namehaiesokhteh.blogfa.com
قبل از نوشتن سوزانده شود...
http://www.namehaiesokhteh.blogfa.com/9105.aspx
قبل از نوشتن سوزانده شود. نامههايي كه نوشته نشدهاند. شاید هنوز در آن کوچه های یکبار مصرف باشم. چشمانم را بستم و راه افتادم تا شاید نشانیت را گم کنم. اما چشم که باز کردم، همه کوچه های بن بست به کوچه ام ختم شده بود. حالا نه راه پیش دارم نه راه. دیگر نه توان راه رفتن دارم نه روی ماندن. تمام مسیر دلم گرفته بود و دستم به دلم بود. حالا بر روی همه دیوار های شهر جای دست خونی من است که مانده است. اگر خواستی پیدایم کنی نشانه را بگیر و بیا. شاید هنوز در آن کوچه های یکبار مصرف باشم. ولی در آتش آن چشمها بسوزانید.
namehaiesokhteh.blogfa.com
قبل از نوشتن سوزانده شود...
http://www.namehaiesokhteh.blogfa.com/9201.aspx
قبل از نوشتن سوزانده شود. نامههايي كه نوشته نشدهاند. حالا تو، من را هر جا میخواهی جای بده. من تنها آغوشی را میجویم. تو خود انتخاب کن :. گاهی از رویای تو می گذرم،. گیرم که نمی بینی. و گاه از خواب های من،. افسوس که نمی بینم.". نوشته شده در ۹۲/۰۱/۱۹ساعت 22:15 توسط فاطمه.رسولزاده. و باز مثل هر سال عمو نوروز برایم بهار را هدیه آورده است. امسال هم منتظرت نبودم. اما تو باز آمدی. در را باز گذاشته ام. تمام پنجره های خانه را باز گذاشته ام. همه چیز رنگ و بوی تو را گرفته. کاش اینبار ننه سرما خواب نمی ماند.
namehaiesokhteh.blogfa.com
قبل از نوشتن سوزانده شود...
http://www.namehaiesokhteh.blogfa.com/9106.aspx
قبل از نوشتن سوزانده شود. نامههايي كه نوشته نشدهاند. دلبستن آسان می شود وقتی. شب را با آغوش باز به آغوش گرمت سپردم. تا این سیاهی سکوت کمی آرام گیرد. دلبستن آسان می شود وقتی. در اتاقت پرسه می زنی. پیک پیک از شب. به سیگارش پک بزند و بی آنکه دودش را ببینم،. روحم را در دستانش عریان می کنم. سالهاست در گوشم آوازی تکرار می شود:. مستی هم درد منو. نوشته شده در ۹۱/۰۶/۲۲ساعت 16:35 توسط فاطمه.رسولزاده. تو هم خیالت راحت. بخواب. دیروز عقربه های همیشه خوابیده را روی ساعت رفتنت گذاشتم. تو هم خیالت راحت. بخواب.
alirezatavana.blogfa.com
عليرضا توانا Alireza Tavana - « هفت جرعه شعر »
http://www.alirezatavana.blogfa.com/post-12.aspx
عليرضا توانا Alireza Tavana. خواهش مي كنم از انتشار و يا انتقال نوشته ها بپرهيزيد . ممنونم . خدا ، خود را می بخشد ، می دانم. روسپی عاشقانه می گریست. بهتر از پروانه ای تنهاست ،. من چمدان راز های تو هستم. نکند مأمور های مؤمن مرز. مرا در شکاف های تن ات بیاب. آقا ، انگشتان ام درد می کند. سیگار را بردار ، کبریت را بردار ، آتش بگیران. بگذار گوشه ی لب هام. نمی توانم باران من. همه جای خاطره ات ، خاطره ام درد می کند. بگذار در خلوت دردهای مدام. شراب بیندازیم ، مست شوی ، مست شوم ). انگشتان ام درد می کند بانو.
alirezatavana.blogfa.com
عليرضا توانا Alireza Tavana
http://www.alirezatavana.blogfa.com/9202.aspx
عليرضا توانا Alireza Tavana. خواهش مي كنم از انتشار و يا انتقال نوشته ها بپرهيزيد . ممنونم . خدا ، خود را می بخشد ، می دانم. روسپی عاشقانه می گریست. بهتر از پروانه ای تنهاست ،. من چمدان راز های تو هستم. نکند مأمور های مؤمن مرز. مرا در شکاف های تن ات بیاب. آقا ، انگشتان ام درد می کند. سیگار را بردار ، کبریت را بردار ، آتش بگیران. بگذار گوشه ی لب هام. نمی توانم باران من. همه جای خاطره ات ، خاطره ام درد می کند. بگذار در خلوت دردهای مدام. شراب بیندازیم ، مست شوی ، مست شوم ). انگشتان ام درد می کند بانو.
