنم العلم نور. و این آیه زمزمه ی لب هایم می شود یخرجونهم من النور الی الظلمات. نمی دانم. اما می دانم ...

sallambaba.blogsky.com

نذر امامزاده - سلام بابا

http://sallambaba.blogsky.com/1391/09/24/post-64

دست نوشته های خاکیم،تقدیم به روح آسمانیت. تاریخ : جمعه 24 آذرماه سال 1391 در ساعت 08:34 ب.ظ. بعد از عید دوباره بوی درس و مشق و بازی های کودکانه می پیچید. ما بودیم و یک دنیا اشتیاق مدرسه رفتن. معلم می آمد و منتظر نوشته های ما بود، همان انشاهایی که موضوعش را قبل عید گوشزد کرده بود! عید را چگونه گذراندید؟ هر کس چیزی نوشته بود . هر جا را که بیشتر خوشش امده ، روی کاغذ آورده بود. حالا معلم آمده و ما باید دوباره انشا بخوانیم و بگوییم که عید را چگونه گذراندیم! در نقطه ای دور و در اتاقکی ساده چقدر صفا موج می زد&#...

sallambaba.blogsky.com

سلام بابا

http://sallambaba.blogsky.com/page/3

دست نوشته های خاکیم،تقدیم به روح آسمانیت. تاریخ : چهارشنبه 28 دیماه سال 1390 در ساعت 07:26 ب.ظ. سرت که خلوت می شود فرصت که به برنامه های روزانه ات اضافه میشود دلت می خواهد زمین و زمان را زیر و رو کنی یک کار خاص انجام دهی! انگار که از زندان رها شده باشی! یک فرجه بین امتحانات و ترم جدید یعنی یک نفس راحت! شاید اینقدر خسته ای که دلت می خواهد همه ی شب ها را بیدار بمانی و روزها را بخوابی وتلافی کنی کتاب بدست گرفتن های ایام امتحانات را و بیشتر کنار خانواده ات باشی. دلت هوای یک مسافرت می کند! دنبال عدد می گردی ب...

rutin.blogsky.com

22 بهمن / فتوشاپ 33 / Adobe Photoshopt33 - روتین های یک طلبه

http://rutin.blogsky.com/1390/11/23/post-136

روتین های یک طلبه. 22 بهمن / فتوشاپ 33 / Adobe Photoshopt33. مثل همیشه صبح روز 22 بهمن به همراه خانواده و دوستان به سیل خروشان مردم پیوستیم. راهپیمایی شهرمقدس قم امسال حال و هوای عجیبی داشت. محمد امین هم مثل همیشه بعد از کمی پیاده روی مرتب عبای مرا میکشید و میگفت: بابا تشنمه. اگرچه قبل از حرکت، آب میوه ای را داخل جیبم گذاشته بودم که اگرپسرم بهانه آب گرفت دستم خالی نباشد ولی چشمم به این طرف و آن طرف می چرخید(! من هم احساس تشنگی میکردم. اگر چه رسانه های غربی این سیل خروشان را در شبکههای خود منعکس نمیکنند و...

rutin.blogsky.com

آرشیو مطالب وبلاگ - روتین های یک طلبه

http://rutin.blogsky.com/posts

روتین های یک طلبه. جمعه 25 تیر 1395 توسط سیدعباس سیدنژاد. شنبه 19 فروردین 1391 توسط سیدعباس سیدنژاد. شنبه 27 اسفند 1390 توسط سیدعباس سیدنژاد. دو تیر و یک نشان/ دانشجویانی که طلبه می شوند. یکشنبه 14 اسفند 1390 توسط سیدعباس سیدنژاد. مجلس منهای روحانیت، مجلس رضاخانی. دوشنبه 1 اسفند 1390 توسط سیدعباس سیدنژاد. 22 بهمن / فتوشاپ 33 / Adobe Photoshopt33. یکشنبه 23 بهمن 1390 توسط سیدعباس سیدنژاد. فوتبال، تصویر زندگی انسان امروزی. شنبه 15 بهمن 1390 توسط سیدعباس سیدنژاد. به نظر شما ثریا دوباره ازدواج می کند؟ یکشنبه...

rutin.blogsky.com

دقیقه 90 - روتین های یک طلبه

http://rutin.blogsky.com/1390/12/27/post-140

روتین های یک طلبه. دقیقه 90 است و من و رختی که تازه نکردهام نه رخت تن روحم، دلم. دقیقه 90 است و من و گل های خورده شده. دقیقه 90 است و من و دروازه دل بدون دروازه بان. دقیقه 90 است و من و این همه اخطار زرد و قرمز و حتی سیاه(! و حکم انضباطی که در راه است. دقیقه 90 است و من و شنیدن سوت زمستانی چه سوزناک است؟ سوتی برای سوتی هایم! دقیقه 90 است و من و این همه ناداوری ها که در حقم کردند و کردم! دقیقه 90 است و من و حسرت تک به تک هایی که خدا پاسش داد و من شوت کردم در محوطه ندانم کاری. تشکر ویژه از همه دوستانی که د...

sallambaba.blogsky.com

سلام بابا

http://sallambaba.blogsky.com/page/8

دست نوشته های خاکیم،تقدیم به روح آسمانیت. تاریخ : پنجشنبه 23 دیماه سال 1389 در ساعت 05:49 ب.ظ. غروب پنج شنبه که می اید غم قریب و مأنوسی روی دلم سنگینی میکند،. دوباره پنج شنبه.ودوباره صدای گامهای خاطره،. خاطره ی پنج شنبه.و روزهای با تو بودن و. در اندیشه های دور ذهنم غوغایی میشود، نمیدانم به کدام سوی خیالم بروم؟ در هر سو چیزی خودنمایی می کند. یک سو لبخندهایت و.سوی دیگر صدای دلنشینت که مرا میخواند. گیج میشوم و به آن ایام خوش حضور میروم. پنج شنبه که میشد از مدرسه تا خانه را میدویدم ومنتظروعده ای دیگر بودم،.