a-b-zendegi.mihanblog.com

golabetoon1981.blogfa.com

دفترچه خاطرات گلابتون

http://www.golabetoon1981.blogfa.com/9504.aspx

اينجا دفتري است براي ثبت خاطرات زندگي ام. این بهار هم رفت و فصل پر خاطره تابستون از راه رسید.فصلی که هر لحظه ش منو میبره به روزهای خوش کودکی و نوجوانیم که خیلی خوب و شاد گذشت و خاطره بازیهای شادکودکانه. ماه رمضون امسال همه ش دنبال خونه بودم بازبون روزه و زیر تیغ آفتاب خیلی بهم فشار اومد.خیلی سخته با بودجه من خونه پیدا کردن.خیلی گشتم محله ها و کوچه های مختلف همجوار رو سر زدم ولی موردی که خوشم بیاد نبود یا اگه بود پولم نمیرسید یا اگه میرسید و میرفتیم سر قرارداد یه مشکلی پیش میومد و نمیشد! مامان الهه و الناز.

golabetoon1981.blogfa.com

دفترچه خاطرات گلابتون - من به دنیا اومدم

http://www.golabetoon1981.blogfa.com/post-138.aspx

اينجا دفتري است براي ثبت خاطرات زندگي ام. من به دنیا اومدم. پاییز امسال هم به روزهای پایانیش رسید و تمام زورش رو زد که سرررررررررررد باشه و الحق هم که تونست اما خب سرماش خیلی کم با برکت بود و اغلب خشک و بی بارش! و من که عاشق بارونم هی انتظار کشیدم. توی هفته گذشته فقط دو روز سر کار بودم! یک روزش همایش آموزشی و دو روزشم ماموریت کاری و خیلی کیف داد که اداره نرفتم. من فکر میکنم بازنشستگی دوران خیلی خوبی برای من باشه البته اگه به اون سن برسم! نوشته شده در یکشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۵ساعت 8:13 توسط گلابتون.

golabetoon1981.blogfa.com

دفترچه خاطرات گلابتون

http://www.golabetoon1981.blogfa.com/9503.aspx

اينجا دفتري است براي ثبت خاطرات زندگي ام. از دیشب تاحالا دارم فکر میکنم چی شد و چطور گذشت و . چشامو میبندم و میرم به پارسال همین موقع! چه روزهای تلخی بود.روزهایی پر اشک و درد و بغض. روزهایی که داشتم جون میدادم به معنای واقعی.با چشم باز شاهد نابودی زندگی و عشق و همه آرزوهام بودم به دست کسی که یه روزی بهم گفته بود عاشقمه و حالا داشت به هر دری میزد تا ازم دور بشه تا دیگه نبیندم. اما نشد.نخواست که بشه. و بلاخره من تسلیم خواسته کسی شدم که فکر میکردم تا ته دنیا کنارمه اما .رفت. گذشت و من موندم و جای زخمی که هی...

golabetoon1981.blogfa.com

دفترچه خاطرات گلابتون

http://www.golabetoon1981.blogfa.com/9510.aspx

اينجا دفتري است براي ثبت خاطرات زندگي ام. خیلی نگرانم اما دکتر گفته باید کاملا آروم و بی استرس باشی.نمیدونم میشه؟ خدا خودش کمک کنه چون اصلا نمیتونم این یکی رو دیگه تحمل کنم. همش از خدا میخوام هرچی صلاحه همون اتفاق بیفته و امیدوارم خودش کمکم کنه و تنهام نذاره. کلاسم همچنان ادامه داره وکم و بیش درس هم میخونم پس فردا کنکور آزمایشی دارم که امیدوارم خوب بشه و این یک ماه باقی مونده هم به خوبی تموم بشه. یه کم هزینه های دکتر و درمان زیاده و گاهی کم میارم اما همه امیدم به خداست که خودش هوامو داره. تا یار چه خواهد.

