tanhabahune.blogfa.com
BI BAHUNE!! - 89
http://www.tanhabahune.blogfa.com/post/91
گفتند: بهت خیانت میکند! گفتند: روزی میرود وتنها میمانی! گفتند: پس چرا ترکش نمیکنی! گفتم:این تنها چیزی ست که نمیدانم. بعد از مدتها اومدم. برام دعا کن.واسه 5شنبه. با تموم وجودم عاشقتم. نوشته شده در دوشنبه 1392/04/03. ساعت 0:58 توسط MARG. از كاري ك تو كردي. اما ديگر ب من دست نزن،. اينبار زخميت خواهم كرد. هميشه آدمها را خراب مي كند. گاهي آدمها مي روند. ن براي اينكه دلايل ماندنشان كم شده. بدليل اينكه آنقدر كوچكند. ك تحمل حجم بالاي محبت تورا ندارند. او ك رفتنيست بگذار برود. بچه هاي خط خطي.
13611366.blogfa.com
خاطرات خانومی و آقاییش
http://www.13611366.blogfa.com/1393/12
خاطرات خانومی و آقاییش. لحظه های زندگی مان پر از خدا. یه شوهر دارم 34. یه شوهر دارم :. با تموم خستگیش"توی خونه تکونی واقعا کمکم میکنه"تازه نگران هم هست که کارامون نمونه. این شب ها بعد از هیت باتموم خستگیش دل به دلم میده و خونه رو تغیرر دکوراسیون میدیم. بعدم وقتی خستگی و کلافگی منو میبینه"میگه:اصلا شما برید بشینید "برید با حسین یه چیزی بخورید" همش با من. این جملش کافیه که من انرژی بگیرم برای دو روز دیگه کاری. آقایی شیطون میدونه که کار مرد تو خونه جهاد محسوب میشه و چقدر ثواب و . یه شوهر داریم 33. میگم:نه ا...
samirabanooo.persianblog.ir
یادگاری که دراین گنبد دوار بماند
http://samirabanooo.persianblog.ir/1392/8
یادگاری که دراین گنبد دوار بماند. همکار قدیمی ام اومد و کلی با هم گپ زدیم و زودتر هم برگشتم خونه و چون خیلی سردردداشتم زود خوابیدم ساعت 4 بیدار شدم و بعد از یه دوش سریع اماده شدم برای مهمونی. خانواده مادریم یه دوره خانوادگی گذاشتن و این دفعه نوبت ماماننم بود شام هم ماکارونی و سوپ بعد از شام در حالی که من دوبار لرز کرده بودم برگشتیم خونه و تو راه متوجه شدم مستاجرمون زنگ زده و کلی داد و قال راه انداخته (کلی ماجرا دارشتیم ما با ایشون و فعلا سایه شون کم شده از سرما ). کلی ظرف تو سینک و روی کانتر. ساعت حدود4ب...
samirabanooo.persianblog.ir
یادگاری که دراین گنبد دوار بماند
http://samirabanooo.persianblog.ir/1392/1
یادگاری که دراین گنبد دوار بماند. تو رو خدا منو ببخشیدنمی دونم از تنبلیه یا ترک عادت نوشتن برام خیلی سخت شده. هوارتا پیش نویس دارم که ارسال نکردم. امروز بعد از کلی جنگ و دعوا با خودم تصمیم گرفتم تمرین کنم تا از روزانه هام بنویسم. خوب من از یکشنبه شروع می کنم. از شنبه صبح شروع کردم به غرغر که نباید بری سری کار. حالا خونه خاله ام مهمونی زنونه بود و تو خونه بیکار نمی موندم اما سوزنم گیر کرده بود که نباید بری. خلاصه خوابیدیم و ساعت 9 رفتیم درمانگاه و با یه نایلون دارو و شیر برگشتیم. و اصرار که بریم بیرون.
samirabanooo.persianblog.ir
یادگاری که دراین گنبد دوار بماند >> هذیان نامه
http://samirabanooo.persianblog.ir/post/76
یادگاری که دراین گنبد دوار بماند. من : وإ ن ی کاد ال ذین ک ف روا ل ی زل قون ک ب أ بصار ه م ل م ا س م ع وا الذ کر و ی قولون إ ن ه ل م جنون و م ا ه و إ لا ذ کر ل لع ل مین من و حمیدرضا دوشنبه دهم مهرماه سال هزار سیصدونود و یک زندگی زیر یک سقف رو شروع کردیم اینجا خونه دوم ماست مینویسم یادگاری تا بماند روزگاری. سهشنبه ٢٩ تیر ،۱۳٩٥. تشنه اب فراتم ای اجل مهلت بده. و خداوند توجیه را افرید. اومد اب بخوره افتاد و دندونش شکست. عاشقانه های اقا سید وزنش. پیش به سوی هدف. روزهای شکلاتی من و عشقم. وعشق نام دیگر توست.
