aria5875.blogfa.com
آریا یعقوب زادهآریا یعقوب زاده - کارگاه داستان کوتاه
http://aria5875.blogfa.com/
آریا یعقوب زاده - کارگاه داستان کوتاه
http://aria5875.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.1 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
259
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.133 sec
SCORE
6.2
آریا یعقوب زاده | aria5875.blogfa.com Reviews
https://aria5875.blogfa.com
آریا یعقوب زاده - کارگاه داستان کوتاه
aria5875.blogfa.com
آریا یعقوب زاده - داستان/
http://www.aria5875.blogfa.com/post-52.aspx
پنجشنبه هجدهم اسفند ۱۳۹۰. داستانی از خودم که به تازگی بازنویسی شده. پاهاي سفيد دختر حاجکاظم پيداست از زير پردهي ضخيم س رمهاي رنگ. همان که "بيبيجان" بهجاي در اتاق آبجي نرگس آويزان کرده. اگر همانطور که دراز کشيدهام سرم را بخوابانم روي کتاب، ميتوانم تا بالاي قوزکها را ببينم. سرم را روي کتاب ميکشم پايين و نگاه ميکنم به پاهاي خودم. خيلي بزرگترند! بعد از ظهر که آبجي نرگس، همکلاسياش را آورد خانه، کلي بيبيجان را شاکي کرد:. خوشداري مردم برامون دل بسوزونن؟ بيبيجان توي آشپزخانه است. بوي پيازداغ ميآيد. قول د...تا کم...
آریا یعقوب زاده - داستان(38)
http://www.aria5875.blogfa.com/post-46.aspx
پنجشنبه هشتم اردیبهشت ۱۳۹۰. داستانی از خانم زهرا هادی:. خدا میداند این چراغ کی میخواهد سبز شود. آقا جلو خالی شد نمیروید؟ آبجی نمیتوانم که بروم توی شکم ماشینهای دیگر! ساعت پنج است. کوروش گفت: " منتظر میمانم تا بیایی" یعنی از ساعت چهار هنوز منتظر مانده است؟ خدا بگویم چهکارت نکند صادق! میمردی اگر صبح میگفتی که حقوق آقاجان را به حساب نریختهاند؟ از کجا باید میدانستم که بساط امروزش جور نشده؟ آقا به جای بوق زدن حرکت کنید. این همه جا یک راه باز کنید و بروید! آقا حالا که میشود یک کم تندتر بروید. نگرانی" چیزی بود ...
آریا یعقوب زاده - داستان (39)
http://www.aria5875.blogfa.com/post-47.aspx
دوشنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۹۰. داستانی از خودم. جدید نیست. فکر می کنم سال 83 بود که این داستان رو نوشتم. برام خاطره انگیزه برای همین می ذارمش که شما هم بخونین. ممنون. محمد آقا مشتری داری! از لحن آقا رضا دستم می آید که اصلا دلش نمی خواهد این مشتری دست خالی بیرون برود. تو این وضعیت بازار همین که کسی پایش را بگذارد تو بوتیک غنیمت است. آقا مهران هم که احتمالا از پنجره ی کوچک طبقه ی بالا مشغول دید زدن فروشنده ی جدید مانتو فروشی روبه رو است. بفرمایید خانوم، در خدمتتون هستم. مهران روی پله ها ایستاده است. می ...
آریا یعقوب زاده - داستان(29)
http://www.aria5875.blogfa.com/post-33.aspx
پنجشنبه سی ام آبان ۱۳۸۷. روی پله ی ایوان نشسته ام و پرهای نارنگی را دانه دانه توی دهان می گذارم. انگار جز من هیچ کس حواسش به "ساره" نیست. یعنی نمی دانند توی دل این زن چه غوغایی است؟ شاید هم حق داشته باشند. توی صورت ساره جز جدیت کار و خنده های سرخوشانه هیچ چیز پیدا نیست. انگار همه یادشان رفته که عروسی شوهر ساره است! توی دلت چه می گذرد؟ می توانم بدانم اما نمی خواهم. انگار این صورت سفید و استخوانی و خسته که با درایت همه چیز را زیر نظر دارد جادویم کرده است. یعنی خودش می داند که چه می کند؟ ساره کت و شلوار دام...
