AREZU5K.BLOGFA.COM

deltangihaye-khamush.blogfa.com

به دلتنگی هایم دست نزن

http://www.deltangihaye-khamush.blogfa.com/8911.aspx

به دلتنگی هایم دست نزن. خدایا صدامو بشنو.من تنهام اگه تنهام بذاری تنهاترینم. شعری که فروغ فرخزاد را از لیست شاعران حذف کرد! بر روی ما نگاه خدا خنده می زند،. هر چند ره به ساحل لطفش نبرده ایم. زیرا چو زاهدان سیه کار خرقه پوش،. پنهان ز دیدگان خدا می نخورده ایم. پیشانی ار ز داغ گناهی سیه شود،. بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا. نام خدا نبردن از آن به که زیر لب،. بهر فریب خلق بگوئی خدا خدا. ما را چه غم که شیخ شبی در میان جمع،. بر رویمان ببست به شادی در بهشت. او می گشاید او که به لطف و صفای خویش،. سهم من از زندگی .

deltangihaye-khamush.blogfa.com

به دلتنگی هایم دست نزن -

http://www.deltangihaye-khamush.blogfa.com/post-77.aspx

به دلتنگی هایم دست نزن. خدایا صدامو بشنو.من تنهام اگه تنهام بذاری تنهاترینم. روزی سقراط (حکیم معروف یونانی)، مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر است. علت ناراحتیش را پرسید، پاسخ داد: در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم، جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.". سقراط گفت: چرا رنجیدی؟ مرد با تعجب گفت: خب معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است.". مرد گفت: مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم. آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود. خنده بر لب میزنم تا...

deltangihaye-khamush.blogfa.com

به دلتنگی هایم دست نزن -

http://www.deltangihaye-khamush.blogfa.com/post-75.aspx

به دلتنگی هایم دست نزن. خدایا صدامو بشنو.من تنهام اگه تنهام بذاری تنهاترینم. شیشه ای می شكند. یك نفر می پرسد.چرا شیشه شكست؟ دل من سخت شكست اما، هیچ كس هیچ نگفت و نپرسید چرا. نوشته شده در ۸۹/۰۸/۰۱ساعت۱۱:۲۷ قبل از ظهرتوسط تنهاترین تنها. اگر سهم من از این همه ستاره فقط سوسوی غریبی است، غمی نیست. همین انتظار رسیدن شب برایم کافیست. در زمین عشقی نیست که زمینت نزند ،آسمان را دریاب. خنده بر لب میزنم تا كس نداند راز من . ورنه این دنیا كه ما دیدیم خندیدن نداشت. سهم من از زندگی . دیروز ، امروز و فردای من .

deltangihaye-khamush.blogfa.com

به دلتنگی هایم دست نزن - شعر!!!

http://www.deltangihaye-khamush.blogfa.com/post-83.aspx

به دلتنگی هایم دست نزن. خدایا صدامو بشنو.من تنهام اگه تنهام بذاری تنهاترینم. تو دری مچد، دلی من دسد/ نه میشد کندد، نه میشد بسد. روزی عاشورا، عرقی جلفای/ نه میشد خوردد، نه میشد نسد. تو گلی غمزه ی جلو چشمی دل/ نه میشد بود کرد، نه میشد دس زد. دلی من گربه س، سنبلطیبم/ شنیده س بودا، آ شده س مسد. نیمیگم اصی نبودم عاشق / ولی عشقی تو همه را پس زد. برا من بسس که تو آلو شی/ تا به ما بلکی برسد هسد. برا من بسس که گزی آرتی / بخوری من شم آرتی لا لثد. دو هزار و پنج؟ آ دلی سرتق مگه باور کرد؟ نه میشد کندد، نه میشد بسد.

deltangihaye-khamush.blogfa.com

به دلتنگی هایم دست نزن - هنر آب

http://www.deltangihaye-khamush.blogfa.com/post-64.aspx

به دلتنگی هایم دست نزن. خدایا صدامو بشنو.من تنهام اگه تنهام بذاری تنهاترینم. رفته باران مگر امروز به مهمانی آب. که شده بیشتر از پیش پریشانی آب. باز تا چک چک باران به سلامت برسد. جای چین ، غلغله افتاده به پیشانی آب. آسمان چتر برافراشته تا جلوه کند. بیش از این روی زمین چهره بارانی آب. ساز باران که پریشان شده در پرده عشق. خوشتر آید به غزل پیش غزلخوانی آب. همه جا سایه خورشید به رقص آمده است. تا هنر جلوه کند در دل نورانی آب. هرچه هست از هنر آب به سامان برسد. نیست زین روی ادب بی سر و سامانی آب. سهم من از زندگی .