samirabanooo.persianblog.ir
اشتی کنون - یادگاری که دراین گنبد دوار بماند
http://samirabanooo.persianblog.ir/post/81
یادگاری که دراین گنبد دوار بماند. این یکی دو روزه حالم خوب نبود. الان که فکر می کنم میبینم دارم به روزهای قرمز تقویمم نزدیک می شم. دوشنبه ظهر با کلک حمیدرضا (فابل تویه فلش )با هم حرف زدیم. ولی خوب اشتی کردیم. مشکل بزرگ من اینه که درمورد مشکلات و ناراحتی های جزئی حرف نمی زنم و به عبارتی زیر سبیلی رد میکنم و جمع میشن و یهو منفجر میشن. بعد از مراسم اشتی کنون من یه کم از فیلم دختری با خالکوبی اژدها رودیدم و یه ساعتی هم خوابیدم و بعد هم افطار رو اماده کردم. اینجا هوا خیلی گرمه. سهشنبه ٢٩ تیر ،۱۳٩٥. Http:/ are...
samirabanooo.persianblog.ir
انچه گذشت ..... - یادگاری که دراین گنبد دوار بماند
http://samirabanooo.persianblog.ir/post/85
یادگاری که دراین گنبد دوار بماند. یه سلام پر از شرمندگی و و احساس غرور. شرمندگی از این که بی خبرتون گذاشتم. از این که ننوشتم و نگران شدید. از این که تو روزوهای خوب بدتون همراهتون نبودم. شرمندگی از احساسم وقت اخرین نوشته ها. از این که دوسهای خوبم رو دارم کم کم از دست میدم(نمی دونم چرا همچین فکر احمقانه ای کردم! و احساس غرور از داشتن دوستهایی به خوبی و مهربونی و وسعت قلب شما. اگه شروع کردم به ننوشتن مهمترین دلیلش ادامه سریال مریضیهای من بود که هنوز هم ادامه داره و من میترسم از انتقال انرژی منفی اش. من : وإ...
samirabanooo.persianblog.ir
یادگاری که دراین گنبد دوار بماند
http://samirabanooo.persianblog.ir/1392/5
یادگاری که دراین گنبد دوار بماند. و خداوند توجیه را افرید. دوباره سلام من که کلافه شدم از بس هر صبح صفحه وبلاگ رو باز کردم و تک تک لینک ها رو خوندم و کلی با هر پستتون بالا و پایین شدم و این دست لعنتی نرفت سمت کیبورد. اون رو ز دکتر دندونپزشک بود و کارش تا شنبه طول کشید. معاینه و یه سری کاراهای مقدماتی رو چهارشنبه انجام داد و و شنبه هم عصب کشی و پر کردن قرار قاب گذاشتن برای بعد از ماه رمضون هم گذاشته شد که عملی نشد (حالا میگم براتون! به توصیه دکترم چون عصب کشی عمیق بوده باید مسکن مصرف کنم. 1777;٠:...
samirabanooo.persianblog.ir
یادگاری که دراین گنبد دوار بماند >> هذیان نامه2
http://samirabanooo.persianblog.ir/post/78
یادگاری که دراین گنبد دوار بماند. من : وإ ن ی کاد ال ذین ک ف روا ل ی زل قون ک ب أ بصار ه م ل م ا س م ع وا الذ کر و ی قولون إ ن ه ل م جنون و م ا ه و إ لا ذ کر ل لع ل مین من و حمیدرضا دوشنبه دهم مهرماه سال هزار سیصدونود و یک زندگی زیر یک سقف رو شروع کردیم اینجا خونه دوم ماست مینویسم یادگاری تا بماند روزگاری. سهشنبه ٢٩ تیر ،۱۳٩٥. تشنه اب فراتم ای اجل مهلت بده. و خداوند توجیه را افرید. اومد اب بخوره افتاد و دندونش شکست. عاشقانه های اقا سید وزنش. پیش به سوی هدف. روزهای شکلاتی من و عشقم. وعشق نام دیگر توست.
tanhabahune.blogfa.com
BI BAHUNE!! - 86
http://www.tanhabahune.blogfa.com/post/89
دنیا ادامه لبخند توست . که تا آخرین لبخند من کش می آید. جایی میان آسمان و زمین . معلق می شوم . نوشته شده در جمعه 1392/01/16. ساعت 13:4 توسط MARG. از كاري ك تو كردي. اما ديگر ب من دست نزن،. اينبار زخميت خواهم كرد. هميشه آدمها را خراب مي كند. گاهي آدمها مي روند. ن براي اينكه دلايل ماندنشان كم شده. بدليل اينكه آنقدر كوچكند. ك تحمل حجم بالاي محبت تورا ندارند. او ك رفتنيست بگذار برود. بچه هاي خط خطي. Del bakhte (しѺ 乇(اميرم). فونت هاي زيبا ساز پيچك. می نویسم تا آن دم که تاب نوشتن است.