9891.blogfa.com

negaheasemonieto.blogfa.com

فریاد سکوت - ابوالفضل امده است تا به ما بیاموزد که ....

http://negaheasemonieto.blogfa.com/post-56.aspx

ابوالفضل امده است تا به ما بیاموزد که . یکی از دوستام مطلبی رو امروز برام گفت که منو سخت به فکر فرو برد . شما هم بخونید و اگه تونستید من و دوستم و شاد کنید. در سفر حج سال 86 در مکه شبی در خواب دیدم کاغذی در دست دارم که به نظر میرسه نامه یه جانبازه . داشتم اونو برا دوست همراهم میخوندم : ابوالفضل امده است تا به ما بیاموزد که . یهو از خواب پریدم . خیلی دوست داشتم بدونم حضرت به ما چی یاد میده. ابوالفضل امده است تا به ما بیاموزد که : دو چیز را باید تقصیر کنیم . اون دو مطلب چیه؟ نوشته شده در ساعت توسط راوی دل.

negaheasemonieto.blogfa.com

فریاد سکوت

http://negaheasemonieto.blogfa.com/8810.aspx

انگار بی تو نمیگذره. يك شبى مجنون نمازش را شكست. عشق،آن شب مست مستش كرده بود. فارغ از جام الستش كرده بود. گفت يارب ازچه خوارم كرده اى. برصليب عشق دارم كرده اى. خسته ام زين عشق دلخونم نكن. من كه مجنونم، تو مجنونم نكن. مرداين بازيچه ديگر نيستم. اين تو و ليلاى تو،من نيستم. گفت اى ديوانه،ليلايت منم. در رگت پنهان و پيدايت منم. سالها با جورليلا ساختى. من كنارت بودم ونشناختى. نوشته شده در ساعت توسط راوی دل. آنکه دانست زبان بست آنکه میگفت ندانست. برای نازی و نفس. دانشکده مجازی علوم و حدیث.

negaheasemonieto.blogfa.com

فریاد سکوت

http://negaheasemonieto.blogfa.com/9105.aspx

کاخها کوخ است چه بر در لو لو و مرمر بیاویزند . مشتها گر وا شود پوچ است. رنجها بر چهره رنجور میماند. چهره ها بی نور در ظلمت گه گور است. قلبها اکنده از شرک و بد اندیشی است. دستها دست در گریبان پلیدی هاست. چشمها افتاده بر تصویر زشتی هاست. پیکر این اجتماع بی روح و بی معنی است. دگر افسار از دست سوار زنده بیرون است. و این حیوان درنده به دندان میدرد جان را. و میتازد بیابان هوای نفس سرکش را. و کافر پادشاه عرصه کفر است. ملائک را به مرز دیو و دد ره نیست. چه ایمان را اجازت نامه بر بد نیست. راه رفتن را که بنماید.

negaheasemonieto.blogfa.com

فریاد سکوت

http://negaheasemonieto.blogfa.com/8811.aspx

دل سوخت غزل جاری شد. دلم شکسته .انگار دست تقدیر یکباره به سبوی دلم خورده انگار در دنیای مافیها غریبه ام. انگار مرده ام. چه شد دنیای من غمگین نمودی؟ دل تنگ مرا پر خون نمودی؟ مرا در سر خیال پر گشودن. ولیکن بالهایم را ربودی. به دستان چه کس کردی توسل؟ که دنیای مرا ویران نمودی؟ نوشته شده در ساعت توسط راوی دل. نه در رفتن حرکت بود نه در ماندن سکون . شاخه ها را از ریشه جدائی نبود و باد سخن چین با برگها رازی چنان نگفت که بشاید. آنکه دانست زبان بست آنکه میگفت ندانست. برای نازی و نفس. دانشکده مجازی علوم و حدیث.

negaheasemonieto.blogfa.com

فریاد سکوت

http://negaheasemonieto.blogfa.com/8709.aspx

امدم باز گنه کرده پشیمان بشوم. امدم باز که سجاده غفلت فکنم. امدم باز ز تکبیر حرم تا به قد قامت امواج خروشان دعا سر بزنم. امدم باز بگویم ز کبوتر ،پرواز. قصه سر زدنم تا گنبد. و ازین صحن به ان صحن به دنبال نگاه. و تو بودی مولا. لحظه پر شدنم از تو وخالی شدنم را از خود. این به خود امدنم را به خدا مدیونم. امدم باز که حسرت بکشم. طوق گمراهی خود را بدهم دست خدا. بشکنم در خود و یکباره شوم محو. من به خود نامده ام. و دلیلش این است. که هنوزم که هنوز است دلم میلرزد. باز هم جمعه بیامد و شروعش اغاز. دل قوی دار به دوست.

