93ia.ir

jalebiyat.com

تبادل آسان اعضا کانال تلگرام + ثبت رایگان کانال در سایت | جالبیات

http://jalebiyat.com/2016/07/24/channel-exchange-telegram-free

سایت علمی تفریحی جالبیات. Raquo; تبادل آسان اعضا کانال تلگرام ثبت رایگان کانال در سایتجالبیات. ما را از طریق کانال دنبال کنید. سایت علمی تفریحی جالبیات. انجمن علمی تفریحی جالبیات. امام حسن (ع) : بزرگوارى، احسان كردن داوطلبانه است و د ه ش پيش از خواهش. یکشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۵. آموزش تصویری هک ادمین کانال و گروه در تلگرام. معنی واژه انگلیسی فارسی سیکتیر چیست؟ تبادل آسان اعضا کانال تلگرام ثبت رایگان کانال در سایت. سوال مسابقه پیامکی خنداوانه پاسخ. هک تلگرام، کنش یا واکنش؟ شما اینجا هستید :. تبادل آسان اعضا کان...

sarica88.persianblog.ir

آوائی از عرش

http://sarica88.persianblog.ir/1393/11

من ، خدا ، زمین و دوپاهای تبعید شده برای آدم شدن. خدای من. نیامده ام دعوا. کنارم که می آیند. از صد فرسخیم. بوی تبعید . در نهانخانه زمین . شور می خورد. آخر خوش انصاف. تشنه ام. می فهمی. آری که می فهمی. که تو خود . مرا سرشتی. وسط دیباچه های خلقتت . آن سان که باد می وزید. موهایم را به سر انگشت . خلق کردی. مرا درون چاه خلقتت. دفن کردی که بگویی . باید بفهمد. بزرگ شود. نه . نیامده ام دعوا. اصلا من که باشم که با توی قدرت . با توی بزرگ . با توی همه چی دان. دعوا کنم. تو همیشه خدا . خدا بودی و من . بنده. خنده دار ا...

sarica88.persianblog.ir

خدایا دستانم خالیست .... جگرم داغ است و شیشه شرمندگیم پر... - آوائی از عرش

http://sarica88.persianblog.ir/post/28

من ، خدا ، زمین و دوپاهای تبعید شده برای آدم شدن. خدایا دستانم خالیست . جگرم داغ است و شیشه شرمندگیم پر. پایم برهنه است و روی ماسه های داغ کویر دلم می سوزم و می سازم و تو تماشا می کنی ای الهه مهر! دلم خوش بود به نگاههای هر از گاهیت به دیار تنهاییم و آن نم گون پرستو های ذوق زده از الماس های خداییت . خدایا تبعیدم کردی. خوش کردی دلم را به پری از جبرئیلت. کمی گاز زدم از ان سیب ممنوعه. مثل کودکی که گه گاه اشتباه می کند. حقم نیست اینقدر به خاطر گناهی اندک زجرم دهی. خدایا من نمی توانم این یکی را بی خیال شوم&#46...

sarica88.persianblog.ir

خدای من... نیامده ام دعوا - آوائی از عرش

http://sarica88.persianblog.ir/post/29

من ، خدا ، زمین و دوپاهای تبعید شده برای آدم شدن. خدای من. نیامده ام دعوا. کنارم که می آیند. از صد فرسخیم. بوی تبعید . در نهانخانه زمین . شور می خورد. آخر خوش انصاف. تشنه ام. می فهمی. آری که می فهمی. که تو خود . مرا سرشتی. وسط دیباچه های خلقتت . آن سان که باد می وزید. موهایم را به سر انگشت . خلق کردی. مرا درون چاه خلقتت. دفن کردی که بگویی . باید بفهمد. بزرگ شود. نه . نیامده ام دعوا. اصلا من که باشم که با توی قدرت . با توی بزرگ . با توی همه چی دان. دعوا کنم. تو همیشه خدا . خدا بودی و من . بنده. خنده دار ا...

sarica88.persianblog.ir

آوائی از عرش

http://sarica88.persianblog.ir/1393/7

من ، خدا ، زمین و دوپاهای تبعید شده برای آدم شدن. خدایا دستانم خالیست . جگرم داغ است و شیشه شرمندگیم پر. پایم برهنه است و روی ماسه های داغ کویر دلم می سوزم و می سازم و تو تماشا می کنی ای الهه مهر! دلم خوش بود به نگاههای هر از گاهیت به دیار تنهاییم و آن نم گون پرستو های ذوق زده از الماس های خداییت . خدایا تبعیدم کردی. خوش کردی دلم را به پری از جبرئیلت. کمی گاز زدم از ان سیب ممنوعه. مثل کودکی که گه گاه اشتباه می کند. حقم نیست اینقدر به خاطر گناهی اندک زجرم دهی. خدایا من نمی توانم این یکی را بی خیال شوم&#46...

sarica88.persianblog.ir

آوائی از عرش

http://sarica88.persianblog.ir/1392/8

من ، خدا ، زمین و دوپاهای تبعید شده برای آدم شدن. تلنگری خوردم به یاد سادگی کودکانه ام. دیروز کنار دیباچه همیشه آبی نیلوفرانه ام. تلنگری خوردم به یاد سادگی آجرهای کوچه باغ کودکی. و یا شاید جوانی . آنقدر ساده خود را پرت کردم درون دیباچه که ساعتها گذشت. و غوطه خوران لذت بردم از کون و مکان نگاه دیروز به حال امروزم. دیروز زیر بال و پر کبوترهای حال وهوای ثانیه های بی بازگشت. حالی کردم و نپرسیدم چرا. چون دوست داشتم بیداری باشد خواب گونه. آزاری بود از جنس آنها که خودم دوست داشتم. گه گاهی چه زیباست این کره زشتمان.

sarica88.persianblog.ir

تلنگری خوردم به یاد سادگی کودکانه ام - آوائی از عرش

http://sarica88.persianblog.ir/post/21

من ، خدا ، زمین و دوپاهای تبعید شده برای آدم شدن. تلنگری خوردم به یاد سادگی کودکانه ام. دیروز کنار دیباچه همیشه آبی نیلوفرانه ام. تلنگری خوردم به یاد سادگی آجرهای کوچه باغ کودکی. و یا شاید جوانی . آنقدر ساده خود را پرت کردم درون دیباچه که ساعتها گذشت. و غوطه خوران لذت بردم از کون و مکان نگاه دیروز به حال امروزم. دیروز زیر بال و پر کبوترهای حال وهوای ثانیه های بی بازگشت. حالی کردم و نپرسیدم چرا. چون دوست داشتم بیداری باشد خواب گونه. آزاری بود از جنس آنها که خودم دوست داشتم. گه گاهی چه زیباست این کره زشتمان.

sarica88.persianblog.ir

آوائی از عرش

http://sarica88.persianblog.ir/1392/7

من ، خدا ، زمین و دوپاهای تبعید شده برای آدم شدن. قول می دهم آنچنان باشم که نگویند تو که ادعای مسلمانی داری چرا . دیوارهای سیاره ام رو به روی صد زنجیر فرو رفته در انگشتان سیاه ابلیس، مرا برده اند درون تارهای هزار و یک توی عنکبوت بازیهای خاکی. کنار امن ترین دیباچه سیاره هم نفس معصومیتم به شماره می افتد. گویی هزار سال است سلولهای حنجره ام با اکسیژن زمینی تماسی نداشته که اینچنین بیگانه بازیهای بچه گانه است. که اینچنین به راحتی یه تلنگر سر می خورد درون سراچه نمی دانم کجا چگونه و چرا های زمان و زمینش. مرگ سلو...