ARGHAVANKAVEH.BLOGFA.COM
گیساگیسا -
http://arghavankaveh.blogfa.com/
گیسا -
http://arghavankaveh.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
15
SSL
EXTERNAL LINKS
18
SITE IP
149.56.201.253
LOAD TIME
0.281 sec
SCORE
6.2
گیسا | arghavankaveh.blogfa.com Reviews
https://arghavankaveh.blogfa.com
گیسا -
arghavankaveh.blogfa.com
گیسا -
http://www.arghavankaveh.blogfa.com/post-6.aspx
دوست دارم ذره ای از د ینم را به این همه دلدادگی و سرایش عاشقانه ی شما، با یادآوری یکی از شعرهاتان در این جا، ادا کنم. جسارتم را می پذیرید و می بخشید که؟ برای تسکین خاطر دوستی به نام UPDATE). من که خوابم نمیبرد ، خواب و. نیمههای شب شده و. تو در آغوش همسرت خوابی. ازتوعمری گذشته اما من. باخودم فکر میکنم که هنوز. تو همان دختر جوان هستی. با همان گونههای سرخابی. فرض کن این اتاق پیش من است. وهمین تخت با من خوشبخت. فرض کن این لباس خواب سفید. فرض کن این ملافهی آبی. زیر باران من خراب شود. اتفاقا تو هم پس از باران.
گیسا -
http://www.arghavankaveh.blogfa.com/post-10.aspx
یك روز یک پسر کوچولو که می خواست انشاء بنویسه از پدرش می پرسه:. لطفا برای من بگین سیاست یعنی چی؟ پدرش فکر می کنه و می گه :بهترین راه اینه که من برای تو یک مثال در مورد. خانواده خودمون بزنم که تو متوجه سیاست بشی. من حکومت هستم، چون همه چیز رو در خونه من تعیین می کنم. مامانت جامعه هست، چون کارهای خونه رو اون اداره میکنه. کلفت مون ملت فقیر و پا برهنه هست، چون از صبح تا شب کار می کنه وهیچی نداره. تو روشنفکری چون داری درس میخونی و پسر فهمیده ای هستی. داداش کوچیکت هم که دو سالش هست،نسل آینده است. پسر می گه: بله.
گیسا
http://www.arghavankaveh.blogfa.com/9003.aspx
تمام تناسب توست با عشق. بی قراری ام را. نوشته شده در دوشنبه دوم خرداد ۱۳۹۰ساعت 14:3 توسط رضوان پور کاوه. از استیضاح فرشته ها. بازگشته اند پای بساط قهوه ی من. خیره مانده به چشم هایم. اسم مستعار من است. انحصاری انجمادپذیری ام را. پیش چشم های تو تجربه می کنم. خدا در سرخرگ هایم. با هر تپش قلبم عاشق شود. من احساساتی ترین پدیده ی قرنم. من به پایبوس تو در آوردم. نوشته شده در دوشنبه دوم خرداد ۱۳۹۰ساعت 14:2 توسط رضوان پور کاوه. یك روز یک پسر کوچولو که می خواست انشاء بنویسه از پدرش می پرسه:. پسر می گه: بله. سیاست ...
گیسا -
http://www.arghavankaveh.blogfa.com/post-5.aspx
تکه های طلایی ام. سال هاست پس از انفجار آغوشت. معاوضه می شوند با سکه هایی دو رو. بند ناف تو را به آب دادم. من عمو زنجیر باف نمی خواهم. دایه ام را به استکبار جهانی. تا کودکی ام را. و بی قراری اکنونم را. دردانه ی مادری هستم. که از بند تو. 8 اردی بهشت 1390. نوشته شده در جمعه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 14:31 توسط رضوان پور کاوه. و در زمینه ی موسیقی که ارتباط برادرانه ای با شعر داره، به موسیقی سنتی، گاهی مشغولم. تصور خیال-سید جواد رحمتی.
گیسا
http://www.arghavankaveh.blogfa.com/9002.aspx
گاه کوچکم میبینی و گاه بزرگ. نه کوچکم و نه بزرگ. خودت هستی که دور میشوی و نزدیک. نوشته شده در شنبه سی و یکم اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 3:43 توسط رضوان پور کاوه. دوست دارم ذره ای از د ینم را به این همه دلدادگی و سرایش عاشقانه ی شما، با یادآوری یکی از شعرهاتان در این جا، ادا کنم. جسارتم را می پذیرید و می بخشید که؟ برای تسکین خاطر دوستی به نام UPDATE). من که خوابم نمیبرد ، خواب و. نیمههای شب شده و. تو در آغوش همسرت خوابی. ازتوعمری گذشته اما من. باخودم فکر میکنم که هنوز. تو همان دختر جوان هستی. با همان گونههای سرخابی.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
15
ابن الوقت
http://www.marzietabatabai.blogfa.com/1392/02
جابرای من گنجشک زیاداست - ولی به درختان خیابان تو عادت دارم. از لابلای این سطرها. هنوز هم دوستت دارم. ریش هایت را که می تراشی. رودها به دورت می پیچند. درختان آواز سر می دهند. ومن دلم تنگ می شود. بوی توت فرنگی قرمز. اصالت انگلیس به یعقه کتت. من که دیگر شب ها تو را به یاد نمی آورم. اصلا خواب زود تراز تو می آید. و من خودکارم را زمین می گذارم. چراغ را بهانه می کنم. اتاق سرد تراز آن است که. مارا بهم نزدیک کند. نوشته شده در چهارشنبه ۴ اردیبهشت۱۳۹۲ساعت 15:42 توسط marzietabatabai. عباس خوش عمل کاشانی.
