kaho.blogfa.com
کاهوسکنجبین
http://www.kaho.blogfa.com/8705.aspx
م ه گرفته اطراف بودنم. پیش از آن که. ذوب یا منجمد شوم. مرگ ناز بودن مرا نمی خرد. روی قلب های ما. عشق روی قلب های ما. نوشته شده در 2008/8/11. ساعت 18:38 توسط حسن اسماعیل زاده. زندگی در کدام حال. نوشته شده در 2008/8/4. ساعت 11:6 توسط حسن اسماعیل زاده. پشت به عاشقان مکن . پشت به عاشقان مکن. پشت به عاشقان مکن. نوشته شده در 2008/7/28. ساعت 16:40 توسط حسن اسماعیل زاده. حرفهایی از چند نابغه. کانون وبلاگ نویسان شیراز. گفت گوهای من با خودم / شهاب. میرزا قلمدون / آرش ناجی. آهوی ناتمام / سینا بهمنش. یک پوریا / پوریا.
kaho.blogfa.com
کاهوسکنجبین
http://www.kaho.blogfa.com/8706.aspx
انگار نه انگار که همین چند روز پیش تولدت باشد و به تو تبریک بگویند یک سال بزرگ تر شدنت را. زنده باشی ای مرگ که تو ناز بودن هیچ کس را نمی خری. چند ساعت بیشتر نیست که خبر فوت پدربزرگم رو به من دادند و من هنوز چیزی نشده دل تنگ شده ام برای. برای تمام شعرهایی که از بر بود. برای تمام داستان هایی که برایمان تعریف می کرد از چیزهایی که دیده و ندیده بود. برای دل کوچکش که آرزو داشت یک بار سوار هواپیما شود یا آن را از نزدیک ببیند. کسی همت می کند؟ بزرگ ترین نوه اش باشی و کوچک ترین کار از دستت برنیاید برای تسلی دادن.
endstart.blogfa.com
آغاز یک پایان خوب
http://www.endstart.blogfa.com/1390/12/4
آغاز یک پایان خوب. اینجا آغازی از یک پایان خوب است. ازهمسایه ها پرسیدم گفتند در جریان نیستند کسی آنجا زندگی میکند یا نه .دارم خل میشوم .حرف های آن پیرمرد که قبلا اینجا زندگی میکرد مدام وارد ذهنم میشود .چه قدر روز اول به او خندیدم مراقب پنجره روبرویی باش شبحی همیشه تو را می پاید .جوان من به خاطر همان شبح از اینجا میخواهم بروم. شبح هاهاها پیرمرد خرافاتی حتما فکر کرده من هم مثل نوه هایش هستم که بترسانم.اصلا یکی نیست بگوید پیرمرد جان شبح میخواهد تو را بپاید که چی؟ تو دیگه نیا. دوباره توهمات خود بزرگ بینی...
siraleon.wordpress.com
سهشنبه (بنزین) | Siraleon
https://siraleon.wordpress.com/2015/03/12/سهشنبه-بنزین
به دانشگاه که رسیدم گفتم بروم صبحانه بخورم. دیدم چند نفر از این بچههای موسیقیدان هم حضور دارند. گفتم چه خبر چه طورید؟ گفتند داریم بند میزنیم. گفتم ایول چه چیزی؟ گفتند لاست کنترل از اناتما. یکیشان گفت نه، برویم فلان چیز را بزنیم. یکی دیگرشان گفت که نه، برویم انجی رولینگاستونز را بزنیم. گفتم واقعا؟ از انجی رولینگاستونز آهنگ بدتر نبود؟ اگزیت آن هم موزیکی برای یک فیلم؟ میخواستم بگویم تو دیگر چرا داری اصلا زر میزنی؟ من اینجا رییس هستم، تو دیگر چه میگویی؟ همه گروه را با من میشناسند. گفتم من مینشینم روی صندلی ع...
siraleon.wordpress.com
Cinderella Story | Siraleon
https://siraleon.wordpress.com/2015/07/12/cinderella-story
برای به اشتراک گذاشتن در توییتر کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود). به اشتراک گذاشتن در فیسبوک (در پنجرۀ تازه باز میشود). کلیک کنید تا روی گوگل به اشتراک گذاشته شود (در پنجرۀ تازه باز میشود). کلیک نمایید تا روی Pocket اشتراک گذاشته شود (در پنجرۀ تازه باز میشود). Click to email (در پنجرۀ تازه باز میشود). 4 دیدگاه to “Cinderella Story”. 12 ژوئیه 2015 در 2:21 ب.ظ. 6 اوت 2015 در 7:40 ب.ظ. پست جدید نمینویسی جناب؟ 6 اوت 2015 در 7:54 ب.ظ. 7 اوت 2015 در 1:43 ق.ظ. همین روزمرگی رو شما فقط بنویس…. درحال اتصال به %s.
