85121100.blogfa.com

shergah.blogfa.com

شعرگاه -

http://www.shergah.blogfa.com/post/29

سکوت هایی که تن به ابتذال کلمه سپرد. آنقدر نیامدی که حنای دستم دیگر رنگ ندارد. آنقدر نیامدنت را طول دادی که درخت تمام برگهایش را باخت. دست رو نشده مال تو بود. این بازی را تمام کن. برنده تویی که حواس میبری. بازنده منم که حوصله می بازم. دل حکم کرده بازی کنیم. محض بردن این دست هم که شده بیا. یا محض باختن دل. من اما دارم غرورم را به نشستن می آلایم. ببین هیچ چیز عوض نشده. چند برگ تقویمی که از دور خارج شده اهمیتی ندارد. تو دل را دو باره بکش وسط. شرط می بندم برنده تویی! قلم از من جا می ماند. تو از همه ما.

shergah.blogfa.com

شعرگاه

http://www.shergah.blogfa.com/1390/12

سکوت هایی که تن به ابتذال کلمه سپرد. چند سطر سکوت برایت نوشتم. حالا وقت صحبت کردن است. سکوتت را می شنوم. زبانم بند می آید. به جای من هم حرف زده ای. نوشته شده در چهارشنبه دهم اسفند 1390ساعت 14:17 توسط اکرم رادپور. یاراه مرا می برد؟ نوشته شده در چهارشنبه دهم اسفند 1390ساعت 14:14 توسط اکرم رادپور. عشق بازی میکنم با رویایت اما. دوست داشتنت را مثل گناهی نابخشودنی زیر آستین پنهان میکنم. لطفا نخواه دستم را رو کنم. نوشته شده در چهارشنبه دهم اسفند 1390ساعت 14:11 توسط اکرم رادپور. سر بر زانوی خاطرات میگذارم. وهمان...

shergah.blogfa.com

شعرگاه -

http://www.shergah.blogfa.com/post/25

سکوت هایی که تن به ابتذال کلمه سپرد. اگر تمام خانه را هم پنجره کنی. آفتاب برایمان نمی تابد. تا وقتی زیر سایه ی شک باشیم. نوشته شده در شنبه سیزدهم اسفند ۱۳۹۰ساعت 23:34 توسط اکرم رادپور. من ودست در دستان برگهای پنج انگشتی ، جای پنج انگشت تو. تو ولی . نمیدانم شاید آن دورها پنج انگشت خالی به هم گره میخورد. قلم از من جا می ماند. تو از همه ما. من و بچه هایم. آخرش جایی گم میشویم میدانم. میدانی که اسم خیابانها در ذهنم نمی ماند. اینها را می نویسم تا پیدایمان کنی. ترانه های شرقی و غربی. وب نوشته های یک آرمان.

shergah.blogfa.com

شعرگاه

http://www.shergah.blogfa.com/1390/12/3

سکوت هایی که تن به ابتذال کلمه سپرد. با اینکه سرت را گذاشتی روی دستان قلاب کرده ات وکز کرده ای روی تخت.ولی از صبح هر چی می پرسم میگی :چیزی نیست .واقعا چیزی نیست. من هم گفتم بدرک هر بلایی سرت می آید دیگر نمی پرسم! ولی من می دانم یه چیزی هست.حتی می دانم که می دانی،از آینه تمام حواسم به توست و این موچین را الکی دستم گرفتم. نوشته شده در سه شنبه شانزدهم اسفند 1390ساعت 15:0 توسط اکرم رادپور. آنقدر نیامدی که حنای دستم دیگر رنگ ندارد. آنقدر نیامدنت را طول دادی که درخت تمام برگهایش را باخت. دست رو نشده مال تو بود.

shergah.blogfa.com

شعرگاه -

http://www.shergah.blogfa.com/post/28

سکوت هایی که تن به ابتذال کلمه سپرد. کودک معصوم عشقم پشت در مانده بود. وقتی که می گفتی دیگر بزرگ شده ای. نوشته شده در دوشنبه پانزدهم اسفند ۱۳۹۰ساعت 15:17 توسط اکرم رادپور. من ودست در دستان برگهای پنج انگشتی ، جای پنج انگشت تو. تو ولی . نمیدانم شاید آن دورها پنج انگشت خالی به هم گره میخورد. قلم از من جا می ماند. تو از همه ما. من و بچه هایم. آخرش جایی گم میشویم میدانم. میدانی که اسم خیابانها در ذهنم نمی ماند. اینها را می نویسم تا پیدایمان کنی. ترانه های شرقی و غربی. وب نوشته های یک آرمان.

