anestha88tbz.blogfa.com
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز - یکم بخندید بد نیستا بخدا جای دوری نمیره(از دست بدیش ضرر کردی).....
http://www.anestha88tbz.blogfa.com/post-56.aspx
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز. یکم بخندید بد نیستا بخدا جای دوری نمیره(از دست بدیش ضرر کردی). آیا میدانید بعضی وقتها وجدان مانع ارتکاب گناه نمی شه، فقط گناه رو کوفت آدم می کنه! معلم : 10 تاسيب داريم من 9 تاشو ميخورم ، چند تا سيب ميمونه؟ بچه: همون يكي روهم بردار بخور بدبخت سيب نخورده! هرکس که نداند و نداند که نداند. در جهل مرکب ابدالدهر بماند. هرکس که نداند و نخواهد که بداند. حیف است چنین جانوری زنده بماند! آيا ميدانيد . قلقلك دادن فرد مبتلا به اسهال مانند شوخى با اسلحه در حالت رگبار است! دانشگاه علوم پزشک...
anestha88tbz.blogfa.com
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز - آرزوهایی که حرام شدند
http://www.anestha88tbz.blogfa.com/post-55.aspx
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز. آرزوهایی که حرام شدند. آرزوهایی که حرام شدند. جادوگری که روی درخت انجیر زندگی میکند. به لستر گفت: یه آرزو کن تا برآورده کنم. لستر هم با زرنگی آرزو کرد. دو تا آرزوی دیگر هم داشته باشد. بعد با هر کدام از این سه آرزو. سه آرزوی دیگر آرزو کرد. آرزوهایش شد نه آرزو با سه آرزوی قبلی. بعد با هر کدام از این دوازده آرزو. سه آرزوی دیگر خواست. که تعداد آرزوهایش رسید به ۴۶ یا ۵۲ یا. به هر حال از هر آرزویش استفاده کرد. برای خواستن یه آرزوی دیگر. تا وقتی که تعداد آرزوهایش رسید به. انجمن علم...
anestha88tbz.blogfa.com
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز - همینها هستند که دنیا را جای بهتری می کنند برای زندگی کردن...
http://www.anestha88tbz.blogfa.com/post-57.aspx
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز. همینها هستند که دنیا را جای بهتری می کنند برای زندگی کردن. مثل آن راننده تاکسیای که حتی اگر در ماشینش را محکم ببندی بلند می گوید: روز خوبی داشته باشی. آدمهایی که توی اتوبوس وقتی تصادفی چشم در چشمشان می شوی، دستپاچه رو بر نمیگردانند، لبخند می زنند و هنوز نگاهت می کنند. آدمهایی که حواسشان به بچه های خسته ی توی مترو هست، بهشان جا می دهند، گاهی بغلشان می کنند. آدمهایی که از سر چهار راه نرگس نوبرانه می خرند و با گل می روند خانه. آدمهایی که حواسشان به گربه ها هست، به پرنده ها هست.
anestha88tbz.blogfa.com
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز - " منتخب برترین پ نه پ های تصویری .........
http://www.anestha88tbz.blogfa.com/post-54.aspx
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز. منتخب برترین پ نه پ های تصویری . نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ مهر۱۳۹۰ساعت 13:36 توسط میلر استولتینگ. سلام، ما دانشجویان کارشناسی پیوسته ورودی88 دانشگاه علوم پزشکی تبریز هستیم . این عکس هم که میبینید آقای میلر نویسنده رفرنس اصلیمون بیهوشی میلر هستند. دانشگاه علوم پزشکی تبریز. وبلاگ تخصصی هوشبران جوان. انجمن آنستزیولوژی و مراقبتهای ویژه ایران. انجمن علمی هوشبری علوم پزشکی یزد. دانشجويان هوشبري 89 تبريز. وبلاگ دانشجويان هوشبري 89 كرمانشاه. بچه هاي هوشبري زاهدان 88.
anestha88tbz.blogfa.com
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز - هیچ مانعی را باور نکن......
http://www.anestha88tbz.blogfa.com/post-49.aspx
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز. هیچ مانعی را باور نکن. پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگی میكرد. او میخواست مزرعه سیبزمینیاش را شخم بزند اما این كار خیلی سختی بود. تنها پسرش كه میتوانست به او كمك كند، در زندان بود! پس از چند روز پیرمرد این تلگراف را دریافت كرد: پدر به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن من آنجا اسلحه پنهان كرده ام. صبح روز بعد 12 نفر از مأموران اف.بی.آی و افسران پلیس محلی دیده شدند و تمام مزرعه را برای یافتن اسلحه ها شخم زدند بدون اینكه اسلحهای پیدا كنند. دانشگاه علوم پزشکی تبریز.
