8hz.blogfa.com

azkhodbakhish.blogfa.com

خلع آواز

http://www.azkhodbakhish.blogfa.com/8901.aspx

برای حمید بهادری که همه است. 1دختر که هیز نمی شود. من فقط لخت تنت را به آینه ترجیح می دهم،. لباسهای تو نمی توانند برهنگی نباشند. حالا تو هی بشور. و من هی چشم بچرانم. 2 یک لیوان چای. به این شرط که خدا هم شدی. نوشته شده در یکشنبه پانزدهم فروردین ۱۳۸۹ساعت 20:45 توسط زهرا شاهدی. در "سگ مستی" ادواری. و گریه های خصوصی شده. من هیچ جای دلم درد نمی کند. پیامبر بی رسالتی های خانه. مراقب بوده حرفت معطل نماند،. اسم دخترم را میدهی خودم بگذارم؟ زیبایی، فرهنگ از لغت گریخته ی اخمی است. به بخش خصوصی فروخت. ظن در خواب زن.

azkhodbakhish.blogfa.com

خلع آواز

http://www.azkhodbakhish.blogfa.com/8811.aspx

برای او که خودش را خوب می داند. حوای مرا از روایتهای گندم خوری معاف کن. به روایت یک تاریخ مادر به خطا. ما خوردیم که گندم خوردیم. در وصف هبوطمان چنین آورده اند که. در بی پردگی ارتجاعی یک دخترانگی. سحرگاه از یک بوسه به دنیا می آییم. اگر شبها حوصله تان ب کشد و ما را ب کشد. نوشته شده در سه شنبه ششم بهمن ۱۳۸۸ساعت 0:54 توسط زهرا شاهدی. ظن در خواب زن. به زبان مادری(حمید بهادری). از غریبی تا قریبی. حميد تقي آبادي به سين. تراوشات ذهنی یک ابله. آدم کثیف در چهارشنبه. نت ها لنگ در هوا می مانند.

azkhodbakhish.blogfa.com

خلع آواز

http://www.azkhodbakhish.blogfa.com/8906.aspx

کجا تو را پس انداخته ام؟ نشان به آن نشان که خنده ات "من" است. و جور اخمت را پیشانی ام می کشد ،. حالا زیر بار نمی روی. اما کله ات بوی قورمه سبزی ام را می دهد ،. حق مادری هم ندارم. حتی به گردن علفهایی که دل نداشتم کوتاهشان کنم. شیر لحظه هایی حلالت. که لحظه را حرامم کردی،. خونمان را توی یک شیشه کرده اند. که در ماضی و مضارعم متکلم بوده ای. لا شریک له . در ادامه نوشت :. در گنجشک هم منم گنجشک علیه سلام. نوشته شده در دوشنبه هشتم شهریور ۱۳۸۹ساعت 22:48 توسط زهرا شاهدی. ظن در خواب زن. به زبان مادری(حمید بهادری).

azkhodbakhish.blogfa.com

خلع آواز

http://www.azkhodbakhish.blogfa.com/9002.aspx

تو شمال و این بیرون که باران است. انحصار این خیانتها مال من. خیانت به خواب شبهایی که نبودی. به خیالی که م رد. از هر گوشه ام سر در آوردی. و خیال آمدنت م رد. به من رسید ،. کابوس "من نباشم" برای "حقیقیت شدن" تره هم خرد نمی کند. که روی شکستگی ات وصله شده ام ،. تو خواستی به خودت نگیر. اما من با تو ا م. که شانه های پهن بالش. جایت را نمی گیرد شبهایی که قهری. نوشته شده در پنجشنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 0:52 توسط زهرا شاهدی. ظن در خواب زن. به زبان مادری(حمید بهادری). از غریبی تا قریبی. حميد تقي آبادي به سين.

azkhodbakhish.blogfa.com

خلع آواز

http://www.azkhodbakhish.blogfa.com/8911.aspx

رنگ از روی تو پرید. مستی از سر من ،. صفحه ی دوم شناسنامه ام رسمی شد. نرسیده به مهر رای های نداده ،. این بهانه هم تزئینی است. من ، تو بوده ام از پیشتر ها ،. حالا حرفم به جهنم. خودم که قضا نشده ام. هنوز هم از مترو دربست می گیرم برای. نوشته شده در دوشنبه یازدهم بهمن ۱۳۸۹ساعت 18:22 توسط زهرا شاهدی. ظن در خواب زن. به زبان مادری(حمید بهادری). از غریبی تا قریبی. حميد تقي آبادي به سين. تراوشات ذهنی یک ابله. آدم کثیف در چهارشنبه. نت ها لنگ در هوا می مانند.

