ADKANMC.MIHANBLOG.COM

storybord.blogfa.com

داستان

http://www.storybord.blogfa.com/93102.aspx

تراوشات ذهن بیمار من. آذر كه چو از ميان به در رفت. بنشين و بزن تو تكيه بر تخت. از حافظ خوش لسان بزن فال. آگاه ز عشق و حال و احوال. از ميوه پر ثمر بكن تناول. زشت است كنى به دل تطاول. بر قامت سرخ هندوانه. تيغى تو بكش دانه دانه. بر چهره دل ربا به لبخند. نقل و شكر سخن بپيوند. از پسته خنده رو مپرهيز. وز دانه و گردكان مگر يز. در خوردن و خوابيدن عجل ه. ظلم است به خود در اين شب چله. نوشته شده در سه شنبه ۹ دی۱۳۹۳ساعت ۱۷:۵ بعد از ظهر توسط مهرآئین. باز دارم به ياد تو. مى سازم اين ترانه را. باز با مرور خاطرات تو.

storybord.blogfa.com

داستان - برف پوش

http://www.storybord.blogfa.com/post-255.aspx

تراوشات ذهن بیمار من. همچون رد پایی بجا مانده از عابری خسته. محو می شوی در این بوران بی انجام. این بودن ها و رفتن ها تنها یکپارچگی منظره را برهم می ریزد. عجیب از طیف یادها خارج می کند یادگارهای رنگارنگت را. این برفی که بر خاطره ات می نشیند. وقتی رفتی جایت پر می شود. خاطراتت سفید می گردد. رد پایت محو، چراغت خاموش. نه پرچمی بر بامت می گذارد، نه سنگی بر گورت. سرد، منجمد، پایان یافته. کبود از تمام فراموشی هایی که بر دامنت می ریزد . همچون برف. به دندان بر ای این تنهایی. اگر روزی آفتاب برآید و از افق احساسم.

storybord.blogfa.com

داستان - تلاش مذبوحانه ای

http://www.storybord.blogfa.com/post-260.aspx

تراوشات ذهن بیمار من. وه چه تلاش مذبوحانه ای! نوشته شده در چهارشنبه ۲۱ مرداد۱۳۹۴ساعت ۱۸:۱۵ بعد از ظهر توسط مهرآئین. اگر روزی آفتاب برآید و از افق احساسم. من- که همچو آفتابگردان رو به تو دارم-. سر به زیر خواهم انداخت و همچو غنچه ی شامگاه. از گفتن لب فرو خواهم بست. و در مغرب چشم های تو غروب خواهم کرد. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۹۵. هفته او ل اردیبهشت ۱۳۹۵. هفته چهارم فروردین ۱۳۹۵. هفته چهارم اسفند ۱۳۹۴. هفته او ل اسفند ۱۳۹۴. هفته چهارم بهمن ۱۳۹۴. هفته سوم بهمن ۱۳۹۴. هفته دوم بهمن ۱۳۹۴. هفته او ل بهمن ۱۳۹۴.

storybord.blogfa.com

داستان

http://www.storybord.blogfa.com/93104.aspx

تراوشات ذهن بیمار من. می توان فیروزه ای بود. می توان ناب نبود. رگه ای زرد میان تن یک دست تو بود. می توان پیچ و خم قطره ای از فکر تباه. در میان گذر زنده ای از قصه سیال تو بود. می توان نقشی از درز و ترک بر قامت دل. یا که چون لکه ای از وهم و خیال. بر تن صیقلی خاطر شفاف تو بود. می توان ناب نبود. ولی از بخت خوش و فال درست. همه جا دست به دست. بیش و کم، آنچه که هست. با دل و امیال تو بود. نوشته شده در یکشنبه ۲۸ دی۱۳۹۳ساعت ۲۱:۱۴ بعد از ظهر توسط مهرآئین. اگر روزی آفتاب برآید و از افق احساسم. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۹۵.

