2khtare-saegheh.blogfa.com
قند و عسلقند و عسل -
http://2khtare-saegheh.blogfa.com/
قند و عسل -
http://2khtare-saegheh.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.5 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
78
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.514 sec
SCORE
6.2
قند و عسل | 2khtare-saegheh.blogfa.com Reviews
https://2khtare-saegheh.blogfa.com
قند و عسل -
2khtare-saegheh.blogfa.com
قند و عسل - جلسه محاکمه عشق
http://www.2khtare-saegheh.blogfa.com/post-49.aspx
جلسه محاکمه عشق بود و. عقل قاضی ، و عشق محکوم . به دلیل تبعید به دورترین نقطه مغز یعنی فراموشی ، قلب تقاضای عفو عشق را داشت ولی همه اعضا با او مخالف بودند قلب شروع کرد به طرفداری از عشق ، آهای چشم مگر تو نبودی که هر روز آرزوی دیدن چهره زیبایش را داشتی ، ای گوش مگر تو نبودی که در آرزوی شنیدن صدایش بودی وشما پاها که همیشه در آرزوی رفتن به سویش بودید حالا چرا اینچنین با او مخالفید؟ ما آپیدیم حتما نظر بدینا. نوشته شده در سه شنبه هجدهم مرداد ۱۳۹۰ساعت 17:40 PM. توسط الهام و مهناز. بال تازه، دل نو.
قند و عسل
http://www.2khtare-saegheh.blogfa.com/8808.aspx
قبل از هر چيز برايت آرزو ميكنم كه عاشق شوي ،. و اگر هستي ، كسي هم به تو عشق بورزد ،. و اگر اينگونه نيست ، تنهاييت كوتاه باشد ،. و پس از تنهاييت ، نفرت از كسي نيابي. آرزومندم كه اينگونه پيش نيايد . اما اگر پيش آمد ، بداني چگونه به دور از نااميدي زندگي كني. برايت همچنان آرزو دارم دوستاني داشته باشي ،. از جمله دوستان بد و ناپايدار . برخي نادوست و برخي دوستدار . كه دست كم يكي در ميانشان بي ترديد مورد اعتمادت باشد . و چون زندگي بدين گونه است ،. برايت آرزو مندم كه دشمن نيز داشته باشي. تا در لحظات سخت ،. به علا...
قند و عسل
http://www.2khtare-saegheh.blogfa.com/8906.aspx
یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود ازش پرسید. دلیلشو نمیدونم.اما واقعا"دوست دارم. تو هیچ دلیلی رو نمیتونی عنوان کنی.پس چطور دوستم داری؟ چطور میتونی بگی عاشقمی؟ من جدا"دلیلشو نمیدونم اما میتونم بهت ثابت کنم. نه من میخوام دلیلتو بگی. صدات گرم و خواستنیه. همیشه بهم اهمیت میدی. دختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد. متاسفانه چند روز بعد اون دختر تصادف وحشتناکی کرد و به کما رفت. پسر نامه ای رو کنارش گذاشت با این مضمون. عزیزم گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا که نمیتونی حرف بزنی میتونی؟
قند و عسل
http://www.2khtare-saegheh.blogfa.com/8803.aspx
سلااااااااااااااااااااااااااااااام ما بعد از مدتها دوباره اومدیم سعی میکنیم بترکونیییییییییییییییییییییییییییییم. تابستون مبارک البته ما رفتیم پیشواز. حالا یه متن باحال:. یه روز، وقتی هیزم شکن مشغول قطع کردن یه شاخه. درخت بالای رودخونه بود ، تبرش افتاد تو رودخونه. وقتی در حال گریه کردن بود یه فرشته اومد و ازش. پرسید: چرا گریه می کنی؟ هیزم شکن گفت که تبرم توی رودخونه افتاده. فرشته. رفت و با یه تبر طلایی برگشت. " آیا این تبر توست؟ هیزم شکن جواب داد: " نه. ". برگشت و پرسید که آیا این تبر توست؟ میگه به خاطر ...
