najvaye-del.mihanblog.com
❦❧✿ نجـــــــــــوآے בڵ✿❦❧
http://najvaye-del.mihanblog.com/post/98
همه و همه ،. تقدیم به اویی که. سلول هایم به امر او ،. اینگونه به نظم ،. کنار هم ایستاده اند! تا من را بسازند ! و با زبان هرچند قاصرش،. خداتنها نقطه ی روشن زندگی ام شد. مگر نه اینکه من نیز چون تو تنهایم. و به سوی خویش باز گردان,. دستان مهربانت را بگشا. که سخت نیازمند آرامش. در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند. پرسید : فرزندم پس آدمت کو؟ اشک هایم را پاک کردم. و گفتم : در آغوش حوای دیگریست. خدایا تو با من بمان که محتاج ماندن خلقت نباشم. من نه عاشق هستم ،. ونه محتاج نگاهی که بلغزد بر من. من نه عاشق هستم،. من تو...
najvaye-del.mihanblog.com
❦❧✿ نجـــــــــــوآے בڵ✿❦❧
http://najvaye-del.mihanblog.com/post/145
همه و همه ،. تقدیم به اویی که. سلول هایم به امر او ،. اینگونه به نظم ،. کنار هم ایستاده اند! تا من را بسازند ! و با زبان هرچند قاصرش،. خداتنها نقطه ی روشن زندگی ام شد. مگر نه اینکه من نیز چون تو تنهایم. و به سوی خویش باز گردان,. دستان مهربانت را بگشا. که سخت نیازمند آرامش. در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند. پرسید : فرزندم پس آدمت کو؟ اشک هایم را پاک کردم. و گفتم : در آغوش حوای دیگریست. خدایا تو با من بمان که محتاج ماندن خلقت نباشم. من نه عاشق هستم ،. ونه محتاج نگاهی که بلغزد بر من. من نه عاشق هستم،. همه و...
najvaye-del.mihanblog.com
❦❧✿ نجـــــــــــوآے בڵ✿❦❧
http://najvaye-del.mihanblog.com/post/136
همه و همه ،. تقدیم به اویی که. سلول هایم به امر او ،. اینگونه به نظم ،. کنار هم ایستاده اند! تا من را بسازند ! و با زبان هرچند قاصرش،. خداتنها نقطه ی روشن زندگی ام شد. مگر نه اینکه من نیز چون تو تنهایم. و به سوی خویش باز گردان,. دستان مهربانت را بگشا. که سخت نیازمند آرامش. در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند. پرسید : فرزندم پس آدمت کو؟ اشک هایم را پاک کردم. و گفتم : در آغوش حوای دیگریست. خدایا تو با من بمان که محتاج ماندن خلقت نباشم. من نه عاشق هستم ،. ونه محتاج نگاهی که بلغزد بر من. من نه عاشق هستم،. تقدیم...
najvaye-del.mihanblog.com
❦❧✿ نجـــــــــــوآے בڵ✿❦❧
http://najvaye-del.mihanblog.com/post/141
همه و همه ،. تقدیم به اویی که. سلول هایم به امر او ،. اینگونه به نظم ،. کنار هم ایستاده اند! تا من را بسازند ! و با زبان هرچند قاصرش،. خداتنها نقطه ی روشن زندگی ام شد. مگر نه اینکه من نیز چون تو تنهایم. و به سوی خویش باز گردان,. دستان مهربانت را بگشا. که سخت نیازمند آرامش. در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند. پرسید : فرزندم پس آدمت کو؟ اشک هایم را پاک کردم. و گفتم : در آغوش حوای دیگریست. خدایا تو با من بمان که محتاج ماندن خلقت نباشم. من نه عاشق هستم ،. ونه محتاج نگاهی که بلغزد بر من. من نه عاشق هستم،. ק ب ا...
najvaye-del.mihanblog.com
❦❧✿ نجـــــــــــوآے בڵ✿❦❧
http://najvaye-del.mihanblog.com/post/105
همه و همه ،. تقدیم به اویی که. سلول هایم به امر او ،. اینگونه به نظم ،. کنار هم ایستاده اند! تا من را بسازند ! و با زبان هرچند قاصرش،. خداتنها نقطه ی روشن زندگی ام شد. مگر نه اینکه من نیز چون تو تنهایم. و به سوی خویش باز گردان,. دستان مهربانت را بگشا. که سخت نیازمند آرامش. در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند. پرسید : فرزندم پس آدمت کو؟ اشک هایم را پاک کردم. و گفتم : در آغوش حوای دیگریست. خدایا تو با من بمان که محتاج ماندن خلقت نباشم. من نه عاشق هستم ،. ونه محتاج نگاهی که بلغزد بر من. من نه عاشق هستم،. شاید ...