ابن الوقت -
http://www.marzietabatabai.blogfa.com/post/5
جابرای من گنجشک زیاداست - ولی به درختان خیابان تو عادت دارم. به ادبیات چسبیده ام. هنوز بحرها به خاطرم نمی مانند. اما صدای پایت از پله ها. رودکی را در بوی جویش. دیگر شعرهایم بوی تو را نمی دهند. باید دستورزبان را رعایت کنم. به ادبیات احترام بگذارم. هرچند دل نشین نباشد. فرمول های زیادی به طبیعت داده ای. دیگر نگران مانیفست نمی شوم. منزوی ها هم که نباشند. ادبیات امن تر می شود. نمی دانم سروش بشوم بهتر است. یا مثل معین فرهنگ بنویسم. تورا در سبک هندی جا میگذارم. عباس خوش عمل کاشانی. سید حسن حسینی تیل آبادی.
ابن الوقت -
http://www.marzietabatabai.blogfa.com/post/10
جابرای من گنجشک زیاداست - ولی به درختان خیابان تو عادت دارم. شاید که مرا زخم پراکنده زند. رندی که چو من گریه کنم خنده زند. هزار هزار چندین عربده بر من خوارتر بود احتمال کردن از تو که یک ذره جواب بی مسامحت نوشتن. به او که گفت مغزم سبز نمی شود. خفته خبر ندارد سر بر کنار جانان. کاین شب دراز باشد بر چشم پاسبانان. بر عقل من بخندی گر در غمش بگریم. کاین کارهای مشکل افتد به کاردانان. دل داده را ملامت گفتن چه سود دارد. میباید این نصیحت کردن به دلستانان. دامن ز پای برگیر ای خوبروی خوش رو. عباس خوش عمل کاشانی.
ابن الوقت -
http://www.marzietabatabai.blogfa.com/post/7
جابرای من گنجشک زیاداست - ولی به درختان خیابان تو عادت دارم. رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن. ترک من خراب شب گرد مبتلا کن. ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها. خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن. از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی. بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن. ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده. بر آب دیده ما صد جای آسیا کن. خیره کشی است ما را دارد دلی چو خارا. بکشد کسش نگوید تدبیر خونبها کن. بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد. ای زردروی عاشق تو صبر کن وفا کن. دردی است غیر مردن آن را دوا نباشد.
ابن الوقت
http://www.marzietabatabai.blogfa.com/1393/10
جابرای من گنجشک زیاداست - ولی به درختان خیابان تو عادت دارم. حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم. بهانه ی سارا بهمنی عزیز پوشه های زرد و. چه بیگاه بر در می کوبی ای عشق. دارم خواب تو را می بیبنم. و در خواب از یاد برده ام. تا در به رویت بگشایم. من از دشت های خستگی برگشته ام. با دستانی به پاکی حنا. تا بره های تنهایی ام مرا باز شناسند. یا من، خود بره های تنهایی هستم. پشت دریچه به انتظار رنگ موعود. چه بیگاه بر در می کوبی ای عشق. دارم خواب می بینم. دستم به پر شال ارغوانی ات رسیده. و در خواب از یاد برده ام.
ابن الوقت
http://www.marzietabatabai.blogfa.com/1393/05
جابرای من گنجشک زیاداست - ولی به درختان خیابان تو عادت دارم. به ادبیات چسبیده ام. هنوز بحرها به خاطرم نمی مانند. اما صدای پایت از پله ها. رودکی را در بوی جویش. دیگر شعرهایم بوی تو را نمی دهند. باید دستورزبان را رعایت کنم. به ادبیات احترام بگذارم. هرچند دل نشین نباشد. فرمول های زیادی به طبیعت داده ای. دیگر نگران مانیفست نمی شوم. منزوی ها هم که نباشند. ادبیات امن تر می شود. نمی دانم سروش بشوم بهتر است. یا مثل معین فرهنگ بنویسم. تورا در سبک هندی جا میگذارم. عباس خوش عمل کاشانی. سید حسن حسینی تیل آبادی.
