3tare.persianblog.ir
ستاره خانومستاره خانوم
http://3tare.persianblog.ir/
ستاره خانوم
http://3tare.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
3 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
2.969 sec
SCORE
6.2
ستاره خانوم | 3tare.persianblog.ir Reviews
https://3tare.persianblog.ir
ستاره خانوم
404 - Blog not found
http://3tare.persianblog.ir/post/85
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
404 - Blog not found
http://3tare.persianblog.ir/post/78
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
404 - Blog not found
http://3tare.persianblog.ir/post/89
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
404 - Blog not found
http://3tare.persianblog.ir/post/80
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
404 - Blog not found
http://3tare.persianblog.ir/post/74
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
مردی که نان می خورد
http://www.naan.blogfa.com/9101.aspx
مردی که نان می خورد. نه تو می مانی و نه اندوه. و نه هیچیک از مردم این آبادی. به حباب نگران لب یک رود قسم،. و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،. غصه هم می گذرد،. آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند. به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز. نوشته شده توسط مردی که نان می خورد در دوشنبه هفتم فروردین ۱۳۹۱ و ساعت 15:26. Designing and Supporting Tools By WebGozar.
مردی که نان می خورد
http://www.naan.blogfa.com/9105.aspx
مردی که نان می خورد. تا جایی که فهمیدهام قرار نبوده این قدر وقتمان را در آخورهای سرپوشیده تاریک بگذرانیم به جای چریدن زندگی و چهار نعل تاختن در دشتهای بیمرز. قرار نبوده تا نم باران زد، دستپاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر بگیریم مبادا مثل کلوخ آب شویم. قرار نبوده اینقدر دور شویم و مصنوعی. ناخنهای مصنوعی، دندانهای مصنوعی، خندههای مصنوعی، آوازهای مصنوعی، دغدغههای مصنوعی. حتما قرار نبوده بزهایی باشیم که سنگنوردی مصنوعی در سالن میکنند به جای فتح صخرههای بکر زمین. تا به حال بیل زدهاید؟ این چشمها برای...
مردی که نان می خورد
http://www.naan.blogfa.com/9005.aspx
مردی که نان می خورد. او آخرین تلاش خود را نیز به کار بست و خودش را به روی میز انداخت و یک تکه از شکلات ها را به دهانش گذاشت و با طعم خوش آن احساس کرد جانی دوباره گرفته است. سپس مجددا دست لرزان خود را به سمت ظرف برد که ناگهان همسرش با قاشق روی دست او زد و گفت : دست نزن، آنها را برای مراسم عزاداری درست کرده ام! نوشته شده توسط مردی که نان می خورد در سه شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۰ و ساعت 18:15. آنگاه که غرور کسی را له می کنی،. آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،. آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،.
مردی که نان می خورد
http://www.naan.blogfa.com/9211.aspx
مردی که نان می خورد. خبرنگار: گوسفندات چی میخورن؟ چوپان : سفیدا یا سیاها؟ چوپان : اونا هم علف میخورن. خبرنگار: شبا کجا نگه میدارشون؟ چوپان : سیاها یا سفیدا؟ چوپان : تو یه خونه ی بزرگ. خبرنگار: سفیدا رو چی؟ چوپان : اونا رو هم تو همون خونه بزرگه! خبرنگار: با چی اونا رو تمیز می کنی؟ چوپان : سیاها یا سفیدا؟ چوپان : با آب تمیزشون می کنم. خبرنگار: سفیدا رو با چی؟ چوپان : اونا رو هم با آب تمیز می کنم. خبرنگار عصبانی میشه و میگه: چرا هی الکی میگی سفیدا یا سیاها؟ چوپان : آخه سفیدا مال منه! خبرنگار: سیاها مال کیه؟
مردی که نان می خورد
http://www.naan.blogfa.com/9007.aspx
مردی که نان می خورد. طفل معصوم به دور سر من می چرخید. یا که چون اغذیه ی مشهورش، تا به آن حد، گ ند م. ای دو صد نور به قبرش بارد. من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد. زنده یاد حسین پناهی (۱۳۳۵ دژکوه - ۱۳۸۳ تهران). نوشته شده توسط مردی که نان می خورد در چهارشنبه ششم مهر ۱۳۹۰ و ساعت 14:12. Designing and Supporting Tools By WebGozar.
مردی که نان می خورد
http://www.naan.blogfa.com/9102.aspx
مردی که نان می خورد. صبح که از خواب بیدار شد رو سرش فقط سه تار مو مونده بود. با خودش گفت: "امم! مثل اینکه امروز موهامو ببافم بهتره! و موهاشو بافت و روز خوبی داشت! فردای اون روز که بیدار شد دو تار مو رو سرش مونده بود. امروز فرق وسط باز می کنم" . این کار رو کرد و روز خیلی خوبی داشت! پس فردای اون روز تنها یک تار مو رو سرش بود. اوکی امروز دم اسبی می بندم". همین کار رو کرد و خیلی بهش میومد! روز بعد که بیدار شد هیچ مویی رو سرش نبود! فریاد زد : ایول! امروز درد سر مو درست کردن ندارم!