قند و عسل - عشق گفته نشده
http://www.2khtare-saegheh.blogfa.com/post-46.aspx
وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو "داداشی" صدا می کرد . به موهای مواج و زيبای اون خيره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به اين مساله نميکرد . آخر کلاس پيش من اومد و جزوه جلسه پيش رو خواست . من جزومو بهش دادم .بهم گفت :"متشکرم "و از من خداحافظی کرد. ميخوام بهش بگم ، ميخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط "داداشی" باشم . من عاشقشم . اما. من خيلی خجالتی هستم . علتش رو نميدونم . سالهای خيلی زيادی گذشت . به تابوتی نگاه ميکنم ...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
بال تازه، دل نو - گریه سیب
http://www.blue-dream2.blogfa.com/post-5.aspx
بال تازه، دل نو. شب فرو می افتاد. به درون آمدم و پنجره ها رابستم. باد با شاخه در آویخته بود. من در این خانه تنها تنها. غم عالم به دلم ریخته بود. آنجا بیرون در باغ. در پس پنجره ام می گرید. می چکید از گل سیب. نوشته شده در چهارشنبه یکم آبان ۱۳۸۷ساعت 18:34 توسط اقلیماونورا. سالها آرزو ميكردم . سايه اش برسرم باشد. اما او سراسر نور بود . هیاهوی بسیار برای هیچ.
مرگ ناگهانی در سن 19 سالگی -
http://www.7naz.blogfa.com/post-44.aspx
مرگ ناگهانی در سن 19 سالگی. چرا خدا همه خوب ها را می برد؟ يادته وقتي برات ترانه ي عشق و سرودم. به تو گفتم مثل روحي توي بند بند وجودم. من بت غرور بودم، يادته زدي شکستي. به فداي تار موهات گرچه راه عشق و بستي. قلب من پر از غمت بود ، قدر ماهي هاي يک رود. کاشکي که نمي شکستيش ، آخه اون جاي خودت بود! نوشته شده در سه شنبه ۸ دی۱۳۸۸ساعت 16:3 PM. توسط به یاد او. مدیریت این وبلاگ ناخواسته به من واگذار شد. تا آخر عمرمون چشم انتظار بازگشت او هستیم ولی اون دیگه به این دنیا بر نمیگرده. اون تو آسمون هاست. هفته دوم دی ۱۳۸۸.
مرگ ناگهانی در سن 19 سالگی -
http://www.7naz.blogfa.com/post-46.aspx
مرگ ناگهانی در سن 19 سالگی. چرا خدا همه خوب ها را می برد؟ براي ماندنش به خدا التماس کردم از خدا خواستم از. حمايت ما رو بر نگرداند که من بي او هيچم نيمه شب. ها برايش دعا کردم اه کشيدم ولي او رفت و خدا گريه. هايم را نشنيد و نديد و دعا هايم را نشنيد و مورد. اجابت قرار ندادو او را برد و ان زمان بود که من از. همه و هر چه داشتم بريدم و هاي هاي گريستم و او رفت. و من فقط ناظر رفتن او بودم رفتني که هيچ اميدي به. بازگشت ان ندارم ونخواهم داشت و امروز من او را براي. هميشه از دست داده ام نه مي توانم او را حس کنم و نه.
کاغذ در باد - قلب رازگو...
http://www.singsky.blogfa.com/post-33.aspx
راست است، اعصابم خيلي ضعيف است، بهطور وحشتناكي عصبي هستم هميشه اينطور بودم، ولي به چه دليل ادعا ميكنيد كه ديوانه باشم؟ بيماري حسهاي مرا تند و شديد كرده است ولي آنها را نابود ننموده و يا سست و ضعيف نساخته است. حس شنوايي من از تمام حسهاي ديگر دقيقتر و ظريفتر بود. تمام اصوات آسماني و زميني را شنيدهام. از جهنم نيز چيزهاي زيادي به گوشم رسيده است. چطور ممكن است ديوانه باشم؟ دقت كنيد، ملاحظه بفرمائيد كه چگونه با تندرستي و آرامي قادرم سراسر داستان را برايتان حكايت كنم. پس از اينكه با شكيبايي تمام مدت درازي به ان...
کاغذ در باد
http://www.singsky.blogfa.com/8711.aspx
خوابهایم را تو خواهی دید. باچشم های باز می خوابم. از اینجا به بعد. چشم هایم از تا غروب نگاههای آشنا می اید. و می رود که بیاید از طلوع چشم هایی که ندیدم. از اینجا به بعد. که تو چترت را نو می کنی. من از راههای پراز چتر رفته برمی گردم. ولی تو آمدنم را خواب نخواهی دید. از اینجا به هر کجا. من بدون ساعت راه می روم. بدون هر روز که صبح را. از پنجره به عصر می برد. و پای سکوت ماه. به خاطره خیره می شود. از اینجا به بعد. دنیا زیر قدم هایم تمام می شود. و تو از دو چشم باز. که رو به آخر دنیامی خوابد. رو به چترهای رفته.