ابن الوقت
http://www.marzietabatabai.blogfa.com/1390/11
جابرای من گنجشک زیاداست - ولی به درختان خیابان تو عادت دارم. کبریت برای بازی نیست. شناسنامه پدر می سوزد. بعد، درخت می سوزد. تله کابین ها روی پشت بام می نشینند. افاغنه را رصد می کنند. جاده ابریشم نزدیک ترین راه. به ترکمانچای می رسد. مدرسه جای امنی می شود. اگر شناسنامه پدر بسوزد. حتا احمد شاه مسعود. نمی تواند کاری کند. ما امان الله می خواهیم. نوشته شده در چهارشنبه ۱۲ بهمن۱۳۹۰ساعت 0:32 توسط marzietabatabai. تو میراث فرهنگی بدوزد. ما، روسریمان را گره میزنیم. فارس یا هایتی، هایتی یا فارس. و فلسطین به فکر سنگ.
ابن الوقت -
http://www.marzietabatabai.blogfa.com/post/8
جابرای من گنجشک زیاداست - ولی به درختان خیابان تو عادت دارم. در خانمان زنانی خفته اند. پدرم را به پارک می برند. و همسرم را به دو ئل میکشند. جنگ را به کودکی مان ببرند. از رگ هامان می گذرند. می رسند به شناسنامه. این زنان خانگی اند. نوشته شده در جمعه ۱۴ فروردین ۱۳۹۴ساعت 23:57 توسط marzietabatabai. عباس خوش عمل کاشانی. سید حسن حسینی تیل آبادی. سید محمد امین حسینی.
ابن الوقت
http://www.marzietabatabai.blogfa.com/1394/01
جابرای من گنجشک زیاداست - ولی به درختان خیابان تو عادت دارم. در خانمان زنانی خفته اند. پدرم را به پارک می برند. و همسرم را به دو ئل میکشند. جنگ را به کودکی مان ببرند. از رگ هامان می گذرند. می رسند به شناسنامه. این زنان خانگی اند. نوشته شده در جمعه ۱۴ فروردین۱۳۹۴ساعت 23:57 توسط marzietabatabai. عباس خوش عمل کاشانی. سید حسن حسینی تیل آبادی. سید محمد امین حسینی.
ابن الوقت
http://www.marzietabatabai.blogfa.com/1393/12
جابرای من گنجشک زیاداست - ولی به درختان خیابان تو عادت دارم. رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن. ترک من خراب شب گرد مبتلا کن. ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها. خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن. از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی. بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن. ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده. بر آب دیده ما صد جای آسیا کن. خیره کشی است ما را دارد دلی چو خارا. بکشد کسش نگوید تدبیر خونبها کن. بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد. ای زردروی عاشق تو صبر کن وفا کن. دردی است غیر مردن آن را دوا نباشد.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
18
~White Forest~
اینو بخون و دور و اطراف اون یکی رو خوب بگرد. سالها دل طلب جام جم از ما میکرد. وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد. گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است. طلب از گمشدگان لب دریا میکرد. مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش. کو به تایید نظر حل معما میکرد. دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست. و اندر آن آینه صد گونه تماشا میکرد. گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم. گفت آن روز که این. بی دلی در همه احوال خدا با او بود. او نمیدیدش و از دور خدا را میکرد. این همه شعبده خویش که میکرد این جا. سامری پیش عصا و ید بیضا میکرد.
همه چی توچی
تاريخ پنجشنبه یکم اسفند ۱۳۹۲ساعت 16:49 نويسنده ارغوان. من میگم k.m.e.r.u. تاريخ پنجشنبه یکم اسفند ۱۳۹۲ساعت 16:42 نويسنده ارغوان. تاريخ پنجشنبه یکم اسفند ۱۳۹۲ساعت 16:39 نويسنده ارغوان. بچه ها نظرتون رو راجبه شکل موس وبم رو بگید. اگه زشته عوضش کنم اگر هم خوشگله بزارمش. تاريخ چهارشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۲ساعت 22:22 نويسنده ارغوان. تاريخ چهارشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۲ساعت 21:58 نويسنده ارغوان. تاريخ چهارشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۲ساعت 21:57 نويسنده ارغوان. تاريخ چهارشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۲ساعت 21:56 نويسنده ارغوان. تاريخ جمعه بی...
