ABVASANG.BLOGFA.COM

995636.blogfa.com

افكار زيبا - فراز هایی از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری

http://www.995636.blogfa.com/post-182.aspx

فراز هایی از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری. سلام به همه شما بزرگواران. من کتاب مناجات نامه ی خواجه عبدالله انصاری رو خیلی دوست دارم. بعضی وقتها تو اوقات دلتنگی خوندن دعاهای شعر گونه ی این کتاب می تونه آرامش بخش باشه. قسمتهایی از این کتاب رو برای شما عزیزان انتخاب کردم. امیدوارم شما هم بخونید و به آرامش روحی برسید. نه شناخت تو را توان، نه ثنای تو را زبان. نه دریای جلال و کبریای تو را کران. پس تو را مدح و ثنای چون توان؟ تو را که داند، که تو را تو دانی تو، تو را نداند کس، تو را تو دانی بس. چشم ما را می ش...

995636.blogfa.com

افكار زيبا

http://www.995636.blogfa.com/9011.aspx

میروم خسته و تنها. میروم به سوی دریا. میروم تا که بگیرم. من نشانی از تو ،تنها. روزگاری دل من این همه دلگیر نبود. خسته از زندگی و غربت و تقدیر نبود. روزگاری که تو بودی و دلم درد نداشت. روزگاری که زمین این همه نامرد نداشت. کاش می شد که کسی می آمد. این دل خسته ی ما را می برد. چشم ما را می شست.راز لبخند به لب می آموخت. کاش می شد دل دیوار پر از پنجره بود.و. قفس ها همه خالی بودند.آسمان آبی بود. کاش می شد که غم و دلتنگی راه این خانه ی ما گم می کرد. و دل از هر چه سیاهی ست رها می کردیم. بذر امید به دشت دل هم.

995636.blogfa.com

افكار زيبا - کاش

http://www.995636.blogfa.com/post-184.aspx

کاش قلبم درد پنهانی نداشت. چهره ام هرگز پریشانی نداشت. نوشته شده در شنبه یکم بهمن ۱۳۹۰ساعت توسط مريم. خدایا من تو را گم کرده ام. فراز هایی از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری. میروم خسته و تنها. میروم به سوی دریا. میروم تا که بگیرم. من نشانی از تو ،تنها. روزگاری دل من این همه دلگیر نبود. خسته از زندگی و غربت و تقدیر نبود. روزگاری که تو بودی و دلم درد نداشت. روزگاری کهزمین این همه نامرد نداشت. کاش می شد که کسی می آمد. این دل خسته ی ما را می برد. چشم ما را می شست.راز لبخند به لب می آموخت.

995636.blogfa.com

افكار زيبا - مصاحبه با خدا

http://www.995636.blogfa.com/post-181.aspx

از خدا پرسیدم: وقت داری با من گفت و گو کنی؟ خدا لبخندی زد و پاسخ داد: زمان من بی نهایت است، چه سئوالاتی در ذهن داری که از من بپرسی؟ من سئوال کردم: چه چیزی در آدم ها شما را بیشتر متعجب می کند؟ این که از دوران. کودکی خود خسته می شوند و عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و دوباره آرزوی این را دارند که روزی بچه شوند. این که سلامتی خود را به خاطر به دست آوردن پول از دست می دهند و سپس پول خود را خرج می کنند تا سلامتی از دست رفته را دوباره باز یابند. این که به گونه ای زندگی می کنند که گویی هرگز نخواهند مرد. با افتاد...

995636.blogfa.com

افكار زيبا - مریم

http://www.995636.blogfa.com/post-180.aspx

و تو را فریاد می زنم با این نام. تو را هر چه بلند تر می خوانم. تو را از نفس این قفس هم بلند تر می خوانم. تو را فریاد می زنم،. از میان ذهن سبز بودن در زیر باران،. تو را فریاد می زنم،. از لا به لای انگشتان آبی شبنم. بر روی خواب نرم گلبرگ گل سرخ،. تو را فریاد می زنم،. از ابتدای بودن تا انتهای ماندن،. تو را در نهایت زیبایی رویای یک کودک. تو را فریاد می زنم،. از سلام آفتاب تا نگاه مهتاب. تو مرا می شکنی. و من فریاد می زنم،. باز هم مریم، مریم، مریم! من تو را به وسعت کمان ابروهایت،. به اندازه مهر قلطان گونه هایت.