najvaye-del.mihanblog.com
❦❧✿ نجـــــــــــوآے בڵ✿❦❧
http://najvaye-del.mihanblog.com/post/107
همه و همه ،. تقدیم به اویی که. سلول هایم به امر او ،. اینگونه به نظم ،. کنار هم ایستاده اند! تا من را بسازند ! و با زبان هرچند قاصرش،. خداتنها نقطه ی روشن زندگی ام شد. مگر نه اینکه من نیز چون تو تنهایم. و به سوی خویش باز گردان,. دستان مهربانت را بگشا. که سخت نیازمند آرامش. در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند. پرسید : فرزندم پس آدمت کو؟ اشک هایم را پاک کردم. و گفتم : در آغوش حوای دیگریست. خدایا تو با من بمان که محتاج ماندن خلقت نباشم. من نه عاشق هستم ،. ونه محتاج نگاهی که بلغزد بر من. من نه عاشق هستم،. نوشتﮧ...
najvaye-del.mihanblog.com
❦❧✿ نجـــــــــــوآے בڵ✿❦❧
http://najvaye-del.mihanblog.com/post/81
همه و همه ،. تقدیم به اویی که. سلول هایم به امر او ،. اینگونه به نظم ،. کنار هم ایستاده اند! تا من را بسازند ! و با زبان هرچند قاصرش،. خداتنها نقطه ی روشن زندگی ام شد. مگر نه اینکه من نیز چون تو تنهایم. و به سوی خویش باز گردان,. دستان مهربانت را بگشا. که سخت نیازمند آرامش. در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند. پرسید : فرزندم پس آدمت کو؟ اشک هایم را پاک کردم. و گفتم : در آغوش حوای دیگریست. خدایا تو با من بمان که محتاج ماندن خلقت نباشم. من نه عاشق هستم ،. ونه محتاج نگاهی که بلغزد بر من. من نه عاشق هستم،. و مرا...
najvaye-del.mihanblog.com
❦❧✿ نجـــــــــــوآے בڵ✿❦❧
http://najvaye-del.mihanblog.com/post/126
همه و همه ،. تقدیم به اویی که. سلول هایم به امر او ،. اینگونه به نظم ،. کنار هم ایستاده اند! تا من را بسازند ! و با زبان هرچند قاصرش،. خداتنها نقطه ی روشن زندگی ام شد. مگر نه اینکه من نیز چون تو تنهایم. و به سوی خویش باز گردان,. دستان مهربانت را بگشا. که سخت نیازمند آرامش. در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند. پرسید : فرزندم پس آدمت کو؟ اشک هایم را پاک کردم. و گفتم : در آغوش حوای دیگریست. خدایا تو با من بمان که محتاج ماندن خلقت نباشم. من نه عاشق هستم ،. ونه محتاج نگاهی که بلغزد بر من. من نه عاشق هستم،. و با ...
najvaye-del.mihanblog.com
❦❧✿ نجـــــــــــوآے בڵ✿❦❧
http://najvaye-del.mihanblog.com/post/146
همه و همه ،. تقدیم به اویی که. سلول هایم به امر او ،. اینگونه به نظم ،. کنار هم ایستاده اند! تا من را بسازند ! و با زبان هرچند قاصرش،. خداتنها نقطه ی روشن زندگی ام شد. مگر نه اینکه من نیز چون تو تنهایم. و به سوی خویش باز گردان,. دستان مهربانت را بگشا. که سخت نیازمند آرامش. در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند. پرسید : فرزندم پس آدمت کو؟ اشک هایم را پاک کردم. و گفتم : در آغوش حوای دیگریست. خدایا تو با من بمان که محتاج ماندن خلقت نباشم. من نه عاشق هستم ،. ونه محتاج نگاهی که بلغزد بر من. من نه عاشق هستم،. که سخ...
najvaye-del.mihanblog.com
❦❧✿ نجـــــــــــوآے בڵ✿❦❧
http://najvaye-del.mihanblog.com/post/129
همه و همه ،. تقدیم به اویی که. سلول هایم به امر او ،. اینگونه به نظم ،. کنار هم ایستاده اند! تا من را بسازند ! و با زبان هرچند قاصرش،. خداتنها نقطه ی روشن زندگی ام شد. مگر نه اینکه من نیز چون تو تنهایم. و به سوی خویش باز گردان,. دستان مهربانت را بگشا. که سخت نیازمند آرامش. در آغوش خدا گریستم تا نوازشم کند. پرسید : فرزندم پس آدمت کو؟ اشک هایم را پاک کردم. و گفتم : در آغوش حوای دیگریست. خدایا تو با من بمان که محتاج ماندن خلقت نباشم. من نه عاشق هستم ،. ونه محتاج نگاهی که بلغزد بر من. من نه عاشق هستم،. این و...