storybord.blogfa.com

داستان - نیایشگاه

http://www.storybord.blogfa.com/post-261.aspx

تراوشات ذهن بیمار من. نیایشگاه من بر فراز بامیست که بر آن موسیقی آب با چهاچه بلبل ها بهم می آمیزد. تا ببرد اندیشه هایم را. نیایشگاه من بر فراز بامیست که آنجا رقص درختان سر به فلک کشیده در گیسوان نسیم. زمزمه ای از تمنا در پیش زمینه نیلگون آسمانش بر می انگیزاند. نیایشگاه من بر فراز بامیست که از آن. می توان دید شور زندگی را، از روشنایی چراغ هایی که از آن سوی دره بر صورتت چشمک می زنند. نیایشگاه من بر فراز بامیست که اگر لحظه ای سر بر آسمانش برگیری. سوسو زدن ستارگانش برق نگاهی را در پس مردمانت تداعی خواهند کرد.

storybord.blogfa.com

داستان - سه گانه سکوت

http://www.storybord.blogfa.com/post-258.aspx

تراوشات ذهن بیمار من. نگفته ها را باید شنید. آنها مهمتر از حرف هایی هستند كه گفته می شود. حرف ها برای گوش ها گفته می شود. نگفته ها برای آنهاست كه می شنوند. بعضی حرف ها در قالب كلام نمی گنجد. بیان خیانتیست در قاموس آنها. گاهی یك نگاه پر محتوا تر از كتابیست. همچنان كه صوت در چوب جاری تر از هواست. حرف هایی كه نگفته در سینه خاك می شوند. براده هاییست كه در دل خلیده می شود. شیشه را بر سنگ بكوب، هزار تكه می شود. همچونان عشقی كه انكار می شود. زنده را در خاك كن، می میرد، می پوسد اما. سكوت های میان جمله ها. هفته چ...

storybord.blogfa.com

داستان

http://www.storybord.blogfa.com/91113.aspx

تراوشات ذهن بیمار من. گویی آسمان تیره می شود. ستاره ها واژگون می گردند. ماه وارونه می درخشد. وقتی چشمانت راه نفوذ را بر دلم می بندد. خ رت خ رت سینه ام. تیزی شکننده ای ریه هایم را می خ سد. سوزش قلبم از سرانگستانم فوران می کند. بخار نفسم چشم هایم را می سوزاند. لاشه ای گننده از احساس مسموم شده ام. فاسد از آنچه نباید باشد. لانه زشت ترین موریانه های روح. چیزی در سرم دنگ دنگ صدا می کند. زمزمه دوستت می دارم در ت هینای مغزم. عجیب انعکاس می یابد. پژواک گفته هایم چون بارانی از دروغ بر سینه ام فرو می رود. هفته سوم ...

storybord.blogfa.com

داستان

http://www.storybord.blogfa.com/94053.aspx

تراوشات ذهن بیمار من. عجیب سنگینی می كند بر دلم. حرف هایی كه نگفته در دهانم ماسیده. آشفته به دستان توست. زنده تر، روشن تر و گویاتر. در تاریكنای خواب های آشفته ام. این كفاره سكوتیست كه بر لبانم دوختم. خون بهای عشقی كه بی هوا مرد! نوشته شده در چهارشنبه ۲۱ مرداد۱۳۹۴ساعت ۱۸:۱۹ بعد از ظهر توسط مهرآئین. نیایشگاه من بر فراز بامیست که بر آن موسیقی آب با چهاچه بلبل ها بهم می آمیزد. تا ببرد اندیشه هایم را. نیایشگاه من بر فراز بامیست که آنجا رقص درختان سر به فلک کشیده در گیسوان نسیم. آه دلم را. در آنجا . بعضی حرف ه...

storybord.blogfa.com

داستان - شهباز

http://www.storybord.blogfa.com/post-256.aspx

تراوشات ذهن بیمار من. ای آسمان تلخ، آفتاب تیره گون. مشکی تر از شبق، بالاتر از جنون. آسان به سر شود سردی سایه ها. درد از تنت رود در سوگ آیه ها. از تندی سهی سرو رنگ است تیره وش. وز جیوه اش کلام سیماب سر و قدش. آسیمه سر بدی بی دل همی شدی. دل در گرو زدی آسیمه تر شدی. از رقص لاله گون تا بازتاب خون. در چشم چون شب از ناکرده ها جنون. بارد به خاک تر باران خاطره. خیس از نگاه و بعد رگبار عاطفه. پرواز یک نگاه غوغای واژگان. ساکت چونان نسیم غر ا به هر زبان. بلبل گهی زند لاف از ستایشت. سهره به رقص و ناز قمری به خواهشت.