AHANGRAP.BLOGFA.COM

cheshmakesetareh.blogfa.com

فرزانه - کاش میدونستی

http://www.cheshmakesetareh.blogfa.com/post-140.aspx

کاش میدونستی چه قدر دوستت دارم. چه قدر برات ارزش قائلم. و چه قدر دلواپستم. ای کاش خیلی چیزا رو میدونستی،. شاید اون موقع همه چیز فرق می کرد. کاش می شد از نزدیک اینو میگفتم. اما نمیشه پس همین جا میگم. نوشته شده در دوشنبه ۵ فروردین۱۳۸۷ساعت 7:3 توسط فرزانه. شب ارزو ها از شيما. زمزمه هاي يك پيرزن بلا. زیبا ترین جملات عاشقانه. ديروز تا امروز t.A.T.u.

cheshmakesetareh.blogfa.com

فرزانه - مرسی خدا

http://www.cheshmakesetareh.blogfa.com/post-157.aspx

یه خواب جالب دیدم. هیچ وقت مثل اون موقع آروم نبودم. آرامشی که اون بهم داد خیلی عجیب بود. انگار هیچ وقت سخت نبوده. چقد شبیه اون آقایی بود که اومد تو کلاس. من بودم و مریم و طیبه. چه خط قشنگی داشت. نمی دونم بعد از خوندن آدم و حوا بود یا قبلش. خلاصه هر چی بود. واسه آدمای مهربونی که خلق کردی. که میان تو خواب یکی دیگه. نوشته شده در پنجشنبه ۱۰ اردیبهشت۱۳۸۸ساعت 22:56 توسط فرزانه. شب ارزو ها از شيما. زمزمه هاي يك پيرزن بلا. زیبا ترین جملات عاشقانه. ديروز تا امروز t.A.T.u.

cheshmakesetareh.blogfa.com

فرزانه - خانه ام بي آتش

http://www.cheshmakesetareh.blogfa.com/post-152.aspx

خانه ام بي آتش. خانه ام بي آتش. دستهايم بي حس و نگاهم نگران. مي تواني تو بيا سر اين قصه بگير و بنويس. اين قلم اين کاغذ اينهمه مورد خوب. راستش مي داني طاقت کاغذ من طاق شده. پيکر نازک تنها قلمم زير آوار غم و درد خرد شده. مي تواني تو بيا سر اين قصه بگير و بنويس. مي تواني تو از اين دنياي وحشي بنويس. من دگر خسته شدم. راست گفتند مي شود زيبا ديد مي شود آبي ماند. اما تو بگو گل پرپر شده زيباييست؟ رنگ مرگ عشق آبيست؟ مي تواني تو بيا اين قلم اين کاغذ. بنشين گوشه دنجي و از اين شب بنويس. صحنه ئ پيچش يک پيچک زشت.

cheshmakesetareh.blogfa.com

فرزانه - مرا ببخش

http://www.cheshmakesetareh.blogfa.com/post-153.aspx

مرا چون عاشقت بودم ببخش. مرا چون رهسپار شهر چشمانت بودم ببخش. مرا چون زنده با عطر نفس هایت بودم ببخش. مرا چون دیوانه وار دوست دارت بودم ببخش. من را ببخش چون تا سحر توی رویا بوسه بر رویت زنم. من را ببخش چون تا سحر توی رویا شانه بر مویت زنم. من را ببخش چون تا سحر توی رویا سرخاب بر گونه هایت می زنم. من را ببخش چون تا سحر توی رویا حرف با چشمانت می زنم. من را ببخش هر چند دیگر محکوم شدم. زندانی غم تو تا آخر عمرم شدم. من محکوم همکاری در راه عشق با قلبم شدم. ای دریغا عاشقت تا نهایتم شدم. مرا گویی تورا لیاقت نیست.

cheshmakesetareh.blogfa.com

فرزانه - سکوت وقدمهایم

http://www.cheshmakesetareh.blogfa.com/post-146.aspx

قدم هايم ميگويد با من. گويي آنها هم تنهايند. كه ديگر نيست در كنارشان قدم هايش. آن آشنا را ميگويم. صداي سنگينيست براستي اين صداي سكوت. و چه قريب و آشنا. مدتيست ذهنم و البته قدم هايم آشنايند با اين با اين صدا. گرم و پر از انگيزه .براي گفتن رازهايي.و البته رازهايش با كلام توصيف نميشود. همچنان كه درد هايش .و زخم هايش. راستي سكوت چه رنگي دارد؟ نه رنگ ها هم نميتوانند جلالش را توصيف كنند. قدم هايم هم سكوت كردند .در پاسخ به اين سوال .من كه جاي خود دارم. سكوت و قدم هايم را ميگويم. كه آدم بهشان حسودي ميكرد.