siraleon.wordpress.com
تصاویری کمتر دیده شده از مائو تسه تونگ | Siraleon
https://siraleon.wordpress.com/2015/04/23/maozedong
تصاویری کمتر دیده شده از مائو تسه تونگ. چند شب پیش مائو به خوابم آمد. همان مائو تسه تونگ معروف که کلی آدم کشت ولی با این همه هنوز از هر ۱۴ نفر در دنیا سه نفرشان چینی هستند. چند دقیقهای بینمان سکوت برقرار بود. حرفی نداشتم با یک آدمی که سالهاست مرده است و حتی خبر ندارد که ایران دیگر شاه ندارد بزنم. بعد از چند دقیقه گفتم چه خبر؟ گفت سلامتی، شما چه خبر؟ گفتم من هم خبر سلامتی، آن دنیا چه خبر؟ گفت چیزی نمیخواستی بگویی؟ برای به اشتراک گذاشتن در توییتر کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود). پاسخی بگذارید لغو پاسخ.
siraleon.wordpress.com
شنبه | Siraleon
https://siraleon.wordpress.com/2015/01/05/شنبه
برای به اشتراک گذاشتن در توییتر کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود). به اشتراک گذاشتن در فیسبوک (در پنجرۀ تازه باز میشود). کلیک کنید تا روی گوگل به اشتراک گذاشته شود (در پنجرۀ تازه باز میشود). کلیک نمایید تا روی Pocket اشتراک گذاشته شود (در پنجرۀ تازه باز میشود). Click to email (در پنجرۀ تازه باز میشود). 3 دیدگاه to “شنبه”. این اسم انتخاب کردن دیگه واقعا مسخره اس. 5 ژانویه 2015 در 9:45 ب.ظ. 5 ژانویه 2015 در 9:48 ب.ظ. شما هر چی دلت خاست صدا کن. 6 ژانویه 2015 در 12:25 ق.ظ. پاسخی بگذارید لغو پاسخ. دو د ر دو.
siraleon.wordpress.com
هزار جریب | Siraleon
https://siraleon.wordpress.com/2015/05/28/هزار-جریب
۱- این اوضاع و حالتی که الان دارم را یادم نمیآید آخرین بار چه موقعی تجربه کردهام. انگار قرار است منفجر شوم و ترمینال در خون و غبار سیاه غمی که دارم با خودم حمل میکنم غرق شود. ۲- نشستن روی یک صندلی خراب در بدترین جای اتوبوس در کنار کسی که اصرار دارد با تلفناش موزیک پخش کند زمانی تبدیل به فاجعه میشود که دو ساعت تاخیر هم بخورد تنگاش و مراسمی که به خاطرش راهی سفر شدهای را از دست بدهی. همه اینها یعنی بیهوده پوییدن. ۴- یک فیلمی در اتوبوس دارد پخش میشود که راستش متوجه نشدهام چی به چی است؟ ۵- سیدی دوم یک فیلم دی...
siraleon.wordpress.com
دسامبر | 2014 | Siraleon
https://siraleon.wordpress.com/2014/12
ماه: دسامبر, 2014. این یکی حساب نیست. با هدف انتشار یک قصه تقریبا بلند، حالا نه آن قدرها هم بلند، راه اندازی شد. بازدید برای عموم فارسیزبانان آزاد است. برای به اشتراک گذاشتن در توییتر کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود). به اشتراک گذاشتن در فیسبوک (در پنجرۀ تازه باز میشود). کلیک کنید تا روی گوگل به اشتراک گذاشته شود (در پنجرۀ تازه باز میشود). کلیک نمایید تا روی Pocket اشتراک گذاشته شود (در پنجرۀ تازه باز میشود). Click to email (در پنجرۀ تازه باز میشود). محل وارد کردن ایمیل. و ر ایز مای م سود؟ دو د ر دو.
siraleon.wordpress.com
قصهء نیمه شب. | Siraleon
https://siraleon.wordpress.com/2015/04/09/قصهء-نیمه-شب
و برای همیشه از مادرش متنفر باقی ماند. پایان. منتشر شده در ما همه به بروسلی احترام میگذاریم. برای به اشتراک گذاشتن در توییتر کلیک کنید (در پنجرۀ تازه باز میشود). به اشتراک گذاشتن در فیسبوک (در پنجرۀ تازه باز میشود). کلیک کنید تا روی گوگل به اشتراک گذاشته شود (در پنجرۀ تازه باز میشود). کلیک نمایید تا روی Pocket اشتراک گذاشته شود (در پنجرۀ تازه باز میشود). Click to email (در پنجرۀ تازه باز میشود). 2 دیدگاه to “قصهء نیمه شب.”. 12 آوریل 2015 در 1:11 ب.ظ. کل یت داستان چقد آشنا بود! خدا به خیر کنه 😀. دو د ر دو.