کاغذ در باد - نه
http://www.singsky.blogfa.com/post-34.aspx
این سرشت ابر است که ببارد. مرا راستی ادامه ی عمر چگونه است. و مرا غزلی به یاد مانده است. که برای تو بخوانم. ایستاده بودم که بهار شد. و غزل را بیاد آوردم. که نه تو را بیاد دارم. غزل را بیاد دارم. ابیاتش شباهت به قصیده دارد. نوشته شده در شنبه ۲۴ اسفند۱۳۸۷ساعت ۱۸:۲۷ بعد از ظهر توسط کوثر. مانده تا برف زمین آب شود. مانده تا بسته شود این همه نیلوفر وارونه ی چتر. نا تمام است درخت. زیر برف است تمنای. و فروغ تر چشم حشرات. و طلوع سر غوک از افق درک حیات. بال تازه ، دل نو (اقلیماونورا). قند و عسل (الهام و مهناز ).
مرگ ناگهانی در سن 19 سالگی -
http://www.7naz.blogfa.com/post-45.aspx
مرگ ناگهانی در سن 19 سالگی. چرا خدا همه خوب ها را می برد؟ ديروز شيطان را ديدم. در حوالي ميدان بساطش را پهن کرده بود فريب. ميفروخت. مردم دورش جمع شده بودند، هياهو ميکردند و هول ميزدند. و بيشتر ميخواستند. توي بساطش همه چيز بود: غرور، حرص،دروغ و. خيانت، جاهطلبي و . هر کس چيزي ميخريد و در ازايش چيزي ميداد. بعضيها تکهاي از قلبشان را ميدادند و بعضي پارهاي از روحشان را. بعضيها ايمانشان را ميدادند و بعضي آزادگيشان را. شيطان ميخنديد و. دهانش بوي گند جهنم ميداد. حالم را به هم ميزد. دلم ميخواست همه. کردم تمام راه خ...
مرگ ناگهانی در سن 19 سالگی - فریاد
http://www.7naz.blogfa.com/post-40.aspx
مرگ ناگهانی در سن 19 سالگی. چرا خدا همه خوب ها را می برد؟ فريادي که از اعماق قلب خسته ام پا مي گيرد. وز که هنوز است. و با اين که مدت ها از رفتنت گذشته. هنوز بر حنجره خسته ام جاري نگشته. نوشته شده در یکشنبه ۶ دی۱۳۸۸ساعت 23:30 PM. توسط به یاد او. مدیریت این وبلاگ ناخواسته به من واگذار شد. تا آخر عمرمون چشم انتظار بازگشت او هستیم ولی اون دیگه به این دنیا بر نمیگرده. اون تو آسمون هاست. هفته دوم دی ۱۳۸۸. هفته او ل دی ۱۳۸۸. هفته چهارم آذر ۱۳۸۸. هفته چهارم شهریور ۱۳۸۸. هفته دوم شهریور ۱۳۸۸. هفته چهارم مرداد ۱۳۸۸.
مرگ ناگهانی در سن 19 سالگی -
http://www.7naz.blogfa.com/post-47.aspx
مرگ ناگهانی در سن 19 سالگی. چرا خدا همه خوب ها را می برد؟ که تو با من باشي. تو به من گفتي. پاسخي سخت و درشت. و مرا غصه اين هرگز کشت. نوشته شده در دوشنبه ۱۴ دی۱۳۸۸ساعت 11:43 AM. توسط به یاد او. مدیریت این وبلاگ ناخواسته به من واگذار شد. تا آخر عمرمون چشم انتظار بازگشت او هستیم ولی اون دیگه به این دنیا بر نمیگرده. اون تو آسمون هاست. هفته دوم دی ۱۳۸۸. هفته او ل دی ۱۳۸۸. هفته چهارم آذر ۱۳۸۸. هفته چهارم شهریور ۱۳۸۸. هفته دوم شهریور ۱۳۸۸. هفته چهارم مرداد ۱۳۸۸. هفته سوم مرداد ۱۳۸۸. هفته دوم مرداد ۱۳۸۸.
