AQUARIUM77.BLOGFA.COM

tanhavabahame.blogfa.com

خدا دوست دارد من و تو بخندیم - مردی در چمنزار

http://www.tanhavabahame.blogfa.com/post-9.aspx

خدا دوست دارد من و تو بخندیم. داستان های کوتاه و جالب در مورد خدایی که شاید خیلی از ماها نمی شناسیمش؟ مردی در چمنزار نشسته بود با خدا نجوا میکرد. خدایابا من صحبت کن. یک چکاوک آواز خواند ولی مرد نشنید. پس مرد با صدای بلند گفت:خدایا با من صحبت کن. آذرخش در آسمان غرید ولی مرد متوجه نشد. خدایا یک معجزه به من نشان بده. یک زندگی متولد شد ولی مرد نفهمید . مرد ناامیدانه گریه کرد و گفت :. خدایا مرا لمس کن و بگذار تو را بشناسم. پس خدا نزد او آمد و او را لمس کرد. نوشته شده در شنبه یکم اسفند ۱۳۸۸ساعت 16:17 توسط yasna.

tanhavabahame.blogfa.com

خدا دوست دارد من و تو بخندیم

http://www.tanhavabahame.blogfa.com/8809.aspx

خدا دوست دارد من و تو بخندیم. داستان های کوتاه و جالب در مورد خدایی که شاید خیلی از ماها نمی شناسیمش؟ گفت : کسی دوستم ندارد . میدانی چقدر سخت است اینکه کسی دوستت نداشته باشد؟ تو برای دوست داشتن بود که جهان را ساختی . حتی تو هم بدون دوست داشتن ! نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم آذر ۱۳۸۸ساعت 23:36 توسط yasna. از من پرسید: دوست داری با من مصاحبه کنی؟ پاسخ دادم: اگر شما وقت داشته باشید. لبخندی زد و پاسخ داد. زمان من ابدیت است. چه سؤالاتی در ذهن. داری که دوست داری از من بپرسی؟ هرچه دل تنگم میخواهد میگویم.

tanhavabahame.blogfa.com

خدا دوست دارد من و تو بخندیم

http://www.tanhavabahame.blogfa.com/8811.aspx

خدا دوست دارد من و تو بخندیم. داستان های کوتاه و جالب در مورد خدایی که شاید خیلی از ماها نمی شناسیمش؟ فرشته تصمیمش را گرفته بود . پیش خدا رفت و گفت :خدایا می خواهم زمین را از نزدیک ببینم اجازه می خواهم و مهلتی کوتاه .دلم بی تاب تجربه ای زمینی است. خداوند درخواست فرشته را پذیرفت . فرشته گفت :تا باز میگردم بال هایم را اینجا میسپارم این بالها در زمین چندان به کار من نمی آید . فرشته گفت :باز می گردم حتما باز می گردم. این قولی است که فرشته به خدا میدهد. نوشته شده در شنبه سوم بهمن ۱۳۸۸ساعت 23:7 توسط yasna.

tanhavabahame.blogfa.com

خدا دوست دارد من و تو بخندیم

http://www.tanhavabahame.blogfa.com/9205.aspx

خدا دوست دارد من و تو بخندیم. داستان های کوتاه و جالب در مورد خدایی که شاید خیلی از ماها نمی شناسیمش؟ خدایا منو ببخش خیلی وقتا که از آدما دلگیر میشم سر تو داد میزنم.نق میزنم.نا شکری میکنم.میدونی چرا چون اون موقع ها هیشکی رو جز تو ندارم.ولی بازم با تموم اینا تو منو میبخشی با تموم اشتباهاتم.امنترین جا برای من آغوش توئه "خدا". ممنون که همیشه هستی حتی وقتایی که سرت داد میزنم. نوشته شده در سه شنبه بیست و نهم مرداد ۱۳۹۲ساعت 11:8 توسط yasna. اگه این زندگی باشه من از مردن هراسم نیست. هرچه دل تنگم میخواهد میگویم.