آریا یعقوب زاده - داستان(35) و مقاله
http://www.aria5875.blogfa.com/post-42.aspx
یکشنبه یازدهم بهمن ۱۳۸۸. 1 نقد مجموعه داستان "چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس" نوشته ی "بهاره رهنما" توسط من و خانم هادی (کلیک کنید). ۲ داستان تازه ای از خودم:. جای خالی صدمین سوزن. شیرین خانم عادت دارد هر چیزی را که میخرد، اول چند روزی روی میز ناهارخوری خاک بخورد و بعد جابهجاش کند! این جعبهی سوزن هم یکی دو روزی میشد که آنجا بود. گفته بودم برش دارد. "خوب تو که حواست بود برش میداشتی، حکم شده که من باید حواسم به همه چیز باشد؟ چهار زانو مینشیند و سرش را تکیه میدهد به دیوار و چشمهاش را میبندد. میدانم او هم م...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
سرزمین تنهایی
http://www.baharasman.blogfa.com/8709.aspx
با تو بودم و بی تو و اکنون ، بی تو هستم و با تو؟ عید غدیر خم مبارک باد. على را وصف، در باور نیاید. زبان هرگز ز وصفش بر نیاید. على تركیبى از زیباترینهاست. على تلفیقى از شیواترینهاست. نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم آذر ۱۳۸۷ساعت 17:9 توسط بهار. هرچه را در دل داریم به قلم می آوریم. شاید بازدید شما مرحمی باشد بر زخم ما.
تپورستان - ســـــــلــول6
http://selool6.persianblog.ir/post/19
نویسنده : هم سلولی ها. ساعت ۱٠:۱٦ ب.ظ روز ۱۳۸۸/٢/٦. چوبه ی دار را وسط میدان گاهی کولم (1)برپا کردند. ماه بانو کنار مغازه ی میرزا ایستاده بود و به طناب داری نگاه می کرد که. دقایقی بعد برگردن پسرش هژبر قرار می گرفت . چارقدش را به کمر بسته بود و. هشت انگشت دستش را لای چارقد فرو کرده بود و دو شصتش بیرون چارقد مانده. بود میرزا تکیه به دیوار کنار مغازه اش چپق می کشید . مردم گروه گروه به. سمت میدان گاهی می آمدند .بین اهالی چو افتاده بود که کار صفدر است و برای. چروک بر چروک های صورت ماه بانو اضافه شد .چروکی...
اینجا ایران است - داستانک
http://www.masoomsharifi.blogfa.com/post-13.aspx
روی نیمکت زیر سایه درخت توت نشست . پارک خلوت بود .گرما آدمها را به زیر کولر خانه هایشان رانده بود . گل سرخ را کنار دستش گذاشت . جایی که یک آدم خسته می توانست بنشیند و از سایه درخت لذت ببرد. دو سه بار گل را برداشت و به بینی اش نزدیک کرد . گل را دوباره در جای خالی رهگذری که می توانست بنشیند و از سایه درخت لذت ببرد گذاشت . بلند شد و با قدمهای سست از نیمکت خالی دور شد. شانه هایش از عقب زیر تیغ آفتاب تابستان می لرزید. معصومه شریفی / خرداد 89. نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم تیر ۱۳۸۹ساعت 19:40 توسط معصومه شریفی.
اینجا ایران است
http://www.masoomsharifi.blogfa.com/8903.aspx
اینجا کسی خوشبخت نیست. نوشته شده در پنجشنبه بیست و هفتم خرداد ۱۳۸۹ساعت 18:8 توسط معصومه شریفی. قلم ودیعه عشق است. قلم توتم من است. خبر گذاری انجمن چوک.
اینجا ایران است - شعر
http://www.masoomsharifi.blogfa.com/post-2.aspx
مهندس موسوی حالت چطور است؟ بگو اوضاع و احوالت چطور است؟ تنور انتخاباتیت داغه دماغت همچنان پر باد و چاقه؟ شنیدم روبراهی موسوی جان! به زودی پادشاهی موسوی جان! نمی دانم چه بودی یا که بودی؟ چرا قاپ جماعت را ربودی؟ همان دوران که بر قدرت نشستی مرا از مادرم زایید هستی! به هر ترتیب خاطر خواه داری کمی هم دشمن و بدخواه داری. کمی اسفند برایت دود کردم دو سه تا قل هو الله فوت کردم. مبادا در سیاست کم بیاری زبانم لال سرش را هم بیاری. سیاست جای مردان بزرگ است قوی باش از قضا دندان گرگ است! تازه آغاز کلام است. همیشه گشت ا...
