7858455.blogfa.com

payamakha.blogfa.com

°•..✖✖✖ uNkNown ✖✖✖..•°

http://www.payamakha.blogfa.com/9012.aspx

سلام سلام 100 تا سلام و از این حرفا . بعد نمیدونم جند ماه اومدم که بنویسم .قوی هم اومد . وبلاگ عزیز از دستم دلخور نباش ، دست خودم نیست که دیر به دیر به یادت میفتم . خواستم یه وب حدید درست کنم که یهو بهم گفتی : آهای بی وفا! یه ماه مونده تقریبا به عید . نظر خاصی ندارم راجع به سال . تا پست بعدی . نوشته شده در یکم اسفند ۱۳۹۰ساعت 19:18 توسط . first in tHe RAnking . عاشق این شعرم : نه عاشق هستم و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من من خودم هستم و تنهایی و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزد. مرجع عکس های بی رقیب.

koreanana.blogfa.com

ⓗⓨⓤⓝⓖ ⓑⓐⓑⓨ

http://koreanana.blogfa.com/author-koreanana.aspx

She is Completely Insane. با یه اپ اومدم .هلو. خوبه به این هیونگ گفتم همون اول کاری جو گیر نشه. باز توی black city میشد یکم تحمل کرد. اینجا دیگه شورشووووووووو در اوررررررررده. قیافه نگیر واسه منا. بچه ها اینیکی عکسه خیلی بامزس. مثله اون عکس پسران برتر از گل درست کردن. وایییی چه هنرمند واقعا.بابا جونگی از همه باحالتره. ادامه مطلب خیلییی مهمه حتما برین. ۲ تا کلیپ هم از این فیلم گذاشتم. پیش بسوی ادامه.(ادامه مطلب حذف شد! نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۰ساعت 23:37 توسط ss nana. سلامممم به همه دوستان. امروز...

becauseofu.blogfa.com

Because Of u

http://www.becauseofu.blogfa.com/8906.aspx

Every thing happen for a reason. با چند تا عکش شطورین؟ نوشته شده در ساعت توسط Raha. هواداران بازيگران كره اي*. بهترین گروه کره ای=SS501. آتیش پاره ها *. ستاره ی کره ای. هنرمندان کره - *.

becauseofu.blogfa.com

Because Of u - خواستگاری خر

http://www.becauseofu.blogfa.com/post-10.aspx

Every thing happen for a reason. خری آمد بسوی مادر خویش بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش. برو امشب برایم خواستگاری اگر تو بچه ات را دوست داری. خر مادر بگفتا ای پسر جان تو را من دوست دارم بهتر از جان. ز بین این همه خرهای خوشگل یکی را کن نشان چون نیست مشکل. خر از شادمانی جفتکی زد کمی عرعر نمود و پشتکی زد. بگفت مادر به قربان نگاهت به قربان دو چشمان سیاهت. خر همسایه را عاشق شدم من به زیبائی نباشد مثل او زن. بگفت مادر برو پالان به تن کن برو اکنون بزرگان را خبر کن. به آداب و رسومات زمانه شدند داخل به رسم عاقلانه.

becauseofu.blogfa.com

Because Of u - نیروی انتظامی

http://www.becauseofu.blogfa.com/post-11.aspx

Every thing happen for a reason. پیراهن و گیسوی جلفم را که دیدند. با مهربانی گیسوانم را بریدند. من ظاهرا بودم ز اشرار حرامی. ممنونم از نیروی خوب انتظامی. یک روز جین پوشیده بودم او مرا دید. در ضمن او با صورتی بی مو مرا دید. فرمود: از تدریس محرومی برادر. با این قیافه مثل خانومی برادر. فرمود: چون ضد نظامی. این چه بهتانی ست خامی؟ حتی اگر چیزی که گفتی بنده باشم. سیبیلهایم را هم اکنون می تراشم. آن گونه ای که دخترم را دوست دارم. هم رهبرم هم کشورم را دوست دارم. این مته را بیهوده بر خشخاش مفشار. آتیش پاره ها *.

becauseofu.blogfa.com

Because Of u - قربان علی

http://www.becauseofu.blogfa.com/post-13.aspx

Every thing happen for a reason. اول نامه ام به نام خدا. هست قربان علی غلام خدا. جانم اینجا که نامش ایران است. کارگردان شدن که آسان است. ای جوان جعلق بیعار. رفته ای در دیار استکبار؟ با توام ای جوان دختر باز. پسر صادق سماور ساز. تو بگو از کجا شناختمت. نامه ات چون نداشت بسم الله. گفتم این هست کافری گمراه. تو اگر شاملو نمی خوانی. اسم اورا چطور می دانی. اسم اورا نبر که کافربود. تو گمان می کنی که شاعر بود. گرکه مهمان به خانه ارد او. دشنه در دیس می گذارد او. جان من میهمان حبیب خداست. تازه او اسم خانمش آیداست.

becauseofu.blogfa.com

Because Of u - لب

http://www.becauseofu.blogfa.com/post-8.aspx

Every thing happen for a reason. لب هم لب آن یار خوش اندام قدیمی. مانند لبو قرمز و سوزان و صمیمی. لب بود به اندازه ی بشقاب پر از گوشت. لب بود به مقدار غذاهای رژیمی. لب ها ولی از دیده ی اغیار نهان بود. لب های مسلمان و مسیحی و کلیمی. لب ها همه در معرض دید همگان است. امروز نمانده ست حیایی و حریمی. لب ها شده زیتونی و نارنجی و آبی. لب ها شده تزریقی و دندان شده سیمی. آن خال که بالای لب یار عیان است. فی الفور شود پاک به انگشت نسیمی. با یاری جراحی زیبایی صورت. جر داده لب خویش به اوضاع وخیمی. نیست تو را عقل سلیمی.

becauseofu.blogfa.com

Because Of u - سوال سخت

http://www.becauseofu.blogfa.com/post-6.aspx

Every thing happen for a reason. یك بنده خدایی، كنار اقیانوس قدم میزد و زیر لب، دعایی را هم زمزمه میكرد. نگاهى به آسمان آبى و دریاى لاجوردی و ساحل طلایى انداخت و گفت :. میشود تنها آرزوى مرا بر آورده كنى؟ ناگاه، ابرى سیاه، آسمان را پوشاند و رعد و برقى در گرفت و در هیاهوى رعد و برق، صدایى از عرش اعلى بگوش رسید كه میگفت :. چه آرزویى دارى اى بنده ى محبوب من؟ مرد، سرش را به آسمان بلند كرد و ترسان و لرزان گفت :. از تو مى خواهم جاده اى بین كالیفرنیا و هاوایی بسازى تا هر وقت دلم خواست در این جاده رانندگى كنم!