5shanbeha.blogspot.com
پنجشنبههای منشخصی
http://5shanbeha.blogspot.com/
شخصی
http://5shanbeha.blogspot.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
3.2 seconds
16x16
32x32
64x64
128x128
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
3
SITE IP
216.58.216.193
LOAD TIME
3.219 sec
SCORE
6.2
پنجشنبههای من | 5shanbeha.blogspot.com Reviews
https://5shanbeha.blogspot.com
شخصی
پنجشنبههای من
http://www.5shanbeha.blogspot.com/2007_08_01_archive.html
یک قطعه نو براي رويا و عروسي و مرگ. از خانه كه بيرون زدم. چندان مزارع تيره، چندان كه من. و راه رفتنم از كوچه ها چندان كه ديوانه ها به من سلام. برگشتنم به خانه چنانكه با هيچ كس خبر نتوانست. و كودكانم در حال بازي انگار باد رختهاي روي بند رخت را به درختان ايثار. و زنم انگار بادبادك خوشبويي كه نخش را يك ماهي در دريا در دست. دنيا را اي كاغذ عزيز من، به تو ميبخشم. و پشت پنجره روي گليم سبز ميافتم. چشمهايم را ميبندم تا موريانه ها ب گ وار ند م. و عهد كرده ام با خود كه عهد خود را هر روز بشكنم. Links to this post.
پنجشنبههای من
http://www.5shanbeha.blogspot.com/2007_05_01_archive.html
از خیابان رد شده بودم از جلوی بابا که پشت چراغ قرمز توقف کرده بود. به مامان گفته بود این دختر مثل شیر راه میرود.حظ می کنم. راه رفتنش با همه توی خیابان فرق دارد . بابای نازنین خوش قلبم مغرور تر از این حرفها بود که توی روی کسی ازش تعریف کند حتی دخترش. Links to this post. برخی از حقوق متنهای نوشتهشده در این وبلاگ برای نویسنده محفوظ. این وبلاگ نیز توسط سایکو. تهیه شده و حقوق مربوط به آن هم محفوظ.
پنجشنبههای من
http://www.5shanbeha.blogspot.com/2007_09_01_archive.html
صبح از بین همه چیزهایی که از آدمها میبینم و میشنوم مغزم شروع میکند به جمع کردن دادهها. میگذارد کنار هم مقایسهشان میکند، تحلیل میکند، استنباط میکند ، تا عصر فرضیه شکل گرفته، میماند بررسی درست بودنش توی حالتهای مختلف که باید از آرشیو مغزم بکشانمشان بیرون. شب خسته از سردرد میروم به رختخواب. خواب میبینم که مست، میروم، روی دستهای تو و تا صبح تئوری ها همه فراموش شده اند. Links to this post. برخی از حقوق متنهای نوشتهشده در این وبلاگ برای نویسنده محفوظ. این وبلاگ نیز توسط سایکو.
پنجشنبههای من
http://www.5shanbeha.blogspot.com/2007_04_01_archive.html
من بچه آخر خانه بودم .هر وقت همه خانواده دور هم بودیم بقیه حرفهایشان را می زدند و تا نوبت به من برسد وقت تمام شده بود .این بود که از بچگی عادت کردم به حرف نزدن . این مضمون را به نقل از راوی یکی از داستانهای گینزبورگ می گویم. وقتی آن داستان را خواندم کلی حس همذات پنداری داشتم با آن شخص و حیف که اسم کتاب یادم نمی آید . یک زمانی فکر می کردم که باید تمرین کنم و آنقدر حرف بزنم تا یاد بگیرم .حالا می بینم که وقتی با نوشتن راحت ترم نیازی نیست که زور الکی بزنم . Links to this post. Links to this post.