cheshmakesetareh.blogfa.com

فرزانه - ..:: میسوزی . باشد بسوز .اما .. ::..

http://www.cheshmakesetareh.blogfa.com/post-149.aspx

میسوزی . باشد بسوز .اما . : . تو ای پروانه وجودم . یادت می آید که چگونه با آتش سکوتش تو را می سوزاند . یادت می آید آن روزها که لحظه ای از او غافل نمی شدی . یادت می آید خنده هایش را. تحمل شنیدن صدای لرزانش . اشکهایش را نداشتی انگار . خنده هایش آرزویت بود مگر نه؟ آری آرزویم همین بود ولی . دیگر او نمی خواست که من باشم و . او با من ما باشیم . من دیگر تاب پرواز نداشتم انگار. هیچ ندیدم جز خویش و. شعله ای که میسوخت مرا آرام آرام. همان شعله میدانست انگار که من . تاب اینگونه سوختن ندارم . من همینم من همینو.

cheshmakesetareh.blogfa.com

فرزانه - تو و من

http://www.cheshmakesetareh.blogfa.com/post-143.aspx

من با گرفتاریس خوشم. گر تو خوار چون خارم کنی. ای گل بدان خواری خوشم. داروی جان پرور تویی. درمان دردم گر تویی. در کنج بیماری خوشم. روزی اگر کامم دهی. یا آنکه دشنامم دهی. با هر چه خوش داری خوشم. نوشته شده در پنجشنبه ۸ فروردین۱۳۸۷ساعت 16:29 توسط فرزانه. شب ارزو ها از شيما. زمزمه هاي يك پيرزن بلا. زیبا ترین جملات عاشقانه. ديروز تا امروز t.A.T.u.

cheshmakesetareh.blogfa.com

فرزانه - زندگی

http://www.cheshmakesetareh.blogfa.com/post-151.aspx

زندگي گل زردي است به نام غم. فرياد سياهي است به نام آه. رشته کوهي است به نام آرزو. و رودخانه اي است به نام عشق. که به درياي صفا مي ريزد. زندگي يعني عشق، محبت، اميد و آرزو. که در آخر به بياباني به نام وداع منتهي مي شود. نوشته شده در شنبه ۲۴ فروردین۱۳۸۷ساعت 13:53 توسط فرزانه. شب ارزو ها از شيما. زمزمه هاي يك پيرزن بلا. زیبا ترین جملات عاشقانه. ديروز تا امروز t.A.T.u.

cheshmakesetareh.blogfa.com

فرزانه - كلمه هايمان را كاشتيم

http://www.cheshmakesetareh.blogfa.com/post-147.aspx

كلمه هايمان را كاشتيم. كلمه هايمان را كاشتيم. تا در جلگه هاي فردا قد بكشند. واژه هايمان را آويخته ي باد كرديم. به درك درستي از پرواز برسند. شعرهايمان را با قاطعيت. به جرسي سنگي بدل كرديم. تا در بلنداي كوهها. تاريخي زنده به جنبش درآيد. اما، حيفا و دريغا! دشتهايمان را چونان كاغذ برگ ها سوزاندند. آسمانمان را در قفس كردند. و كوههايمان را ترور كردند. نوشته شده در یکشنبه ۱۱ فروردین۱۳۸۷ساعت 10:5 توسط فرزانه. شب ارزو ها از شيما. زمزمه هاي يك پيرزن بلا. زیبا ترین جملات عاشقانه. ديروز تا امروز t.A.T.u.

cheshmakesetareh.blogfa.com

فرزانه - مرگ

http://www.cheshmakesetareh.blogfa.com/post-142.aspx

هرگز از مرگ نهراسیده ام. اگر چه دستانش از ابتذال شکننده تر بود. هراس من باری همه از مردن در سرزمینی ست. از بهای آزادی آدمی. و از خویشتن خویش. اگر مرگ را از این همه ارزشی بیشتر باشد. حاشا حاشا که هرگز از مرگ هراسیده باشم. نوشته شده در سه شنبه ۶ فروردین۱۳۸۷ساعت 6:42 توسط فرزانه. شب ارزو ها از شيما. زمزمه هاي يك پيرزن بلا. زیبا ترین جملات عاشقانه. ديروز تا امروز t.A.T.u.