ABEROORIZI.PERSIANBLOG.IR

shidehhh.persianblog.ir

از دسته حديث! - من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی

http://shidehhh.persianblog.ir/post/113

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی. 1587;ه‌شنبه ٢۱ فروردین ،۱۳۸٦. ما که دوباره دانشگاهها باز شده.مثله خر موندیم تو گل. تو عید که فقط مراسم بخور بخواب بود(به جز عیدی گرفتن هااااا. همه کارها مونده.دیروز طبقه معمول می خواستیم نریم سره کلاسه .که خدا رفت تو جلدمونو. یه کم از کارها رو شروع کردیم.استاده هم هیچی نگفت بهمون.بیچاره نمی دونه که نمی شه تو روی ما خندید. دیروز رفتیم دفتره مدیر گروه کارش داشتیم دیدیم یه مرده تو دفترشه .یه کم فکر کردیم دیدیم خوده مدیر گروهمونه. لرزشی دوباره را ممکن است. دنيای اس ام اس.

shidehhh.persianblog.ir

آدرس جدید - من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی

http://shidehhh.persianblog.ir/post/121

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی. 1662;نجشنبه ۱٥ فروردین ،۱۳٩٢. سال هاست که اینجا ننوشتم . امروز از سر بیکاری به یاد اینجا افتادم. و کلی از دیدن نظرات خوشحال شدم. خواستم بگم من و دوس جون خدا رو شکر هنوز در کنار هم هستیم. من نوشتم ها ساعته ۱۱:۱٥ ‎ق.ظ من یعنی shideh joon. پيام هاي ديگران . او هوايم را داشت وقتی که پیاده رو لیز و یخبندان بود بي هوا رفت بي هوا ماندم چه هوايش امروز که پياده رو ها ليزو يخبندان است در سرم پيچيده. ۶کی منو دوس نداره. برای خداحافظی خيلی دير بود. مهران صدام می کنن.

shidehhh.persianblog.ir

بگير بگيره - من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی

http://shidehhh.persianblog.ir/post/114

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی. 1740;کشنبه ٢٦ فروردین ،۱۳۸٦. ما که همچون خر در گل هستیم از دسته این استادا. بابا اینا دیگه کین؟ همشون فوقه تخصص دارن تو کوفت سازیه بخور بخوابه عید . دیگه ببین چقدر قضیه جدیه که منه تنبل هم خیره سرم به کار کردن افتادم. حالا اونا رو ولش اینا چرا باز قاطی کردن و از اردیبهشت قراره مراسمه بگیر بگیر رو در شدیدترین نوعش اجرا کنن. خودم هم میام ها بیخودی به دلتون صابون نزنید که از دستم راحت می شید که اصلا از این خبرا نیست. آخه دلتون میاد من برم؟ من که گناه دارم! مهران صدام م...

shidehhh.persianblog.ir

من حديثم - من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی

http://shidehhh.persianblog.ir/post/115

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی. 1587;ه‌شنبه ٤ اردیبهشت ،۱۳۸٦. دوست جون مهربون اجازه داده بیام اینجا بنویسم دوست جون شیده ممنون. من الان تو سایت دانشگاهم یه عالمه کار داریم مثل خرم موندیم تو گل. سه تفنگدار نشستن یه دونه تو سر خودشون میزنن یه دونه تو سر کامپیوتر دانشگاه. الهام داره کار انجام میده چون بلده ولی منو شیده همین جوری نشستیم بلکه فرجی بشه الهامم خیلی از دست من عصبانیه. من نوشتم ها ساعته ۱۱:٥٠ ‎ق.ظ من یعنی shideh joon. پيام هاي ديگران . ۶کی منو دوس نداره. برای خداحافظی خيلی دير بود.

shidehhh.persianblog.ir

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی

http://shidehhh.persianblog.ir/1386/3

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی. 1583;وشنبه ٧ خرداد ،۱۳۸٦. شيده کم پيدا می شود! پس من برمی گردم. قول بدین فراموشم نکنین. با دسته پر میام و مثل قبل خواهم بود. همتونو دوست دارم دوستای وبلاگیه خیلی خیلی عزیزم. برام دعا کنین. به امید اون روز. من نوشتم ها ساعته ۸:۱٠ ‎ب.ظ من یعنی shideh joon. پيام هاي ديگران . او هوايم را داشت وقتی که پیاده رو لیز و یخبندان بود بي هوا رفت بي هوا ماندم چه هوايش امروز که پياده رو ها ليزو يخبندان است در سرم پيچيده. ۶کی منو دوس نداره. برای خداحافظی خيلی دير بود.