azkhodbakhish.blogfa.com

خلع آواز - توـ شمال ـ و این بیرون که باران است

http://www.azkhodbakhish.blogfa.com/post-125.aspx

تو شمال و این بیرون که باران است. انحصار این خیانتها مال من. خیانت به خواب شبهایی که نبودی. به خیالی که م رد. از هر گوشه ام سر در آوردی. و خیال آمدنت م رد. به من رسید ،. کابوس "من نباشم" برای "حقیقیت شدن" تره هم خرد نمی کند. که روی شکستگی ات وصله شده ام ،. تو خواستی به خودت نگیر. اما من با تو ا م. که شانه های پهن بالش. جایت را نمی گیرد شبهایی که قهری. نوشته شده در پنجشنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 0:52 توسط زهرا شاهدی. ظن در خواب زن. به زبان مادری(حمید بهادری). از غریبی تا قریبی. حميد تقي آبادي به سين.

azkhodbakhish.blogfa.com

خلع آواز

http://www.azkhodbakhish.blogfa.com/8810.aspx

به عبارت من;. از قدر مطلق دستهایم. بین من و آن دیگری ام شکر آب است. که این همه ات را سخت می شود برداشت. از میان سیگار و سری که درد نمی کند ،. یوسف "امشب نخوابیده" را نیت می کنم. نوشته شده در جمعه بیست و پنجم دی ۱۳۸۸ساعت 13:54 توسط زهرا شاهدی. ظن در خواب زن. به زبان مادری(حمید بهادری). از غریبی تا قریبی. حميد تقي آبادي به سين. تراوشات ذهنی یک ابله. آدم کثیف در چهارشنبه. نت ها لنگ در هوا می مانند.

azkhodbakhish.blogfa.com

خلع آواز

http://www.azkhodbakhish.blogfa.com/8907.aspx

با یک اخم مشقی. یک خنده از تو می رود. یک دل از من . تو کجا راه افتاده ای؟ راه نای رفتنت را ندارد. همین طور سنگین که می روی. که کسی تو را ندیده. نوشته شده در جمعه نهم مهر ۱۳۸۹ساعت 1:5 توسط زهرا شاهدی. ظن در خواب زن. به زبان مادری(حمید بهادری). از غریبی تا قریبی. حميد تقي آبادي به سين. تراوشات ذهنی یک ابله. آدم کثیف در چهارشنبه. نت ها لنگ در هوا می مانند.

azkhodbakhish.blogfa.com

خلع آواز -

http://www.azkhodbakhish.blogfa.com/post-121.aspx

کجا تو را پس انداخته ام؟ نشان به آن نشان که خنده ات "من" است. و جور اخمت را پیشانی ام می کشد ،. حالا زیر بار نمی روی. اما کله ات بوی قورمه سبزی ام را می دهد ،. حق مادری هم ندارم. حتی به گردن علفهایی که دل نداشتم کوتاهشان کنم. شیر لحظه هایی حلالت. که لحظه را حرامم کردی،. خونمان را توی یک شیشه کرده اند. که در ماضی و مضارعم متکلم بوده ای. لا شریک له . در ادامه نوشت :. در گنجشک هم منم گنجشک علیه سلام. نوشته شده در دوشنبه هشتم شهریور ۱۳۸۹ساعت 22:48 توسط زهرا شاهدی. ظن در خواب زن. به زبان مادری(حمید بهادری).

azkhodbakhish.blogfa.com

خلع آواز

http://www.azkhodbakhish.blogfa.com/8812.aspx

قد بهارانه ی دلم که گرفته.تولدم مبارک! نوشته شده در شنبه بیست و دوم اسفند ۱۳۸۸ساعت 9:20 توسط زهرا شاهدی. ظن در خواب زن. به زبان مادری(حمید بهادری). از غریبی تا قریبی. حميد تقي آبادي به سين. تراوشات ذهنی یک ابله. آدم کثیف در چهارشنبه. نت ها لنگ در هوا می مانند.