alirezatavana.blogfa.com
عليرضا توانا Alireza Tavana - « ده هجاي بهاري » ( براي تولد بهار )
http://www.alirezatavana.blogfa.com/post-11.aspx
عليرضا توانا Alireza Tavana. خواهش مي كنم از انتشار و يا انتقال نوشته ها بپرهيزيد . ممنونم . ده هجاي بهاري ( براي تولد بهار ). چهار كفش رنگارنگ دارد. و يك گوشي تلفن به شكل كفش . با رنگ قرمز گوشي. سرخ مي كند و. با پاي برهنه مي دود ميان شعرهاي من و. بوسه مي خواهد ! به کوچه بگو : نوش. رقص برف و چراغ است. بلغز ميان بازوان ام. نه اقيانوس ام ، نه ت نگ. بركه اي تك افتاده ميان رنگ ها. به خانه ام بيا. عشق آسان است . با كفش تو رفت. با لمس ناگهاني لب هاي من. بخار شد ، ابر شد ، باران شد ، باريد! جنين خيس اقيانوس .
alirezatavana.blogfa.com
عليرضا توانا Alireza Tavana
http://www.alirezatavana.blogfa.com/9201.aspx
عليرضا توانا Alireza Tavana. خواهش مي كنم از انتشار و يا انتقال نوشته ها بپرهيزيد . ممنونم . ده هجاي بهاري ( براي تولد بهار ). چهار كفش رنگارنگ دارد. و يك گوشي تلفن به شكل كفش . با رنگ قرمز گوشي. سرخ مي كند و. با پاي برهنه مي دود ميان شعرهاي من و. بوسه مي خواهد ! به کوچه بگو : نوش. رقص برف و چراغ است. بلغز ميان بازوان ام. نه اقيانوس ام ، نه ت نگ. بركه اي تك افتاده ميان رنگ ها. به خانه ام بيا. عشق آسان است . با كفش تو رفت. با لمس ناگهاني لب هاي من. بخار شد ، ابر شد ، باران شد ، باريد! جنين خيس اقيانوس .
alirezatavana.blogfa.com
عليرضا توانا Alireza Tavana
http://www.alirezatavana.blogfa.com/9007.aspx
عليرضا توانا Alireza Tavana. خواهش مي كنم از انتشار و يا انتقال نوشته ها بپرهيزيد . ممنونم . شعرهاي شهريور . ( كلمات ، ويران ات مي كند هر شب ). گفتي چشم بگذار ، گذاشتم. گفتي به دنبالم نگرد تا نگفتمت بيا. نيامدم ، نگشتم ! اكنون شك با تبر افتاده به جان درختان. و من پيرترين درخت اين باغ. ناشنوا شده ام ! خوشا پلك هاي باز. شاد بايد زيست . رنج بر سياهرگ ام شوريده. و درد شتك زده بر ريشه ي قلب ام. شاد نمي شود شب ام. پيش از آن كه لبخند. بر چشم تو بنشيند ! بر كوير بي حاصل اين لحظه هاي دو ار. بيش از گلايه و اندوه.
alirezatavana.blogfa.com
عليرضا توانا Alireza Tavana - از من مپرس چگونه ام ؟ آن سان ام كه تو مرا خواسته اي ! ( شعرهاي خرداد ِ من )
http://www.alirezatavana.blogfa.com/post-7.aspx
عليرضا توانا Alireza Tavana. خواهش مي كنم از انتشار و يا انتقال نوشته ها بپرهيزيد . ممنونم . از من مپرس چگونه ام؟ آن سان ام كه تو مرا خواسته اي! شعرهاي خرداد من ). رفيق ، رفيق زخم هاي كهنه و تازه. رفيق رفيق دربند . رفيق گرسنه ي دربند. و ما ، نمي دانم؟ خواب ديدي مادرت پيش از مرگ ، اين را گفت. اميد تو را زنده نگه مي دارد. حال برخيز و سنگريزه هاي سلول ات را بشمار. اين بار ، از بزرگ به كوچك. فردا ، از كوچك به بزرگ. ظهر تابستان است ، برف مي بارد. ثانيه هاي برهنه ي ساعت ، مراسم اعدام. نشسته اي بر شكوفه ي گيلاس.
namehaiesokhteh.blogfa.com
قبل از نوشتن سوزانده شود... - انتخاب کن...
http://www.namehaiesokhteh.blogfa.com/post-24.aspx
قبل از نوشتن سوزانده شود. نامههايي كه نوشته نشدهاند. حالا تو، من را هر جا میخواهی جای بده. من تنها آغوشی را میجویم. تو خود انتخاب کن :. گاهی از رویای تو می گذرم،. گیرم که نمی بینی. و گاه از خواب های من،. افسوس که نمی بینم.". نوشته شده در ۹۲/۰۱/۱۹ساعت 22:15 توسط فاطمه.رسولزاده. ولی در آتش آن چشمها بسوزانید. برای آنکه هوا را پر از ستاره کنید. شبانه دفتر شعر مرا بسوزانید. به جای خرقه،تمام مرا،برابردوست. برای کم شدن ماجرا بسوزانید. خوش آنکه تابردم سوی دوست،خاکستر. مرا به راه نسیم صبا بسوزانید.