پنجشنبههای من
http://www.5shanbeha.blogspot.com/2008_05_01_archive.html
بهار بود. همین وقتها یا کمی زودتر، که نفسم پلهها را نمیکشید و آسانسور شرکت خراب بود. چطور میشود این همه از سکون بیزار باشی و دو سه بهار را مثل هم گذرانده باشی؟ وقتی رسیدم داخل شرکت، جلوی چشم منشیمان از حال رفتم. مثل خواهرم وقتی از پلههای آپارتمان چهل متری سه راه ملک بالا آمده بود و در را که رویش باز کردم افتاده بود روی زمین. من میترسیدم از اینکه رنگ گچ شده بود، از اینکه موهایش را که از صورتش کنار زدم نصفشان توی دستم جا ماندند. گفت که حامله است . گفتم "تو که دیگر بچه نمیخواستی؟ مادر شدن چطوری است؟
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
من راز فصلها را میدانم
http://moloudk.persianblog.ir/1388/12
من راز فصلها را میدانم. کی شبیه چه شعریه. از همیشه تا الان بیشتر مخلوقات روی زمین من را به یاد شعرها و کارتونها میانداختهاند. وبلاگها هم از آن جملهاند. اگر جای دیگران بهخصوص دوستانم بودم، بدم نمیآمد بدانم که بقیه با یادآوری بلاگ من یاد چی میافتند. بعضیهایشان را اینجا میآورم. شاید یک روز هم درباره کارتونهایشان نوشتم:. سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد / به دست مرحمت یارم در امیدواران زد. لالا، لالا، گل لاله، بابا رفته خونه خاله. نازلی بهار خنده زد و ارغوان شکفت. برو برو برو برو . . زحمت ...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
3
Domain not yet activated
Domain not yet active. Are you the domain owner? Log into your control panel to start using your domain.
5 شنبه بازار
بازار که فقط 5شنبه هاباز میشه. به سایت من خوش اومدین. نوشته شده در جمعه بیست و ششم اسفند ۱۳۹۰ساعت 17:28 توسط فری. حرف خودش:یک سری از عکس هایی که برای من خاطره هست رو براتون گذاشتم. نوشته شده در شنبه دوازدهم فروردین ۱۳۹۱ساعت 14:22 توسط فری. روان پزشکان از لباس شما چه می فهمند؟ گاهی پیش می آید که آقایان به نوع پوشش، تمیزی و مرتب بودن لباس هایی که می پوشند اهمیت زیادی نمی دهند. توجه یا عدم توجه به تمیز و مرتب بودن لباس ها و فرم و رنگ آنها می تواند دلایل متعددی داشته باشد. حرف خودش:شاید هم اینطوری نباشه.
بچه های پنجشنبه
چقدر احمقانه است که همزمان دلمان تنگ می شود. من سیگار می کشم، "هامون"را باز نگاه می کنم، "دراین پاییز در زندان" اخوان را خط به خط وچند باره می خوانم و نقاشی ها "کلوویتس" را می بینم؛ تو چه می کنی؟ نه احمقانه نیست؛ دردناک است. هیچ نظری موجود نیست:. نقش سراب می زند زلف جهان گشای دوست ! هیچ نظری موجود نیست:. زندگی دقیقا زمانی که به "راست" می پیچد، راهنمای "چپ" را می زند.وبلعکس. هیچ نظری موجود نیست:. فیسبوک ، بلاگ اسپات و بازار یوسفی. از شلوغی و بازار بی زارم. آزارم می دهد لولیدن آدمها. در هم و برهم. يك دسته ...
5shanbe
به سایت پنج شنبه خوش امدید این سایت از مجموعه خدمات پوشاک ،قهوه و چای و خشکبار تشکیل شده است.
پنج شنبه های من
پنج شنبه های من. نوشته شده در سه شنبه 1393/11/28. ساعت 3:48 توسط تنها بودم الان نیستم. نوشته شده در چهارشنبه 1393/11/15. ساعت 23:36 توسط تنها بودم الان نیستم. نوشته شده در چهارشنبه 1393/11/08. ساعت 23:49 توسط تنها بودم الان نیستم. نوشته شده در پنجشنبه 1393/11/02. ساعت 8:7 توسط تنها بودم الان نیستم. فقط مآل خودم بآشے. خنده ھات. طرز نگات. اے کآش میشد. فقط مآل خودم بآشی. بت تمام روح و فکرت تمام تو اے کآش بכانے تمام تو سهم . مט است. اگر سهمی ببرد ازتو کسی. حتی به جسارت يڪ نگاه . نوشته شده در جمعه 1393/10/26.