anestha88tbz.blogfa.com
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز - بلاخره بعد از مدتی علت درس نخوندن دانشجویان کشف شد!!!
http://www.anestha88tbz.blogfa.com/post-50.aspx
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز. بلاخره بعد از مدتی علت درس نخوندن دانشجویان کشف شد! 1) در سال 52 جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب 313 روز باقی میماند. 2) حداقل 50 روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوا مطالعه ی برای یک فرد نرمال مشکل است 263 روز باقی میماند. 3) در هر روز 8 ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا 122 روز میشود بنابراین 141 روز باقی میماند. 4) اما سلامتی جسم و روح روزانه 1ساعت تفریح را می طلبد که جمعا 15 روز میشود پس 126 روز باقی میماند. انجمن آنس...
anestha88tbz.blogfa.com
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز - سخن روز.............
http://www.anestha88tbz.blogfa.com/post-42.aspx
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز. مراقب قلب ها باشيم ، وقتی تنهاییم، دنبال دوست می گردیم. پیدایش که کردیم، دنبال عیب هایش می گردیم ، وقتی که از دست دادیمش، دنبال خاطراتش می گردیم ، و همچنان تنها می مانیم ، هیچ چیز آسان تر از قلب نمي شکند. نوشته شده در سه شنبه ۵ مهر۱۳۹۰ساعت 0:0 توسط میلر استولتینگ. سلام، ما دانشجویان کارشناسی پیوسته ورودی88 دانشگاه علوم پزشکی تبریز هستیم . این عکس هم که میبینید آقای میلر نویسنده رفرنس اصلیمون بیهوشی میلر هستند. دانشگاه علوم پزشکی تبریز. وبلاگ تخصصی هوشبران جوان.
anestha88tbz.blogfa.com
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز - میوه جات و سبزیجات.............
http://www.anestha88tbz.blogfa.com/post-46.aspx
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز. میوه جات و سبزیجات. حفاظت در برابر آلزایمر. کند کردن روند پیری. آرتیشو یا کنگر فرنگی. ثابت نگهداشتن قند خون. محافظت در برابر بیماری کبد. مقابله با بیماری دیابت. کمک به جلوگیری از سکته. ثابت نگهداشتن قند خون. ثابت نگهداشتن قند خون. براکلی یا کلم سیاه. نگهداری سیستم ایمنی بدن. محافظت در برابر سرطان پروستات. مبارزه با سرطان سینه. بیرون کردن کوفتگی، کبودی. محافظت در برابر بیماری قلبی. پایان دادن به بیماری بی خوابی. کند کردن روند پیری. حفاظت در برابر آلزایمر. کمک به هضم غذا.
anestha88tbz.blogfa.com
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز
http://www.anestha88tbz.blogfa.com/9001.aspx
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز. انگاه برزیگری گفت:که با ما از کار سخن بگو. و او در پاسخ گفت:. شما کار می کنید تا با زمین و روح زمین همراه شوید. زیرا که بیکاره بودن یعنی بیگانه شدن با فصلها و واپس ماندن از سیر زندگی، که با شکوه و رضا، سرافراز به سوی نامتناهی پیش می رود. آنگاه که کار میکنید، نیی هستید که نجوای ساعتها از نای او می گذرد و نوا میگردد.کدام یک از شماست که بخواهد نی لال و خاموشی باشد، هنگامی که دیگران همه هم آواز می خوانند؟ نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین۱۳۹۰ساعت 22:31 توسط میلر استولتینگ.
anestha88tbz.blogfa.com
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز - داستان کوتاه(راز خوشبختی).......
http://www.anestha88tbz.blogfa.com/post-48.aspx
هوشبران جوان پیراپزشکی تبریز. تاجری پسرش را برای آموختن راز خوشبختی نزد خردمندی فرستاد. پسر جوان چهل روز تمام در صحرا راه رفت تا اینکه سرانجام به قصری زیبا بر فراز قله کوهی رسید. مرد خردمندی که او در جستجویش بود آنجا زندگی میکرد. به جای اینکه با یک مرد مقدس روبه رو شود وارد تالاری شد که جنب و جوش بسیاری در آن به چشم میخورد، فروشندگان وارد و خارج میشدند، مردم در گوشهای گفتگو میکردند، ارکستر کوچکی موسیقی لطیفی مینواخت و روی یک میز انواع و اقسام خوراکیها لذیذ چیده شده بود. خردمند گفت: خب، پس برگرد و شگفتیها...