مرگ ناگهانی در سن 19 سالگی -
http://www.7naz.blogfa.com/post-42.aspx
مرگ ناگهانی در سن 19 سالگی. چرا خدا همه خوب ها را می برد؟ يعني اون روزاي آبي بينمون فنا شد و رفت؟ يعني روزگار دلگير کار ما رو ساخت و در رفت؟ يعني باز موج جدايي ساحل عشق و خراب کرد؟ دوباره جاي ستاره آسمون رد شهاب کرد؟ نوشته شده در سه شنبه ۸ دی۱۳۸۸ساعت 15:52 PM. توسط به یاد او. مدیریت این وبلاگ ناخواسته به من واگذار شد. تا آخر عمرمون چشم انتظار بازگشت او هستیم ولی اون دیگه به این دنیا بر نمیگرده. اون تو آسمون هاست. هفته دوم دی ۱۳۸۸. هفته او ل دی ۱۳۸۸. هفته چهارم آذر ۱۳۸۸. هفته چهارم شهریور ۱۳۸۸.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
78
2khtare-paeez
تبليغات رايگان در حانوت. کی لوگر، بوتر ، آنتی بوتر ، فروش آیدی. سلام به همه ی دلتنگیام. به همه ی تنهاییام. اینا دوستاین که نه تو سرما نه تو گرما هیچ وقت تنهام نگذاشتن. سلام. تاریخ چهارشنبه بیست و یکم تیر 1391ساعت 19:41 نویسنده ريحان. دلم خیلی گرفته از غم ناباوری ها. تاریخ دوشنبه بیست و هفتم تیر 1390ساعت 11:17 نویسنده ريحان. بی تو ترک برداشته ام و به هر بهانه ای دلم می شکند گاهی گم می شوم پشت پنجره ها و سکوتم را بغض می کنم تا نشنوند صدای شکستنم را ! تاریخ دوشنبه نهم اسفند 1389ساعت 16:35 نویسنده ريحان.
دختر پاییزی
و تو میدانی که دختر پائیزی را باران افسون میکند! مجسمه و سنگ مرمر. توی یه موزه معروف سنگ های مرمر کف پوش شده بود , مجسمه بسیار زیبای مرمرینی به نمایش گذاشته شده بودند که مردم از راه های دور و نزدیک واسه دیدنش به اونجا می اومدن . و کسی نبود که اونو ببینه و لب به تحسین باز نکنه! یه شب سنگ مرمری که کف پوش اون سالن بود با مجسمه شروع به حرف زدن کرد و گفت :. چرا همه پا روی من می ذارن تا تو رو تحسین کنن؟ ما هر دومون توی یه معدن بودیم , مگه نه؟ مجسمه لبخندی زد و آروم گفت :. سنگ پاسخ داد :. پس بهش گفتم :. با خدا ...
دختر پاییزی ام من
دختر پاییزی ام من. پدر بزرگم هیچ وقت به مادربزرگم خیانت نکرد . اساسا بحث این نیست که پدر بزرگم ادم پاکی بود . مسئله این است اصلا در دایره لغات پدربزرگم خیانت به همسر گنجانده نشده بود . در هیچ گوشه ذهن پدربزرگم این موضوع تعریف نشده بود که اگر با مونیکا بلوچی در اتاق تنها شوی امکانش هست به همسرت خیانت کنی؟ مطمئنا جواب پدر بزرگم برای این پرسش بدون هیچ فکری ترک اتاق بود . ولی من اینگونه نیستم. در پس لایه های ذهن من حتی در شرایط خاصی میشود آدم ک شت . میتوان دزد بود . این مسائل در گوشه ای از ذهن من هست . نوشته...
غمــــــکـــــــده ی دختـــر پاپـــتـــی
غمکده ی دختر پاپتی. صفاے مآ پا برهنه هآ اینه که ریگے تو کفشمون نیست. از این به بعد میخوام اینجاااا از خودم ، از غمی که تو دلمه بنویسم. از شعرهایی که باهاشون آرومم میکنن بنویسم. می نویسم برای آنکه باید باشد و نیست. نوشته شده در سه شنبه ۲۵ بهمن۱۳۹۰ساعت 14:51 توسط دختر پاپتی. نگرآن شب و روزهایم نباش ، تنهآ نیستم ، بآلشتم ،هق هق گریه هایم ، قرص هآیم ، آهنگ هایم ، لرزش دستآنم! همه هستن. تنهآ نیستم. نوشته شده در چهارشنبه ۹ فروردین۱۳۹۱ساعت 2:6 توسط دختر پاپتی. قدش به عشق نمی رسید غرورم را زیر پآیش گذاشتم.
قند و عسل
جلسه محاکمه عشق بود و. عقل قاضی ، و عشق محکوم . به دلیل تبعید به دورترین نقطه مغز یعنی فراموشی ، قلب تقاضای عفو عشق را داشت ولی همه اعضا با او مخالف بودند قلب شروع کرد به طرفداری از عشق ، آهای چشم مگر تو نبودی که هر روز آرزوی دیدن چهره زیبایش را داشتی ، ای گوش مگر تو نبودی که در آرزوی شنیدن صدایش بودی وشما پاها که همیشه در آرزوی رفتن به سویش بودید حالا چرا اینچنین با او مخالفید؟ ما آپیدیم حتما نظر بدینا. نوشته شده در سه شنبه هجدهم مرداد ۱۳۹۰ساعت 17:40 PM. توسط الهام و مهناز. آهای تو که از تیپ من دلخوری.
