999.persianblog.ir

shpr.blogfa.com

بانوی معبد سوخته

http://www.shpr.blogfa.com/1392/08

یه دوره ی خیلی طولانی در زندگانی من بود که نظرم در مورد همه چیز یکی بود. غیر قابل تغییر! یعنی خدا هم میومد روی زمین نمی تونست اعتقادات من نسبت به خیلی چیزها رو عوض کنه. حالا همه چیز برعکس شده. هر روز نظرم عوض میشه. افکارم ثبات ندارن. نمی تونم تصمیم بگیرم و این خیلی وحشتناکه! و همین باعث میشه تصمیم به فردا و فرداهای دیگه منتقل کنم. از دودل بودم خسته شدم. پن: نتیجه ی پست قبلی هم رصایت بخشه و نگرانی خاصی وجود نداره. ممنون از اونایی که پرسیدن. A new day has come-. وبلاگ عکاسی مهناز میناوند. برای خاطر کتاب ها.

shpr.blogfa.com

بانوی معبد سوخته

http://www.shpr.blogfa.com/1392/05

امروز دکترم پیشنهاد داد که از مغزم اسکن بگیرن. سعی کرد با تمام قوا بهم آرامش بده و بگه که اگر هم غده ای هست خیلی خوش خیمه و جای نگرانی نیست. اما لازم نیست بهش فکر کنم . تو دلم گفتم تو بدون مقدمه بهم داری می گی که ممکنه یه تومور تو هیپوفیزم باشه بعد می گی نگران نباشم؟ هیچ چیز قطعی نیست مگر بعد از اسکن مغز. نمی خوام از الان به این فکر کنم که اگه چیزی اون تو باشه ، چیکار باید بکنم. همین که می دونم یکی از قوی ترین آدمهای روی زمینم برام کافیه. اگه این سرنوشته منه ، دوست دارم توش قهرمان باشم. برای خاطر کتاب ها.

shpr.blogfa.com

بانوی معبد سوخته - - چی بنویسم؟-

http://www.shpr.blogfa.com/post/138/-چی-بنویسم-

هی میام اینجا ، دلم می خواد بنویسم. هی فشار میارم به مغز و دلم که یه چیزی دربیاد قابل نوشتن و خوندن باشه بزارم اینجا. هزار تا فکر و حرف هست تو دلم که نمی دونم چرا نمی تونم بنویسم. روزهام شلوغ تر از قبل شدن و ذهنم حسابی درگیره چیزای خوب خوبه. اما این ولع برای نوشتن بدجوری افتاده به جونم. کاش همین روزا، یه چیزی بخوره تو سرم ، یه کاری کنه ماشین نوشتاری ام دوباره شروع به کار کنه. دلم تنگ شده خب. نوشته شده در پنجشنبه بیست و سوم خرداد 1392ساعت 11:42 قبل از ظهر نویسنده شین. A new day has come-. برای خاطر کتاب ها.

shpr.blogfa.com

بانوی معبد سوخته - - upgrading -

http://www.shpr.blogfa.com/post/135/-upgrading-

باید آدم ها رو قبول کنم. کوته فکری و عدم درک خیلی از مسائل تو زندگی، دست یه سری از آدمها نیست و من نباید اونها رو مجبور کنم که نظرشون رو اونطور که من فکر می کنم تغییر بدن. کاش بتونم کینه ای از کسی تو قلبم راه ندم. کاش بشه روحم اونقدر بزرگ باشه که همه ی آدم ها رو بتونم دوست بدارم. حال قلبم خوب نیست. چرک دلمرده شده ار بس توش حس بد هست نسبت به یه سری آدمها. نمی دونم چطوری و چرا اینطوری شدم، اما وقتی که کشف کردم چرا حال دلم خوب نیست از خودم بدم اومد. من ک ی این همه کینه ای و تلخ بودم تو زندگیم؟ آنی و جزیزه اش.