995636.blogfa.com

افكار زيبا -

http://www.995636.blogfa.com/post-179.aspx

گفتم : خدای من، دقایقی بود در زندگانیم که هوس می کردم سر سنگینم را که پر از دغدغهی دیروز بود و هراس فردا، بر شانه های صبورت بگذارم، آرام برایت بگویم و بگریم، در آن لحظات شانه های تو کجا بود؟ گفت: عزیز تر از هر چه هست، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی که در تمام لحظات بودنت برمن تکیه کرده بودی، من آنی خود را از تو دریغ نکرده ام که تو اینگونه هستی. من همچون عاشقی که به معشوق خویش می نگرد، با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم. گفتم : پس چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی، اینگونه زار بگریم؟ گفت : اول...

995636.blogfa.com

افكار زيبا

http://www.995636.blogfa.com/9008.aspx

خداوندا نمي دانم . در اين دنياي وانفسا كدامين تكيه گاه را تكيه گاه خويش سازم. نمي دانم خداوندا.نمي دانم. دراين وادي كه عالم سر خوش است و جاي خوش دارد. كدامين حالت و حال و دل عالم نصيب خويشتن سازم. به جان لاله هاي پاك و والايت نمي دانم. و مي گريم خداوندا. خداوندا تو راهم ده پناهم ده. اميدم ده خداوندا كه ديگر نا اميدم من و مي دانم كه نوميدي ز درگاهت گناهي بس ستم بار است. وليكن من كه مي دانم. و مي دانم كه آخر بغض پنهاني مرا بي جان و تن سازد. چرا پنهان كنم دردم؟ چرا با كس نگويم من؟ خداوندا نمي دانم نمي دانم.

995636.blogfa.com

افكار زيبا - خدایا

http://www.995636.blogfa.com/post-185.aspx

خدایا همه ارزویم دیدن کربلای توست. نوشته شده در شنبه یکم بهمن ۱۳۹۰ساعت توسط مريم. خدایا من تو را گم کرده ام. فراز هایی از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری. میروم خسته و تنها. میروم به سوی دریا. میروم تا که بگیرم. من نشانی از تو ،تنها. روزگاری دل من این همه دلگیر نبود. خسته از زندگی و غربت و تقدیر نبود. روزگاری که تو بودی و دلم درد نداشت. روزگاری کهزمین این همه نامرد نداشت. کاش می شد که کسی می آمد. این دل خسته ی ما را می برد. چشم ما را می شست.راز لبخند به لب می آموخت. و دل از هر چه سیاهی ست رها می کردیم.

995636.blogfa.com

افكار زيبا - شعری از سهراب

http://www.995636.blogfa.com/post-183.aspx

می نشینم لب حوض:. گردش ماهی ها، روشنی ، من، گل، آب. پاکی خوشه ی زیست. مادرم ریحان می چیند. نان وریحان و پنیر، آسمانی بی ابر، اطلسی هایی تر. رستگاری نزدیک، لای گل های حیاط. نور در کاسه ی مس، چه طراوت ها می ریزد! نردبان از سر دیوار بلند، صبح را روی زمین می آرد. پشت لبخندی پنهان هر چیز. روزنی دارد دیوار زمان، که از ان، جهره ی من پیداست. چیزهایی هست ،که نمی دانم. می دانم ، سبزه ای را بکنم خواهم مرد. می روم بالا تا اوج، من پر از بال و پرم. راه می بینم در ظلمت، من پر از فانوسم. من پر از نورم و شن.