tanhavabahame.blogfa.com

خدا دوست دارد من و تو بخندیم - قشنگ کوچک

http://www.tanhavabahame.blogfa.com/post-3.aspx

خدا دوست دارد من و تو بخندیم. داستان های کوتاه و جالب در مورد خدایی که شاید خیلی از ماها نمی شناسیمش؟ گفت : کسی دوستم ندارد . میدانی چقدر سخت است اینکه کسی دوستت نداشته باشد؟ تو برای دوست داشتن بود که جهان را ساختی . حتی تو هم بدون دوست داشتن ! گفت : به پاهایم نگاه کن! ببین چقدر چندش آور است . چشم ها را آزار می دهم. دنیا را کثیف میکنم. آدم هایت از من می ترسند . مرا می کشند برای اینکه زشتم . زشتی جرم من است . گفت : این دنیا فقط مال قشنگ هاست . مال گل ها و پروانه ها ، مال قاصدک ها مال من نیست . و من زیبایم .

tanhavabahame.blogfa.com

خدا دوست دارد من و تو بخندیم - یک دعای زیبا

http://www.tanhavabahame.blogfa.com/post-8.aspx

خدا دوست دارد من و تو بخندیم. داستان های کوتاه و جالب در مورد خدایی که شاید خیلی از ماها نمی شناسیمش؟ از خدا خواستم عادت های زشت را ترکم بدهد. خدا فرمود خودت باید انها را رها کنی. از او درخواست کردم فرزند معلولم را شفا دهد. خدا فرمود روحش که سالم است جسم هم که موقتی ست. از او خواستم به من صبر عطا کند. فرمود صبر خاصل سختی و رنج است عطا کردنی نیست آموختنی ست. گفتم مرا خوشبخت کن. فرمود نعمت از من خوشبخت شدن از تو . از او خواستم مرا دچار درد و عذاب نکند. از او خواستم روحم را رشد دهد.

tanhavabahame.blogfa.com

خدا دوست دارد من و تو بخندیم - فرشته فراموش کرد...

http://www.tanhavabahame.blogfa.com/post-7.aspx

خدا دوست دارد من و تو بخندیم. داستان های کوتاه و جالب در مورد خدایی که شاید خیلی از ماها نمی شناسیمش؟ فرشته تصمیمش را گرفته بود . پیش خدا رفت و گفت :خدایا می خواهم زمین را از نزدیک ببینم اجازه می خواهم و مهلتی کوتاه .دلم بی تاب تجربه ای زمینی است. خداوند درخواست فرشته را پذیرفت . فرشته گفت :تا باز میگردم بال هایم را اینجا میسپارم این بالها در زمین چندان به کار من نمی آید . فرشته گفت :باز می گردم حتما باز می گردم. این قولی است که فرشته به خدا میدهد. نوشته شده در شنبه سوم بهمن ۱۳۸۸ساعت 23:7 توسط yasna.

tanhavabahame.blogfa.com

خدا دوست دارد من و تو بخندیم - در آغوش پروردگار

http://www.tanhavabahame.blogfa.com/post-5.aspx

خدا دوست دارد من و تو بخندیم. داستان های کوتاه و جالب در مورد خدایی که شاید خیلی از ماها نمی شناسیمش؟ حواسمو پرت نکن دارم دعا می کنم. خب تو منو صدا کردی. دیدی دوباره صدام کردی. مگه نگفتی :. اها اما منظوری نداشتم .فقط داشتم دعای روزانه مو می خوندم .من همیشه با خدا رازو نیاز میکنم و این خیلی حالمو خوب میکنه. بسیار خب ادامه بده. ز نام تو مقدس باد. خب یعنی ام م م م م م . نمیدونم . خب این یه قسمت از دعاست راستی معنیش چیه؟ یعنی عزیز منزه عالی. اها تا به حال درباره ش فکر نکرده بودم . به خاطرش چیکار میکنی؟ وقتی ...

tanhavabahame.blogfa.com

خدا دوست دارد من و تو بخندیم - بی تو با خدا

http://www.tanhavabahame.blogfa.com/post-12.aspx

خدا دوست دارد من و تو بخندیم. داستان های کوتاه و جالب در مورد خدایی که شاید خیلی از ماها نمی شناسیمش؟ بی تو با خدا. این زمان نشسته بی تو با خدا. آنکه با تو بود و با خدا نبود. میکند هوای گریه های تلخ. آنکه خنده از لبش جدا نبود. نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم شهریور ۱۳۹۲ساعت 8:57 توسط yasna. کنار رویاهایم یک صندلی خالی از آن توست بنشینی یا بروی. دوستت دارم. هرچه دل تنگم میخواهد میگویم. و خدایی که در این نزدیکی ست.