negaheasemonieto.blogfa.com

فریاد سکوت

http://negaheasemonieto.blogfa.com/8707.aspx

وقتی راه رفتن اموختی ،دویدن بیاموز . و دویدن که اموختی ، پرواز را. راه رفتن بیاموز ، زیرا راههائی که میروی ،جزئی از تو میشود و سرزمین هائی که می پیمائی ، بر مساحت تو اضافه میکند . دویدن بیاموز ، چون هر چیز را که بخواهی ، دور است و هر وقت که زود باشی ، دیر . و پرواز را یاد بگیر ،نه برای اینکه از زمین جدا باشی ، برای انکه به اندازه فاصله زمین تا اسمان گسترده شوی . من راه رفتن را از یک سنگ اموختم ، دویدن را از یک کرم خاکی و پرواز را از یک درخت . نوشته شده در ساعت توسط راوی دل. او و دل تنگ من. هرگزچرا اینطور...

negaheasemonieto.blogfa.com

فریاد سکوت

http://negaheasemonieto.blogfa.com/8812.aspx

ارغوان شاخه ی همخون جدا مانده من آسمان تو چه رنگ است امروز؟ یا گرفته است هنوز؟ فراموش شده، کز دم سردش هر شمعی خاموش شده، یاد رنگینی در خاطر من گریه می انگیزد ارغوانم آنجاست ارغوانم تنها است. مي بيني سكوتم را؟ مي بيني درماندگيم را؟ مي بيني نداشتنت چه بر سر فرياد خاموشم آورده است؟ مي بيني ديگر روياي نداشتنت هم نمي تواند تن لرزه هاي شبانه ام را آرام كند؟ مي بيني هق هق نگاهم چه سرد بر ديواره ي هميشه جاودانه ي نبودنت مشت مي زند؟ ديگر شانه هايم تاب تحمل خستگي هايم را ندارد؟ می بینی مرگم را.خوب نگاهم کن. نه در ...

negaheasemonieto.blogfa.com

فریاد سکوت - اگر ایمان نباشد

http://negaheasemonieto.blogfa.com/post-62.aspx

کاخها کوخ است چه بر در لو لو و مرمر بیاویزند . مشتها گر وا شود پوچ است. رنجها بر چهره رنجور میماند. چهره ها بی نور در ظلمت گه گور است. قلبها اکنده از شرک و بد اندیشی است. دستها دست در گریبان پلیدی هاست. چشمها افتاده بر تصویر زشتی هاست. پیکر این اجتماع بی روح و بی معنی است. دگر افسار از دست سوار زنده بیرون است. و این حیوان درنده به دندان میدرد جان را. و میتازد بیابان هوای نفس سرکش را. و کافر پادشاه عرصه کفر است. ملائک را به مرز دیو و دد ره نیست. چه ایمان را اجازت نامه بر بد نیست. راه رفتن را که بنماید.

negaheasemonieto.blogfa.com

فریاد سکوت - لیاقت عشق

http://negaheasemonieto.blogfa.com/post-64.aspx

درد بزرگی است که عاشق باشی. اما معشوقی نداشته باشی و. رنج عظیمی است که معشوق باشی. اما لیاقت عشق را در خود نیابی. نوشته شده در ساعت توسط راوی دل. نه در رفتن حرکت بود نه در ماندن سکون . شاخه ها را از ریشه جدائی نبود و باد سخن چین با برگها رازی چنان نگفت که بشاید. آنکه دانست زبان بست آنکه میگفت ندانست. چه غم آلوده شبی بود وان مسافر که در ان ظلمت خاموش گذشت و برانگیخت سگان را به صدای سم اسبش بر سنگ. که یکدم به خیالش گذرد که فرود آید شب را گوئی همه رویای تبی بود ،چه غم آلوده شبی بود. برای نازی و نفس.

negaheasemonieto.blogfa.com

فریاد سکوت - ناگفته ها

http://negaheasemonieto.blogfa.com/post-60.aspx

ارغوان شاخه ی همخون جدا مانده من آسمان تو چه رنگ است امروز؟ یا گرفته است هنوز؟ فراموش شده، کز دم سردش هر شمعی خاموش شده، یاد رنگینی در خاطر من گریه می انگیزد ارغوانم آنجاست ارغوانم تنها است. مي بيني سكوتم را؟ مي بيني درماندگيم را؟ مي بيني نداشتنت چه بر سر فرياد خاموشم آورده است؟ مي بيني ديگر روياي نداشتنت هم نمي تواند تن لرزه هاي شبانه ام را آرام كند؟ مي بيني هق هق نگاهم چه سرد بر ديواره ي هميشه جاودانه ي نبودنت مشت مي زند؟ ديگر شانه هايم تاب تحمل خستگي هايم را ندارد؟ می بینی مرگم را.خوب نگاهم کن.