اینجا ایران است - داستان
http://www.masoomsharifi.blogfa.com/post-15.aspx
ش ها به قربانگاه م. نوشته شده در دوشنبه ششم دی ۱۳۸۹ساعت 17:47 توسط معصومه شریفی. قلم ودیعه عشق است. قلم توتم من است. خبر گذاری انجمن چوک.
اینجا ایران است - شعر
http://www.masoomsharifi.blogfa.com/post-14.aspx
آی دزد آمده ،مردم بشتابید، به دادم برسید. برد آرامشم ، از خانه در آیید، به دادم برسید. دار و ندارم ، همه چیزم را برد. خانه آتش زد و در رفت ، بیایید ، به دادم برسید. آی بیچاره شدم ، خانه خرابم کرد او. سوختم ، آب بیاریید به دادم برسید. ای جماعت ننشینید، به من زل نزنید. گره از کار گشایید ،به دادم برسید. بروید از پی اش و زود برش گردانید. مال من باز ستانید ، به دادم برسید. اگر از او خبری شد، نکند تند روید. دست و پا بسته بیارید، به دادم برسید. دل من می شکند! تند نه، آهسته بیارید ، به دادم برسید. قلم توتم من است.
اینجا ایران است -
http://www.masoomsharifi.blogfa.com/post-12.aspx
تو هم به اندازه من لذت می بری؟ همه چیز.فوق العاده بودن! نوشته شده در یکشنبه بیستم تیر ۱۳۸۹ساعت 9:29 توسط معصومه شریفی. قلم ودیعه عشق است. قلم توتم من است. خبر گذاری انجمن چوک.
ســـــــلــول6
http://selool6.persianblog.ir/1387/8
نویسنده : هم سلولی ها. ساعت ٢:۳٢ ب.ظ روز ۱۳۸٧/۸/۳٠. که در کنار خودم باشم. و در کنار تو هم؟ پا به پایم نیامده است. و دست مست می کند. یقه میدرد به درد. دردم درد می گیرد. به روی خودش نمی آورد. به سرش زده است سر به سرم بگذارد. با این همه این قلب است. که به اشتباهش ادامه می دهد. تا کلاه به سر. حلقه نگردد به گردنت. پروفایل مدیر : هم سلولی ها. هشت - هشت - هشتاد و هشت. شعری نیستم بدهم . و کمی علامت سوال. یه چیزهای درباره یه سری چیزها. باران سپيد ( متخصص ). هادی حسينی نژاد(هر چی ترانه هيچی). دلتنگی های من و تو.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
259
تمدن ايران
شکانیان که از قوم پارت. بودند از ایالت پارتیا که مشتمل بر خراسان. فعلی بود برخاستند . نام سرزمین پارت در کتیبه های داریوش پرثوه. آمده است که به زبان پارتی پهلوه. چون پارتیان از اهل ایالت پهله بودند ، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز می توان خواند . ایالت پارتیها از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای خزر و از شمال به ترکستان. و از مشرق به رود تجن. و از جنوب به کویر نمک. محدود می شد . قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای خزر. اشکانیان به قدرت رسیدند. ان نیز وجود داشتند که ...
Aria 54 Eventos | Salon de Eventos en Guadalupe N.L. MX
Zuazua 104 Sur, Centro de Guadalupe N.L. - - Sitio Web creado por: b3 Sites.
Blog de aria543 - vivre - Skyrock.com
Mot de passe :. J'ai oublié mon mot de passe. Ce sky je l'ai cree car on m'en reclame un depuis longtemps. Je ne sait pas si ses ce que vous attendiez mais bon. Il me faut le temps alors soyez indulgent. Mise à jour :. Abonne-toi à mon blog! Bienvenue sur mon skyblog j'espere que vous passerez un bon moment en parcourant celui ci et que vous l'apprecierer. Ou poster avec :. Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre. Ou poster avec :. Retap...
