7sea.persianblog.ir

different-ghazaal.persianblog.ir

تجسم - Different-Ghazaal

http://different-ghazaal.persianblog.ir/post/5

در ميدان عشق قاتل و مقتول محبوب يكديگرند. تجسم کن زمانی را . که با ابریشمین نقش خیالت. ص فه ی ایوان قلبم را. به دستان نیایش فرش می کردم. تجسم کن زمانی را . که با بال و پر سیمرغ گون نام تو هردم. تمام هستی ناقابلم را من. نثار عرش می کردم. تجسم کن زمانی را . که با جاروب مژگانم. تمام گردهای دوری از یاد عزیزت را. زجان خسته ام ر فتم. تجسم کن زمانی را . که با آئینه های انتظار تو. تمام پرده های شام غیبت را. به خورشید ظهورت ، نقش می کردم. قالب وبلاگ : قالب وبلاگ. بچه های تهران شمال. وبلاگی متفاوت از فیزیک.

different-ghazaal.persianblog.ir

عشق - Different-Ghazaal

http://different-ghazaal.persianblog.ir/tag/عشق

در ميدان عشق قاتل و مقتول محبوب يكديگرند. ایها الناس عشق یعنی چه؟ دختری گفت: اولش رویا. آخرش بازی است و بازیچه. مادرش گفت: عشق یعنی رنج. پینه و زخم و تاول کف دست. پدرش گفت: بچه ساکت باش. این به تو نیامده است. رهروی گفت: کوچه ای بن بست. سالکی گفت: راه پر خم و پیچ. در کلاس سخن معلم گفت:. عین و شین است و قاف، دیگر هیچ. دلبری گفت: شوخی لوسی است. تاجری گفت: عشق کیلو چند؟ مفلسی گفت: عشق پر کردن. شکم خالی زن و فرزند. شاعری گفت: یک کمی احساس. مثل احساس گل به پروانه. عاشقی گفت: خانمان سوز است. بچه های تهران شمال.

different-ghazaal.persianblog.ir

Different-Ghazaal

http://different-ghazaal.persianblog.ir/1390/6/5

در ميدان عشق قاتل و مقتول محبوب يكديگرند. پروردگار آسمانها و زمین را. که به ما بندگان حقیر. طعم تلخ و شیرین را. و ندرین خاک رفیع. تا بگوید بر ما. در آن دوردست ها. دل غمگین کشاورزی از آن شاد شود. یا که در شهری سرد. دل غم دیده ی. از آن آرام شود. فرصت از آن هم کوتاه تر است. و فقط تجربه ها می ماند. و فقط خاطره ها پابرجاست. و فقط یک سوال می پرسند. عمر پر پیچ و خم خود را. ما همه ره گذرانیم. که این ره . قالب وبلاگ : قالب وبلاگ. بچه های تهران شمال. سرگرمی تفریح عکس .جالب و زیبا. وبلاگی متفاوت از فیزیک.

different-ghazaal.persianblog.ir

آغاز - Different-Ghazaal

http://different-ghazaal.persianblog.ir/post/2

در ميدان عشق قاتل و مقتول محبوب يكديگرند. پروردگار آسمانها و زمین را. که به ما بندگان حقیر. طعم تلخ و شیرین را. و ندرین خاک رفیع. تا بگوید بر ما. در آن دوردست ها. دل غمگین کشاورزی از آن شاد شود. یا که در شهری سرد. دل غم دیده ی. از آن آرام شود. فرصت از آن هم کوتاه تر است. و فقط تجربه ها می ماند. و فقط خاطره ها پابرجاست. و فقط یک سوال می پرسند. عمر پر پیچ و خم خود را. ما همه ره گذرانیم. که این ره . قالب وبلاگ : قالب وبلاگ. بچه های تهران شمال. سرگرمی تفریح عکس .جالب و زیبا. وبلاگی متفاوت از فیزیک.