shidehhh.persianblog.ir

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی

http://shidehhh.persianblog.ir/1386/1

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی. 1740;کشنبه ٢٦ فروردین ،۱۳۸٦. ما که همچون خر در گل هستیم از دسته این استادا. بابا اینا دیگه کین؟ همشون فوقه تخصص دارن تو کوفت سازیه بخور بخوابه عید . دیگه ببین چقدر قضیه جدیه که منه تنبل هم خیره سرم به کار کردن افتادم. حالا اونا رو ولش اینا چرا باز قاطی کردن و از اردیبهشت قراره مراسمه بگیر بگیر رو در شدیدترین نوعش اجرا کنن. خودم هم میام ها بیخودی به دلتون صابون نزنید که از دستم راحت می شید که اصلا از این خبرا نیست. آخه دلتون میاد من برم؟ من که گناه دارم! 1587;ه...

shidehhh.persianblog.ir

تصادف هم کردم. - من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی

http://shidehhh.persianblog.ir/post/112

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی. 1662;نجشنبه ۱٦ فروردین ،۱۳۸٦. قربونه شما ما هم بد نیستیم. مشکلات کمی تا قسمتی درست شدن.یعنی مشکله بابایی حل شد ولی از شمال رفتن خبری نیست.عید هم تموم شد و فقط دلهره و اضطراب اینکه کارهای دانشگاهمو انجام ندادم مونده.(البته عیدی ها هم مونده هنوز. اولین تصادفم رو هم به سلامتی انجام دادم. البته تقصیره من نبود که. من هم گفتم چشممممممممممم. ما هم رفتیم خونه دوستم که مامانی دوباره زنگید که بارون زیاده تو هم که دست فرمونت تعطیله. رسیدیم خونه سحر پیاده شد دید به به! در کمال ...

shidehhh.persianblog.ir

حلالم کنيد. - من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی

http://shidehhh.persianblog.ir/post/120

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی. 1662;نجشنبه ۱٤ تیر ،۱۳۸٦. خدا رو شکر ما هم خوبیم. ما هم دیگه رفتنی شدیم. فردا صبح پروازمونه. توروخدا حلالم کنید. من هم برای همتون دونه دونه دعا می کنم قول میدم.ایشالا که سفره حج قسمته همتون بشه. دلم حسابی تنگ می شه برای شما و برای اینجا. امیدوارم بتونم بعده این سفر بنده ی خوبی برای خدا باشم.و رابطه م با دوست جون در اولین فرصت رسمی بشه. نمی دونم چی باید بگم. خلاصه اگر بار گران بودیمو رفتیم. . پيام هاي ديگران . ۶کی منو دوس نداره. برای خداحافظی خيلی دير بود.

shidehhh.persianblog.ir

پسته اضطراری! - من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی

http://shidehhh.persianblog.ir/post/118

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی. 1670;هارشنبه ٢٦ اردیبهشت ،۱۳۸٦. قرار نبود الان آپ کنم اما یه چیزی شد که باید میومدم و می گفتم. قضیه هم اینه که دوست جونه من یعنی شاهین دلش می خواست که من آدرسه اینجا رو بهش بدم و بیاد ببینه اینجا چه خبره من هم دیروز آدرس اینجا رو دادم بهش. بعد که اینجا رو خونده بود خیلی از دستم ناراحت شده بود . می گفت تمامه چزایی که اینجا نوشتی یه مدلیه که بقیه فکر کنن هیچ کس تو زندگیه تو نیست.چرا؟ ببخشید اگه یه کم خصوصی شد.تا بعد. پيام هاي ديگران . ۶کی منو دوس نداره. دنيای اس ام اس.

shidehhh.persianblog.ir

شيده کم پيدا می شود! - من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی

http://shidehhh.persianblog.ir/post/119

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی. 1583;وشنبه ٧ خرداد ،۱۳۸٦. شيده کم پيدا می شود! پس من برمی گردم. قول بدین فراموشم نکنین. با دسته پر میام و مثل قبل خواهم بود. همتونو دوست دارم دوستای وبلاگیه خیلی خیلی عزیزم. برام دعا کنین. به امید اون روز. من نوشتم ها ساعته ۸:۱٠ ‎ب.ظ من یعنی shideh joon. پيام هاي ديگران . او هوايم را داشت وقتی که پیاده رو لیز و یخبندان بود بي هوا رفت بي هوا ماندم چه هوايش امروز که پياده رو ها ليزو يخبندان است در سرم پيچيده. ۶کی منو دوس نداره. برای خداحافظی خيلی دير بود.