آریشکا
من مرد خداحافظی همیشهگی نیستم. یک سال و نیم از آخرین پستی که گذاشتهام میگذرد. نوشته شده در چهارشنبه سی و یکم تیر ۱۳۹۴ساعت 13:9 توسط آریا صدیقی. گذر از ماضی به حال استمراری. امروز هشتام بهمنماه است. و من به طرز لوس و حالبههمزن، اما کاملن جدی و واقعی، از پدر و مادرم سپاسگزارم که من را -خواسته یا ناخواسته- به دنیا آوردند. تو خواه پند گیر، خواه ملال. و به همهی آنها که چه فهمیدم، چه نفهمیدم، چه شنیدم، چه نشنیدم، چه دیدم، چه ندیدم، یا یادم کردند و یا به یادم بودند، درود میفرستم. تهران- زمستانی که میگذرد. از هد...
Blog de aria57070 - Blog de aria57070 - Skyrock.com
Mot de passe :. J'ai oublié mon mot de passe. Mise à jour :. Abonne-toi à mon blog! N'oublie pas que les propos injurieux, racistes, etc. sont interdits par les conditions générales d'utilisation de Skyrock et que tu peux être identifié par ton adresse internet (23.21.86.101) si quelqu'un porte plainte. Ou poster avec :. Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre. Posté le dimanche 18 janvier 2009 12:15. Ou poster avec :. Ou poster avec :.
آریا یعقوب زاده
جمعه هشتم اردیبهشت 1391. با سپاس از شما دوستان عزیز، از این به بعد برای خواندن مطالب و داستان های من به وبسایت " نویسا. نوشته شده توسط آریا یعقوب زاده در 14:48 لینک ثابت. دوستانی که تمایل دارند داستان شان در این وبلاگ مورد نقد دیگر دوستان قرار گیرد داستان خود را به ariayaghoubzade@yahoo.com ارسال نمایند/ کلیه ی داستان هایی که در این وبلاگ درج شده اند در کتاب خانه ی ملی ایران به ثبت رسیده اند و هر گونه استفاده از آن ها بدون لینک مستقیم و یا اجازه ی نویسنده مغایر با قانون حفظ حقوق مولف می باشد. 4) پرسه (آر...
Aria6 - Telecommunications
Our apologies, our site is being worked on at this moment. If you need to contact me or need information, please click on this link.
Aria6 - DeviantArt
Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')" class="mi". Window.devicePixelRatio*screen.width 'x' window.devicePixelRatio*screen.height) :(screen.width 'x' screen.height) ; this.removeAttribute('onclick')". Join DeviantArt for FREE. Forgot Password or Username? Deviant for 5 Years. This deviant's full pageview. Last Visit: 176 weeks ago. This is the place where you can personalize your profile! I hope ...
Blog de aria60 - soi di san un ange mé qi di que ses pa un demon - Skyrock.com
Mot de passe :. J'ai oublié mon mot de passe. Soi di san un ange mé qi di que ses pa un demon. Et oui meme les ange on un blog. Mai qui le sertifi que jen suis un. A toi de juger et di moi a la fin ske ten pense si jchui un ange ou un demon. Atention petit ange mai chien mechan. Mise à jour :. Abonne-toi à mon blog! Et oui deja la fin! Bon ba si ta aimer se blog ien na un otre mieu la. Donc va si y faire un ptit tour :P. Et surtou n 'oublie pa un ange nes jamai completemen ange. Ou poster avec :. N'oubli...
روزمرگیهای یک خبرنگار
در اول تیرماه ۱۳۱۱ در اصفهان در یک خانواده سرشناس. متولد شد. او یک برادر و خواهر کوچکتر به نامهای بیژن و لعیا داشت. ثریا تا هشت ماهگی در. بود و پس از آن خانوادهاش او را با خود به. وی کودکی را در برلین گذراند و در پاییز. به اتفاق خانوادهاش به ایران بازگشت. در اصفهان وارد مدرسه. مقیم اصفهان شد و. را نزد معلم خصوصی فرا گرفت. تا. در آن مدرسه به تحصیل پرداخت. ولی پس از اشغال ایران در جریان. تعطیل شد. او در. وارد مدرسه م بلغ (میسیونر)های. شد و تا پانزده سالگی در این مدرسه به تحصیلاتش ادامه داد تا اینکه در.
ヘアーサロン Aria