shpr.blogfa.com

بانوی معبد سوخته

http://www.shpr.blogfa.com/1392/04

A new day has come-. الان، افکار من با اون آدم دو سال پیش زمین تا آسمون فرق کرده. معیارم برای دوستی با آدمها، رابطه ها، کار و زندگی. احساس میکنم بالاخره انعطاف یه جورایی وارد وجودم شده و خوشحالم که سعی نکرده ازم اجازه بگیره. از منه کله شقه دیوونه! حالا ببینیم این سیستم جدید چطور کار می کنه. نوشته شده در جمعه بیست و هشتم تیر 1392ساعت 4:56 قبل از ظهر نویسنده شین. نوشته شده در جمعه بیست و یکم تیر 1392ساعت 8:34 قبل از ظهر نویسنده شین. نوشته شده در شنبه هشتم تیر 1392ساعت 8:45 قبل از ظهر نویسنده شین. مهم نیست ...

shpr.blogfa.com

بانوی معبد سوخته -

http://www.shpr.blogfa.com/post/134

یه زمانهای هس که آدم خسته میشه. از اینکه هوای بقیه رو داشته باشه، ه ی مراقب حرف زدنش باشه به کسی برنخوره، خودش بزنه به کوچه ی علی چپ تا طرف نفهمه که آدم می دونه قضیه چیه،از قربون صدقه های آبکی، از به زور گوش کردن به خزعبلات آدمهای بی سواد ، از احترام نگه داشتن کسایی که لیاقت احترام گذاشتن رو ندارن، از لبخند های مصنوعی، از مودب بودن، از خوب بودن. بابا آدم دیگه نمی کشه یه لحظه هایی. اون مخزن خوب بودنه پ ر میشه و اون وقته که سرازیر میشه. حالا بعدش درست زمانیه که اطرافیان با نگاه های طلبکارانه می گن:.

shpr.blogfa.com

بانوی معبد سوخته - - هزارتو -

http://www.shpr.blogfa.com/post/145/-هزارتو-

یه دوره ی خیلی طولانی در زندگانی من بود که نظرم در مورد همه چیز یکی بود. غیر قابل تغییر! یعنی خدا هم میومد روی زمین نمی تونست اعتقادات من نسبت به خیلی چیزها رو عوض کنه. حالا همه چیز برعکس شده. هر روز نظرم عوض میشه. افکارم ثبات ندارن. نمی تونم تصمیم بگیرم و این خیلی وحشتناکه! و همین باعث میشه تصمیم به فردا و فرداهای دیگه منتقل کنم. از دودل بودم خسته شدم. پن: نتیجه ی پست قبلی هم رصایت بخشه و نگرانی خاصی وجود نداره. ممنون از اونایی که پرسیدن. A new day has come-. وبلاگ عکاسی مهناز میناوند. برای خاطر کتاب ها.

shpr.blogfa.com

بانوی معبد سوخته - - زمستان است-

http://www.shpr.blogfa.com/post/140/-زمستان-است-

برمی گردم و بی هوا به پشت سرم نگاه می کنم. راه طولانی آمده حالا آنقدر دور به نظر می رسد که انگار هرگز قدم های خسته ی مرا به روی تن خود حس نکرده است. زمستان است و من حالم بد نیست. اتفاقا کمی هم بهترم. یه خودم قول داده ام که زود خوب شوم. خوب خوب. نوشته شده در شنبه هشتم تیر 1392ساعت 8:45 قبل از ظهر نویسنده شین. A new day has come-. وبلاگ عکاسی مهناز میناوند. قطعه اي براي تمام فصول. ايستاده در رنگين كمان. من و تو، درخت و بارون. برای خاطر کتاب ها. آنی و جزیزه اش. وقایع روزانه ی یک دانشمند. من ، قهوه و تنهایی.

shpr.blogfa.com

بانوی معبد سوخته - - هَپی نیو یِر -

http://www.shpr.blogfa.com/post/133/-هَپی-نیو-یِر-

ه پی نیو ی ر -. این سال 2012 هم داره تموم میشه. عجب سالی بود! کلا میشه صفت "پا در هوا"یی بهش نسبت داد. خدا رو شکر که این سال با یه خبر خوش تموم شد. خوشحالم. بگذریم. از تموم شدن این سال خیلی خوشحالم چون حس خیلی خوبی نسبت به سال جدید دارم. قراره کارهای هیجان انگیز بکنم. کلی برنامه دارم برای ماه های پیش رو و امیدوارم لااقل تا آخر 2013 بتونم به نصف اون چیزایی که تو س رمه برسم. خوشحالم. دلم روشنه و صورتم یه لبخند پهن و عمیق پوشونده. نوشته شده در دوشنبه یازدهم دی ۱۳۹۱ساعت ۹:۹ قبل از ظهر نویسنده شین.