shergah.blogfa.com

شعرگاه - بغض

http://www.shergah.blogfa.com/post/22

سکوت هایی که تن به ابتذال کلمه سپرد. قدمهایت را کمی سنگین تر بردار. تا این جاده خیس تمام نشده. من بغض های سنگینم را تمام کنم. نوشته شده در شنبه سیزدهم اسفند 1390ساعت 19:29 توسط اکرم رادپور. من ودست در دستان برگهای پنج انگشتی ، جای پنج انگشت تو. تو ولی . نمیدانم شاید آن دورها پنج انگشت خالی به هم گره میخورد. قلم از من جا می ماند. تو از همه ما. من و بچه هایم. آخرش جایی گم میشویم میدانم. میدانی که اسم خیابانها در ذهنم نمی ماند. اینها را می نویسم تا پیدایمان کنی. ترانه های شرقی و غربی. وب نوشته های یک آرمان.

shergah.blogfa.com

شعرگاه

http://www.shergah.blogfa.com/1390/12/2

سکوت هایی که تن به ابتذال کلمه سپرد. برف می بارد تا کفن پوش کند خاطرات مرده را. به احترام هزارباری که مردم! نوشته شده در شنبه سیزدهم اسفند 1390ساعت 23:39 توسط اکرم رادپور. اگر تمام خانه را هم پنجره کنی. آفتاب برایمان نمی تابد. تا وقتی زیر سایه ی شک باشیم. نوشته شده در شنبه سیزدهم اسفند 1390ساعت 23:34 توسط اکرم رادپور. من شجاعانه ایستاده ام. روی دو پای لرزان. و احساسم - کودک نوپا -. را پشت خودم پنهان کرده ام. تا تو کمربند واقعی ات را. نوشته شده در شنبه سیزدهم اسفند 1390ساعت 19:38 توسط اکرم رادپور. تو فكري...

shergah.blogfa.com

شعرگاه - برف

http://www.shergah.blogfa.com/post/26

سکوت هایی که تن به ابتذال کلمه سپرد. برف می بارد تا کفن پوش کند خاطرات مرده را. به احترام هزارباری که مردم! نوشته شده در شنبه سیزدهم اسفند ۱۳۹۰ساعت 23:39 توسط اکرم رادپور. من ودست در دستان برگهای پنج انگشتی ، جای پنج انگشت تو. تو ولی . نمیدانم شاید آن دورها پنج انگشت خالی به هم گره میخورد. قلم از من جا می ماند. تو از همه ما. من و بچه هایم. آخرش جایی گم میشویم میدانم. میدانی که اسم خیابانها در ذهنم نمی ماند. اینها را می نویسم تا پیدایمان کنی. ترانه های شرقی و غربی. وب نوشته های یک آرمان.

shergah.blogfa.com

شعرگاه -

http://www.shergah.blogfa.com/post/24

سکوت هایی که تن به ابتذال کلمه سپرد. من شجاعانه ایستاده ام. روی دو پای لرزان. و احساسم - کودک نوپا -. را پشت خودم پنهان کرده ام. تا تو کمربند واقعی ات را. نوشته شده در شنبه سیزدهم اسفند 1390ساعت 19:38 توسط اکرم رادپور. من ودست در دستان برگهای پنج انگشتی ، جای پنج انگشت تو. تو ولی . نمیدانم شاید آن دورها پنج انگشت خالی به هم گره میخورد. قلم از من جا می ماند. تو از همه ما. من و بچه هایم. آخرش جایی گم میشویم میدانم. میدانی که اسم خیابانها در ذهنم نمی ماند. اینها را می نویسم تا پیدایمان کنی.

shergah.blogfa.com

شعرگاه -

http://www.shergah.blogfa.com/post/21

سکوت هایی که تن به ابتذال کلمه سپرد. هر دانه انارمحمل بلورینی است که مرا بسوی تو می کشاند. من سفید پوشیده ام. خونی که از لای دندانهیت می چکد. نوشته شده در شنبه سیزدهم اسفند 1390ساعت 19:25 توسط اکرم رادپور. من ودست در دستان برگهای پنج انگشتی ، جای پنج انگشت تو. تو ولی . نمیدانم شاید آن دورها پنج انگشت خالی به هم گره میخورد. قلم از من جا می ماند. تو از همه ما. من و بچه هایم. آخرش جایی گم میشویم میدانم. میدانی که اسم خیابانها در ذهنم نمی ماند. اینها را می نویسم تا پیدایمان کنی. ترانه های شرقی و غربی.