پنجشنبههای من
تلخی مدام. فقط دارم خودم رو گول میزنم. Links to this post. ناتوانی این دستهای سیمانی. بعضی فهمیدنها، وقتی که حتی در حال فکر کردن به چیزی نیستی، از جنس الهام میآیند سراغت. به همان تلخی و سردیای که میدانستهای همیشه، همه چیز، بوده و هست. تهران شهر خاکستری دلگیریه. Links to this post. شب يك، شب دو/بهمن فرسي. Links to this post. توي خيابان، جوانهایی که کتک خوردهاند، که تحقیر شدهاند، که گریه کردهاند، که خشمگینند. نکند زندگی اینها به گا برود؟ Links to this post. طرف ما شب نیست. طرف ما شب نیست. طرف ما شب نیست.
پنج شنبه ها
چه ها خواندیم و چه می خوانیم. Raquo; نوع مطلب : در جلسه چه گذشت؟ بعد از هدایت کتابهای دیگری خواندیم که مجموعه نمایشنامه های سید علی نصر و رستاخیز شهریاران عشقی بودند. در حال حاضر و برای جلسه ی پنج شنبه ی آینده 1390/3/5 نمایشنامه ای از گریگور یقیکیان و ذبیح بهروز می خوانیم. لینک های مرتبطی را که پیدا کرده ام در زیر می گذارم :. تاثیرات ناسیونالیسم، باستان گرایی و تجدد بر ادبیات نمایشی دوره پهلوی. گریگور یقیکیان/ ویکی پدیا. ارمنیان و تئاتر رشت. زندگی نامه ذبیح بهروز. ذبیح بهروز شمعی فروزان که سوخت. نگاهی بن...
دوست میدارم
به گزارش تابناک، منصور ضابطیان. منصور ضابطیان از جلساتی با مدیران شبکه آموزش برای تغییر در ساختار رادیو هفت سخن گفت و بیان کرد از جمله خواستههای مدیران در این جلسات این بوده که برنامه زنده نباشد. به گزارش تابناک، منصور ضابطیان در گفتوگو با مهر با اشاره به دلیل پخش نشدن رادیو هفت در شب گذشته (۳۱ فروردین) ماه بیان کرد: همان طور که پیش از این گفته شده بود، همه تلاش ما این بود که رادیو هفت را در زمان مقتضی یعنی ۳۱ فروردین روی آنتن ببریم. ضابطیان در پاسخ به اینکه چرا این جلسات زودتر صورت نگرفته است، توضیح داد...
5shanbeha
Tuesday, January 20, 2009. برگشتم به آدرس اصليم. Subscribe to: Posts (Atom). برگشتم به آدرس اصليم.
انجمن نویسندگان جوان ملایر
انجمن نویسندگان جوان ملایر. فراخوان جشنواره ی داستان کوتاه حیرت داستان خل اقانه ی سال. باز هم تسلیت . امسال هم دوستان ما در جشنواره ی جایزه بزرگ همدان گل کاشتند . داستان ( دیر میرسم ) به قلم استاد روزبهانی. داستان آن انجمن بی ادعا که آدمهاش صندلی ها را دوست دارند و داستان های هزار راوی نانوشته را . انجمن نویسندگان جوان ملایر. قدم قلمتان روی چشم. پنجشنبه ۳۰ خرداد۱۳۹۲ ] [ مریم زند ]. آهسته با عبور صبا در زدی بهار . آخر چه خوب شد که به ما سر زدی بهار . و اما پنج شنبه ای که گذشت :. بود جز سخن گفتن به جاي هم...
تخته پاک کن نمدی
تخته پاک کن نمدی. آتیس ، الهه لبخند. بعد مرگم نه به خود زحمت بسيار دهيد. نه به من برسر گور و کفن آزار دهيد. نه پي گورکن و قاري و غسال رويد. نه پي سنگ لحد پول به حجار دهيد. به که هر عضو مرا از پس مرگم به کسي. که بدان عضو بود حاجت بسيار دهيد. اين دو چشمان قوي را به فلان چشم چران. که دگر خوب دو چشمش نکند کار دهيد. وين زبان را که خداوند زبان بازي بود. به فلان هوچي رند از پي گفتار دهيد. کله ام را که همه عمر پر از گچ بوده است. راست تحويل علي اصغر گچکار دهيد. وين دل سنگ مرا هم که بود سنگ سياه. صفحه اول اول اول.