deltangihaye-khamush.blogfa.com

به دلتنگی هایم دست نزن

http://www.deltangihaye-khamush.blogfa.com/8907.aspx

به دلتنگی هایم دست نزن. خدایا صدامو بشنو.من تنهام اگه تنهام بذاری تنهاترینم. رفته باران مگر امروز به مهمانی آب. که شده بیشتر از پیش پریشانی آب. باز تا چک چک باران به سلامت برسد. جای چین ، غلغله افتاده به پیشانی آب. آسمان چتر برافراشته تا جلوه کند. بیش از این روی زمین چهره بارانی آب. ساز باران که پریشان شده در پرده عشق. خوشتر آید به غزل پیش غزلخوانی آب. همه جا سایه خورشید به رقص آمده است. تا هنر جلوه کند در دل نورانی آب. هرچه هست از هنر آب به سامان برسد. نیست زین روی ادب بی سر و سامانی آب. خانه ام ابری است.

deltangihaye-khamush.blogfa.com

به دلتنگی هایم دست نزن

http://www.deltangihaye-khamush.blogfa.com/8905.aspx

به دلتنگی هایم دست نزن. خدایا صدامو بشنو.من تنهام اگه تنهام بذاری تنهاترینم. رفته بودم سر حوض. تا ببینم شاید عکس تنهایی خود را در آب. آب در حوض نبود. هیچ تقصیر درختان نیست. ظهر دم کرده تابستان بود. پسر روشن آب لب پاشویه نشست. و عقاب خورشید آمد او را به هوا برد که برد. نوشته شده در ۸۹/۰۵/۳۰ساعت۱۹:۷ بعد از ظهرتوسط تنهاترین تنها. تنهایی را دوست دارم. تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست . تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست . تنهایی را دوست دام زیرا تجربه کردم . تنهایی را دوست دارم زیرا. یادم باشد...

deltangihaye-khamush.blogfa.com

به دلتنگی هایم دست نزن - دو راهی...

http://www.deltangihaye-khamush.blogfa.com/post-80.aspx

به دلتنگی هایم دست نزن. خدایا صدامو بشنو.من تنهام اگه تنهام بذاری تنهاترینم. دو جاده در جنگلی زردفام از همدیگر جدا می شدند. و من قادر به دنبال کردن هردوی آنها نبودم. پس مدتی طولانی ایستادم ، تا بتوانم یکی را انتخاب کنم. و تا جایی که چشمم کار می کرد به امتداد آنها نظر انداختم. تا جایی که دو جاده در زیر بته ها پیچ می خورد و از نظر محو می شد. بالاخره یکی از آنها را برگزیدم . بخاطر وضوح و زیباییش. و شاید بخاطر ادعای بهترش! چون آنجا علفزار بود و رهگذر می طلبید ،. و شاید به یک اندازه لگدمال شده بودند.

deltangihaye-khamush.blogfa.com

به دلتنگی هایم دست نزن

http://www.deltangihaye-khamush.blogfa.com/8912.aspx

به دلتنگی هایم دست نزن. خدایا صدامو بشنو.من تنهام اگه تنهام بذاری تنهاترینم. خبر به دورترین نقطهی جهان برسد. خبر به دورترین نقطهی جهان برسد. نخواست او به من خسته بیگمان برسد. شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت. کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد؟ چه میکنی اگر او را که خواستی یک عمر. به راحتی کسی از راه ناگهان برسد . رها کنی، برود، از دلت جدا باشد. به آنکه دوستترش داشته . به آن برسد. رها کنی بروند و دو تا پرنده شوند. خبر به دورترین نقطهی جهان برسد. گلایهای نکنی بغض خویش را بخوری. خدا کند که . نه! شاید تجرب...

deltangihaye-khamush.blogfa.com

به دلتنگی هایم دست نزن - شعری که فروغ فرخزاد را از لیست شاعران حذف کرد !!!

http://www.deltangihaye-khamush.blogfa.com/post-82.aspx

به دلتنگی هایم دست نزن. خدایا صدامو بشنو.من تنهام اگه تنهام بذاری تنهاترینم. شعری که فروغ فرخزاد را از لیست شاعران حذف کرد! بر روی ما نگاه خدا خنده می زند،. هر چند ره به ساحل لطفش نبرده ایم. زیرا چو زاهدان سیه کار خرقه پوش،. پنهان ز دیدگان خدا می نخورده ایم. پیشانی ار ز داغ گناهی سیه شود،. بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا. نام خدا نبردن از آن به که زیر لب،. بهر فریب خلق بگوئی خدا خدا. ما را چه غم که شیخ شبی در میان جمع،. بر رویمان ببست به شادی در بهشت. او می گشاید او که به لطف و صفای خویش،. سهم من از زندگی .