دلنوشته های ارغوانی
مده به پیچک غم اب و افتاب و نسیم بیا تا دوباره به فریاد ارغوان برسیم! دلم براتون تنگ میشه. نوشته شده در 90/02/07. ساعت 13:17 توسط ارغوان. يکی بود يکی نبود. يه روزی روزگاری يه خانواده ی سه نفری بودن. يه. پسر کوچولو بود با مادر و پدرش، بعد از يه مدتی خدا يه داداش کوچولوی. خوشگل به پسر کوچولوی قصه ی ما ميده، بعد از چند روز که از تولد. نوزاد گذشت. پسر کوچولو هی به مامان و باباش اصرار می کنه که اونو. با نوزاد تنها بذارن. اما مامان و باباش میترسيدن که پسرشون حسودی. شد روی سرش و گفت: داداش کوچولو! معلم این زمزم...
..:: از من نپرس چرا ؟ ::..
از من نپرس چرا؟ پیام نوروز این است.دوست داشته باشید و زندگی کنید.زمان همیشه از ان شما نیست! مرسی از دوستان گلی که در ادامه. جریان پست قبلی نظر گذاشتنو صمیمانه از من حمایت کردن! جااان من نظراتو نگاه :. سانت گرفتی مارمولکه رو؟ آخی طفلکی ترسوندیش ولی خوشم اومد از رو نرفته. اصن من مرده ی این احساس همدردی شمام! نوشته شده در سه شنبه بیستم اردیبهشت 1390ساعت 10:0 توسط ارغوان جوووووون. خواهش میکنم کسی پا نشه ! میدونم میدونم بعد دو قرن پاشدم اومدم. آخی دلتون برام تنگولیده بووود؟ اومدم اتاقمو مرتب کنم. چون کارخونه ...
گیسا
تمام تناسب توست با عشق. بی قراری ام را. نوشته شده در دوشنبه دوم خرداد ۱۳۹۰ساعت 14:3 توسط رضوان پور کاوه. از استیضاح فرشته ها. بازگشته اند پای بساط قهوه ی من. خیره مانده به چشم هایم. اسم مستعار من است. انحصاری انجمادپذیری ام را. پیش چشم های تو تجربه می کنم. خدا در سرخرگ هایم. با هر تپش قلبم عاشق شود. من احساساتی ترین پدیده ی قرنم. من به پایبوس تو در آوردم. نوشته شده در دوشنبه دوم خرداد ۱۳۹۰ساعت 14:2 توسط رضوان پور کاوه. یك روز یک پسر کوچولو که می خواست انشاء بنویسه از پدرش می پرسه:. پسر می گه: بله. سیاست ...
وب سایت شخصی ارغوان خاتمی
و آقای ایمان ملکی. پرداخته و آثار متنوعی در سیاه قلم ، مدادرنگ ، پاستل و رنگ و روغن خلق کرده است . نمایشگاه و آموزشگاه دائمی ارغوان خاتمی. جهت هماهنگی و ثبت نام دوره های آموزشی آتلیه ترنگ با شماره تلفنهای زیر تماس حاصل فرمایید:. کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ می باشد.
Arghavan Sadeghi - LMFT
Home is where your story begins. Arghavan Sadeghi, LMFT. Web Design by Computaid.
ارغوان
طراحی توسط کانون انفورماتیک. مراسم یک فیلم یک سلام. نشست خبری جشنواره فجر. نقدها و یادداشت ها.
گروه موسیقی ارغوان
کنسرت گروه موسیقی ارغوان. گروه ارغوان ساری 5 و 6 اردیبهشت در سالن هلال احمر ساری به روی صحنه خواهند رفت. احسان رضائی خواننده هادی زادمهر نوازنده تار و سه تار سعید ملت دوست بربط محسن لطفی سنتور پویا ایمانی بربط احسان ذبیحی نی حسینعلی آذرسا دیوان.تنبور و بم تار عرفان حسینی کمانچه ناهید طلائی تار علی اسدی تنبک و علیرضا کمالی دف می باشند. نوشته شده توسط هادی زادمهر در یکشنبه بیست و پنجم فروردین ۱۳۹۲ و ساعت 17:1. شیوه های سه تار نوازی. نوشته شده توسط هادی زادمهر در شنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۸۵ و ساعت 12:45.
پرواز در آسمان شعر
پرواز در آسمان شعر. گذری بر اشعار شاعران. به نام خدای جهان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین. نوشته شده در 90/10/24. ساعت 20:42 توسط فایزه. مرز در عقل و جنون باریک است. کفر و ایمان چه بهم نزدیک است. عشق هم در دل ما سردرگم. مثل ویرانی و بهت مردم. گیسویت تعزیتی از رویاست. شب طولانی خون تا فرداس. خون چرا در رگ من زنجیر است. زخم من تشنهتر از شمشیر است. مستم از جام تهی حیرانی. باده نوشیده شده پنهانی. عشق تو پشت جنون محو شده. هوشیاریست مگو سلب شده. من و رسوایی و این بار گناه. تو و تنهایی و چشم سیاه. پای به دامن کشید.