different-ghazaal.persianblog.ir

شعر نو - Different-Ghazaal

http://different-ghazaal.persianblog.ir/tag/شعر_نو

در ميدان عشق قاتل و مقتول محبوب يكديگرند. پروردگار آسمانها و زمین را. که به ما بندگان حقیر. طعم تلخ و شیرین را. و ندرین خاک رفیع. تا بگوید بر ما. در آن دوردست ها. دل غمگین کشاورزی از آن شاد شود. یا که در شهری سرد. دل غم دیده ی. از آن آرام شود. فرصت از آن هم کوتاه تر است. و فقط تجربه ها می ماند. و فقط خاطره ها پابرجاست. و فقط یک سوال می پرسند. عمر پر پیچ و خم خود را. ما همه ره گذرانیم. که این ره . قالب وبلاگ : قالب وبلاگ. بچه های تهران شمال. سرگرمی تفریح عکس .جالب و زیبا. وبلاگی متفاوت از فیزیک.

different-ghazaal.persianblog.ir

دختری کنجکاو میپرسید: - Different-Ghazaal

http://different-ghazaal.persianblog.ir/post/4

در ميدان عشق قاتل و مقتول محبوب يكديگرند. ایها الناس عشق یعنی چه؟ دختری گفت: اولش رویا. آخرش بازی است و بازیچه. مادرش گفت: عشق یعنی رنج. پینه و زخم و تاول کف دست. پدرش گفت: بچه ساکت باش. این به تو نیامده است. رهروی گفت: کوچه ای بن بست. سالکی گفت: راه پر خم و پیچ. در کلاس سخن معلم گفت:. عین و شین است و قاف، دیگر هیچ. دلبری گفت: شوخی لوسی است. تاجری گفت: عشق کیلو چند؟ مفلسی گفت: عشق پر کردن. شکم خالی زن و فرزند. شاعری گفت: یک کمی احساس. مثل احساس گل به پروانه. عاشقی گفت: خانمان سوز است. بچه های تهران شمال.

different-ghazaal.persianblog.ir

دلتنگی - Different-Ghazaal

http://different-ghazaal.persianblog.ir/tag/دلتنگی

در ميدان عشق قاتل و مقتول محبوب يكديگرند. تجسم کن زمانی را . که با ابریشمین نقش خیالت. ص فه ی ایوان قلبم را. به دستان نیایش فرش می کردم. تجسم کن زمانی را . که با بال و پر سیمرغ گون نام تو هردم. تمام هستی ناقابلم را من. نثار عرش می کردم. تجسم کن زمانی را . که با جاروب مژگانم. تمام گردهای دوری از یاد عزیزت را. زجان خسته ام ر فتم. تجسم کن زمانی را . که با آئینه های انتظار تو. تمام پرده های شام غیبت را. به خورشید ظهورت ، نقش می کردم. قالب وبلاگ : قالب وبلاگ. بچه های تهران شمال. وبلاگی متفاوت از فیزیک.

different-ghazaal.persianblog.ir

Different-Ghazaal

http://different-ghazaal.persianblog.ir/1390/6/12

در ميدان عشق قاتل و مقتول محبوب يكديگرند. تجسم کن زمانی را . که با ابریشمین نقش خیالت. ص فه ی ایوان قلبم را. به دستان نیایش فرش می کردم. تجسم کن زمانی را . که با بال و پر سیمرغ گون نام تو هردم. تمام هستی ناقابلم را من. نثار عرش می کردم. تجسم کن زمانی را . که با جاروب مژگانم. تمام گردهای دوری از یاد عزیزت را. زجان خسته ام ر فتم. تجسم کن زمانی را . که با آئینه های انتظار تو. تمام پرده های شام غیبت را. به خورشید ظهورت ، نقش می کردم. ایها الناس عشق یعنی چه؟ دختری گفت: اولش رویا. آخرش بازی است و بازیچه. وبلاگ...