2khtare-shabayepaeez.blogfa.com
خزان قلب من
عشقعشق.عشق.به راستی عشق چیست؟ گامت را آرام تر بردار از برم ، آرام تر بگذر تا به کام دل ببینمت. بگذار از اشک سرخ گذرگاهت را چراغان کنم،. آه که نمی دانی سفرت روح مرا به دو نیم می کند و شگفتا که زیستن با نیمی از روح. تن را می فرساید. بگذار بدرقه کنم واپسین لبخندت را و آخرین نگاه فریبنده ات را. آنگاه که می روی کمی هم واپس نگر باش،با من سخنن بگو مگذار یکباره از پا درافتم. فراغ صاعقه وار را بر نمی تابم. جدایی را لحظه لحظه به من بیاموز. آرام تر بگذر. وداع طوفان می آفریند. فریاد رعد را در طوفان وداع نمی شنوی؟
2khtare-shahrivar74.blogfa.com
~
نوشته شده در چهارشنبه یکم آبان 1392ساعت 14:15 توسط τ. منم یک نخ سیگار . نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم مهر 1392ساعت 13:47 توسط τ. یک سال و نیم سکوت. بعد یک سال و نیم دارم مطلب مینویسم دوباره تو این وبلاگ. نمیدونم باید بنویسم یا نه! اونم بعد یک سال و نیم! نمیخوام دوباره چرت و پرت بگم. اگه دیدی وبلاگت رو ثبت کردم به نام خودم اگه اومدم و چرت و پرت نوشتم فقط به خاطر این بود که دوستت داشتم. یادته شب آخر اومدیم تا با هم چت کنیم . چقدر قسمت دادم که نری . چقدر گفتم باید قولت که می گفتی تا آخرش با منی بمونی .
دختر شرقی با قلبی شکسته و مالامال آرزو
دختر شرقی با قلبی شکسته و مالامال آرزو. سلام به دوستای گلم. پریسا هستم دانشجوی کارشناسی در رشته ی صنایع. اسمت را کف دستانم مینویسم تا همیشه وقت دعا اولین و آخرین خواسته ام باشی. آثار بجا يك عاشق. اشتراک گذاری اتوماتیک مطالب. یه پسر 17ساله ی تنها. Design by : bahar 20. امارگیر حرفه ای سایت. سایت خدماتی نایت اسکین - امارگیر سایت. دیشب یعنی دیروز غروب تولدم. رفت تا سال آینده. کاش اونی ک دوس داشتم کنارم بود. یاتضمینی برای بودنش درسال آینده. نويسنده: پریسا مورخ: یکشنبه 24 شهریور1392 در ساعت: 0:33. تآ همیט دیر...
شیتووووووووووووووووون
3:33 , پنجشنبه سی ام آبان 1392 ,. 18:37 , پنجشنبه بیست و هشتم شهریور 1392 ,. نظر هایه خصوصی خوانده نمیشود. 21:42 , چهارشنبه بیست و هفتم شهریور 1392 ,. به سراغ من اگر می آیید. پشت هیچستان رگ های هوا پر قاصد هایی است. که خبر می آرند از گل وا شده ی دورترین نقطه ی خاک. پشت هیچستان چتر خواهش باز است. تا نسیم عطشی در بن برگی بدود. زنگ باران به صدا می آید. و در این تنهایی سایه ی نارونی تا ابدیت جاریست. به سراغ من اگر می آیید. نرم و آهسته بیا یید که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من.
دختر شکلاتی
غیر ممکن وجود نداره. اميدوارم حال همه خوب باشه و خوب خرم باشيد. اومدم بگم كه من دارم واسه هميشه ميرم ديگه نميتونم به كار وبلاگ و مطلب و نظرات برسم (خسته شدم). اميدوارم هر بدي و خوبي ازم ديديد حلالم كنيد، دوستتون دارم و سال نوي خوبي رو ايشاله آغاز كنيد و سال پر بركت و خوش يمني واسه شما و خانواده هاتون باشه. تکیه بر دوست مکن محرم اسرار کسی نیست. ما تجربه کردیم کسی یار کسی نیست. نوشته شده در چهارشنبه ۲۵ اسفند۱۳۸۹ساعت 11:31 AM. نظرات جذاب و شنیدنی کودکان 4 تا 8 ساله درباره (ع ش ق)! كارل -5 ساله : عشق وقتيه ك...