مردی که نان می خورد
http://www.naan.blogfa.com/9204.aspx
مردی که نان می خورد. در قرون وسطی کشيشان بهشت را به مردم مي فروختند و مردم نادان هم با پرداخت مقدار زیادی پول قسمتي از بهشت را از آن خود مي کردند. فرد دانايي که از اين ناداني مردم رنج مي برد. دست به هر عملي زد نتوانست مردم را از انجام اين کار احمقانه باز دارد تا اينکه فکري به سرش زد. به کليسا رفت و به کشيش مسئول فروش بهشت گفت:. کشيش تعجب کرد و .گفت: جهنم؟ مرد دانا گفت: بله جهنم. کشيش بدون هيچ فکري گفت: ۳ سکه. مرد با خوشحالي آن را گرفت از کليسا خارج شد . Martin Luther in 1533 by. Lucas Cranach the Elder.
مردی که نان می خورد
http://www.naan.blogfa.com/9008.aspx
مردی که نان می خورد. واقعیت تلخ روزگار ما! زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت تا جوجه هاشو سیر کنه , گوشت بدن خودشو میکند. و می داد به جوجه هاش می خوردند. زمستان تمام شد و کلاغ مرد! اما بچه هاش نجات پیدا کردند و گفتند:. آخی خوب شد مرد, راحت شدیم از این غذای تکراری! این است واقعیت تلخ روزگار ما! نوشته شده توسط مردی که نان می خورد در چهارشنبه بیست و پنجم آبان ۱۳۹۰ و ساعت 20:31. Designing and Supporting Tools By WebGozar.
مردی که نان می خورد
http://www.naan.blogfa.com/9109.aspx
مردی که نان می خورد. معامله شوخی بردار نیست! خواهر روحانی در کلاس مدرسه مقابل دانش آموزان نوجوان، ایستاده بود. او در حالی که یک سکه یک دلاری نقره در دستش بود گفت: به دختر یا پسری که بتواند نام بزرگترین مردی را که در این دنیا زیسته است بگوید، این یک دلاری را جایزه می دهم. یک پسر خردسال ایتالیایی گفت: منظورتان میکل آنژ نیست؟ خواهر روحانی جواب داد: خیر، میکل آنژ یک هنرمند برجسته به حساب می آید، لکن بزرگترین مردی که دنیا به خود دیده نیست. یک دختر خردسال یونانی گفت: آیا ارسطو بود؟ در یخچال را باز می کند.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
Server Error- blogfa.com
مشکلی در اجرای برنامه یا عملیات درخواستی پیش آمده است. ممکن است مشکل به دلیل بروز رسانی سایت باشد، لطفا درخواست خود را دقایقی دیگر تکرار کنید.
آبــــی روشــ ـن عشـــــق
آبی روش ن عشق. صدای عاشقان ناصر حجازی. ما (سحر and تبسم ). اینجاییم تا برای تآج بنویسیم . تاجی که از سال 1324 تا امروز . یکی بود و یکی ماند . بهانه ی لبخندهای گاه و بی گاهمان. اینجا به روی همه ی دوستای خوبمون و قلب های آبی تر از دریا شون بازه . منت بذارین و گهگداری مهمون چند خط نوشته ی ما باشین . اینجا از حجازی ها بگید از علی جباری ها ، روشن ها ، نظری ها ، جانملکی ها، پورحیدری ها،منصوریان ها. ازعلی اکبرپور ، از نوازی ، علی موسوی ، ازهادی ، از فرهاد . از تمام خاطرات قشنگتون . اینجا آشیانه ی عقاب هاست!
3tare.com
The Sponsored Listings displayed above are served automatically by a third party. Neither the service provider nor the domain owner maintain any relationship with the advertisers. In case of trademark issues please contact the domain owner directly (contact information can be found in whois).
ستاره شرقی
اس ام اس جدید. اس ام اس خنده دار. اس ام اس مذهبی. اس ام اس درباره خدا. اس ام اس محرم. اس ام اس عید غدیر خم. اس ام اس عاشقانه. اس ام اس غمگین و دلشکستگی. اس ام اس فلسفی. اس ام اس سرکاری. اس ام اس متفرقه. اس ام اس مناسبتی. تصاویر جالب و خواندنی. فال و طالع بینی. افراد آنلاین : 3. تعداد مطالب : 270. تعداد نظرات : 478. خروجی فید امروز : 4. ورودی گوگل : 1. بازدید کل : 463928. تبادل لينک با 1. داستان حکمت آمیز "گفتگو با خدا". اس ام اس با موضوع خداوند تیر 90. اس ام اس عاشقانه تیر 90. اس ام اس احساسی مهر 90.