golabetoon1981.blogfa.com

دفترچه خاطرات گلابتون

http://www.golabetoon1981.blogfa.com/9509.aspx

اينجا دفتري است براي ثبت خاطرات زندگي ام. گلابتون و شوق مادری. پریروز در کمال ناباوری بهم زنگ زدن و گفتن برم برای مصاحبه.اصلا باورم نمیشد که پرونده در جریان باشه.برای اولین بار به یه کار اداری توی این وطن امیدوار شدم! و دیروز رفتم .یه کم باهام حرف زدن و بعدشم نامه دادن برای پزشکی قانونی و .که مراحل تکمیل پرونده م رو انجام بدم .گفتن بعدش پرونده به کمیسیون میره و اگه رای موافق بدن دوسه ماه بعدش در صورت وجود بچه بهم داده میشه! خانمهایی که جنین ناقص و مشکل دار داشتن و اومده بودن برای گرفتن مجوز سقط! برام دعا...

golabetoon1981.blogfa.com

دفترچه خاطرات گلابتون

http://www.golabetoon1981.blogfa.com/9502.aspx

اينجا دفتري است براي ثبت خاطرات زندگي ام. این روزها که میگذرد. بهشتی ترین روزهای سال هم داره تموم میشه و بهار به ماه آخرش میرسه.هوا عالیه گاهی دلم میخواد یه عالمه راه برم.بدوم.بخندم.اما گاهی نوک تیز خنجر خاطره های گذشته امونم نمیده.اذیتم میکنه.حالم خیلی بهتر از پارساله.خیلی تونستم کنار بیام با شرایطم.تعداد دفعاتی که حالم بد شده به مراتب داره کمتر میشه اما خب جای زخم های کهنه هیچوقت خوب نمیشن و من اینو با وجود تلخیش پذیرفتم. یه کار دیگه هم کردم و اون استارت زدن درس خوندن و ثبت نام توی کلاسهای کنکور بوده ک...

golabetoon1981.blogfa.com

دفترچه خاطرات گلابتون

http://www.golabetoon1981.blogfa.com/9505.aspx

اينجا دفتري است براي ثبت خاطرات زندگي ام. گلابتون و حال و هوای تابستون. این عمه کوچیکه و دختراش و بقیه فامیل کلی تحویلمون گرفتن اما اون بزرگه داشت منفجر میشد و خیلی سعی کرد خودشو کنترل کنه اما به ما خیلی خوش گذشت. حالا هفته بعدم عروسی عمه س که ایشالا بریم . این روزا همش خسته م اما بازم حس خوبی دارم. نوشته شده در شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ساعت 11:6 توسط گلابتون. پروژه نفس گیر خرید خونه روز چهارشنبه با تحویل گرفتن خونه از فروشنده و تحویل دادنش به مستاجر به قسمتهای پایانیش نزدیک شد. تابستون و همه گرماش کلی منو میبر...

golabetoon1981.blogfa.com

دفترچه خاطرات گلابتون

http://www.golabetoon1981.blogfa.com/9508.aspx

اينجا دفتري است براي ثبت خاطرات زندگي ام. هوا خیلی کثیفه سرم و چشام درد میکنه به شدت عصبی و بی حوصله م.شاید به تغییرات فیزیولوژیکی اخیر مربوطه ولی کلا خوش نیست حالم. دیشب با یه آشنایی حرف فامیلمون شد و اصرار داشت که پادرمیونی کنه و گمان میکرد اون پشیمونه و شاید راهی برای برگشت باشه و جالبتر اینکه فکر میکرد من مغرورم و باید کوتاه بیام! گفتم خبر نداری که من چقدر خواستم و نخواست.چقدر التماس کردم و خوردم به در بسته! خدایا خودت آرامش رو از ما دریغ نکن. حال دلم خوش نیست. گلابتون و زخمهایی که سر باز میکنند.