ستاره خانوم
1670;هارشنبه ۱٠ مهر ،۱۳۸٧. مامان بزی پر شیر! شما هم فکر می کنین ده ماه فاصله بین دو پست مناسبه؟ به نظر من که کافیه . فکر کنم تا حالا دیگه همه موفق شدن مطلب قبلی ام رو بخونن و بفهمن و هضم کنن . از امروز تصمیم گرفتم وبلاگ نویس با فرهنگی بشم و درست و به موقع مطلب بنویسم . البته این پنجمین باریه که این تصمیمو می گیرم . حدودا سالی یک بار! Zwnj; حتی گریه هم نکرد . یا سوالی مبنی بر اینکه این چرا تلخه! Zwnj; هی روزگار. ". سعی کرد جلوی پارسا به بچه اش شیر نده . همین . بعد از یه هفته هم یه بار بهش گفتم که ...دو سه...
ستاره
آن سوی دلتنگی ها خدایی است که داشتنش جبران همه دلتنگی هاست. چقدر زیباست کسی را دوست بداریم،. نه برای نیاز، نه از سر تنهایی و نه به اجبار. فقط برای اینکه ارزش دوست داشتن دارد! پی نوشت: دلم . ولش کن گفتنش تکراریه و هیچ فایده ایی برام نداره! بعدا نوشت: دوستش داشتم. دلتنگیم میگه هنوزم دوستش دارم بدون اینکه بدونه! نوشته شده در ساعت توسط ستاره. نوشته شده در ساعت توسط ستاره. هوایت که به سرم می زند دیگر در هیچ هوایی نمی توانم نفس بکشم! عجب نفس گیر است هوای بی تو بودن! نوشته شده در ساعت توسط ستاره. ریه هایم بی تق...
توبه کردم که دیگه دل نبندم
توبه کردم که دیگه دل نبندم. تاريخ: شنبه ۱۲ دی۱۳۹۴ ساعت: 0:19. یک دقیقه سکوت به خاطر کودکی که سالهاست زنده است اما زندگی نمی کند. یک دقیقه سکوت به خاطر کودکی که سالهاست زنده است اما زندگی نمی کند. یک دقیقه سکوت به خاطر به دنیا آمدن کسانی که رفتن را به ماندن ترجیح می دهند. یک دقیقه سکوت به خاطر تمام آرزوهایی که در حد یک فکر کودکانه و ابلهانه باقی ماند. یک دقیقه سکوت به خاطر امیدهایی که به نا امیدی مبدل شد. یک دقیقه سکوت به خاطر ستاره ی کوچکی که همیشه در آسمان پر ستاره و بی انتها تنها ماند. یک دقیقه سکوت به...
ستاره
واسه حرفای نگفته سکوت و نقطه چین بسه. من نمی دانم که این روزها چرا اینجوری شدم اصلا. یک ساعت تمام وقت می گذارم فقط ظرف های صبحانه را بشورم دیگر ناهار و شام بماند. البته حق دارم خب. بعد تازه وقتی میخوام یک سیب زمینی ساده رو سرخ کنم با دل فرصت میشینمو به قطعات. یکسان ریز می کنم. یک چند وقتی هم هست که با همه چیز حرف می زنم نمونه اش مثلا اینکه با هسته ی آلو. دعوا گرفتم آخرم از بالای تراس پرتش کردم پایین و بهش گفتم میندازمت که کمرت بشکنه. وقتی به حرف من گوش نمیدی. برچسبها: هعی خل و چل. نمیبینی نمی شنوی آه منو.
بی قراری های من
بی قراری های من. آواره ام میان من و تو به امید روزی که ما شویم. سه شنبه بیست و هشتم خرداد 1392. پنجشنبه سیزدهم تیر 1392. شعر عاشقانه همراه با عکس 3. چقد سخته بخوای بی تفاوت از کنار کسی رد شی که. عجیب ترین حس دنیا رو باهاش تجربه کردی . چهارشنبه بیست و نهم خرداد 1392. شعر عاشقانه همراه با عکس 2. این انسانها چیزی از ما شدن نمیفهمند! حالا تو هر روز هی بگو : ما . . . ما . . . ما. . . چهارشنبه بیست و نهم خرداد 1392. شعر عاشقانه همراه با عکس 1. دلت براش تنگ شده! یاد لحظه ای بیفت که. چشماشو بست و هیچی نگفت.
.:..یکـــ استــــکانـ لبخنــد لطفـا..:.
یک استکان لبخند لطفا.:. یه دریا اشک برای ریختن، یه دل گرفته، یه زندگی پر از خالی، من سرشارم ازتنهایی! وقتی نیت کردی دیگه نباید اطرافت رو نگاه کنی. از گندمزار من و تو مشتی کاه میماند برای بادها.