ARYAN-AMIRMOSTOUFYAN.PERSIANBLOG.IR

homaye-saadat.persianblog.ir

به همدم روزهای بی کسيم...!!؟؟ - .: سکوت سرد :.

http://homaye-saadat.persianblog.ir/post/30

1587;ه‌شنبه ۱۳ تیر ،۱۳۸٥. به همدم روزهای بی کسيم! امشب چراغ شبهایم خاموش است. مهتاب شبانه ام به خواب رفته،آسمان بی ستاره ام ابریست. وچشمه چشمانم پراز اشک دلتنگی است.درکوچه باغ بی کسی ام باز دلتنگ توام. دلتنگ یک پرنده مهاجر. در آن هنگام وقتی سرم را به آغوش سرد پنجره سپردم. تا تکیه گاه اشکهایم باشد،. لحظه ای آرام در سکوت به خودم فکر کردم. و به آسمان همیشه ابری قلب یخ زده و سردم نگریستم. و فقط آه کشیدم. اما به تو که آینه چشمان رهگذر کوچه های دلم هستی فکر کردم،. از آن هنگام که تو مرا به ما شدن دعوت کردی،.

homaye-saadat.persianblog.ir

تکرار بهانه - .: سکوت سرد :.

http://homaye-saadat.persianblog.ir/post/34

1583;وشنبه ۱٥ امرداد ،۱۳۸٦. تو تبلور هفت آسمان زندگی منی). دلم که برایت تنگ می شود مادرم نگران می شود.دلم که برایت تنگ می شود می افتم روی بال های خودم .نمی دانم کدام دنیای منجمد را بر شانه های اطلس آوار کنم؟ نوشته شده در ساعت ۱۱:۳٥ ‎ق.ظ توسط تينا. پيام هاي ديگران . تعداد بازديدكنندگان .:. لينک به وبلاگ .:. دوستان من .:. بهاره،تک ستاره آسمان دل. يک قلب پاک از تمام معابد جهان زيباتر است. دلم برات تنگ شده بود. ديوونه خونه يا همون دارالمجانين. بي تو ميشه زنده موند ولي زندگي نميشه کرد. ايران سرزمين هميشه جاويد.

homaye-saadat.persianblog.ir

خسته ام از اين همه فريب! - .: سکوت سرد :.

http://homaye-saadat.persianblog.ir/post/28

1662;نجشنبه ٢۱ اردیبهشت ،۱۳۸٥. خسته ام از اين همه فريب! ای وای از اون همه احساس. شد پر پر نگاه تو. حيف از دلی که با جونم. می رفت به راه تو. حالا که دست دل سنگت. رو شد واسه دل خستم. می خوام بدونی چشمام و. نوشته شده در ساعت ۸:٢٢ ‎ب.ظ توسط تينا. پيام هاي ديگران . تعداد بازديدكنندگان .:. لينک به وبلاگ .:. دوستان من .:. بهاره،تک ستاره آسمان دل. يک قلب پاک از تمام معابد جهان زيباتر است. دلم برات تنگ شده بود. ديوونه خونه يا همون دارالمجانين. بي تو ميشه زنده موند ولي زندگي نميشه کرد. ايران سرزمين هميشه جاويد.

homaye-saadat.persianblog.ir

به آرزوی مرده - .: سکوت سرد :.

http://homaye-saadat.persianblog.ir/post/29

1670;هارشنبه ۳۱ خرداد ،۱۳۸٥. تو رفتی و مهر در دلم پژمرد. احساس لطيف دود شد و به هوا رفت. ديگر هيچکس و هيچ چيز نتوانست التيام بخش دال دردمند باشد. من در غبار بی کسی گم شدم و به مانند مجنون سر درگم ماندم. دلم هوای پرگشودن داشت و روحم در حسرت يک لحظه پرنده شدن بال بال می زد. اما چه کنم که نشد. حالا هر روز از خودم می پرسم برای چه بايد بمانم. وقتی همه آرزوهايم از بين رفته اند. من از دنيا هيچ چيز نمی خواهم فقط می خواهم بدانم چه کسی می تواند. پاسخگوی متلاشی شدن روياهايم باشد؟ به مناسبت سالگرد فوت پدرم.

homaye-saadat.persianblog.ir

تقدیم به عزیز غائب همیشه حاضر من - .: سکوت سرد :.

http://homaye-saadat.persianblog.ir/post/35

1670;هارشنبه ٢۳ آبان ،۱۳۸٦. تقدیم به عزیز غائب همیشه حاضر من. چندیست که ظلمات سایه ای از ابهام در وجودم ایجاد کرده.مردد به ای سو و آن سو گام بر می دارم و بی اختیار اشک هایم. نوشته شده در ساعت ۱۱:٤٢ ‎ب.ظ توسط تينا. پيام هاي ديگران . تعداد بازديدكنندگان .:. لينک به وبلاگ .:. دوستان من .:. بهاره،تک ستاره آسمان دل. يک قلب پاک از تمام معابد جهان زيباتر است. دلم برات تنگ شده بود. ديوونه خونه يا همون دارالمجانين. بي تو ميشه زنده موند ولي زندگي نميشه کرد. ايران سرزمين هميشه جاويد.

homaye-saadat.persianblog.ir

من در قمار عشق تو باختم! - .: سکوت سرد :.

http://homaye-saadat.persianblog.ir/post/27

1588;نبه ٩ اردیبهشت ،۱۳۸٥. من در قمار عشق تو باختم! پاهایم خسته است.باید رفت.باید رها شد از حصار تنهایی و این جسارت مرده. چراها در مقابل دیدگانم ریلی به امتداد تمام زندگی ساخته اند. شبانه آرزوهایم را در ژرف ترین نقطه ی کابوس زده ام،دفن می کنم. و با بقچه ی خاکستری خاطراتم راهی شهر رویایی خیال می شوم. و از جاده ی پر از ابهام و تردیدی که تو برایم درست کردی می گذرم،. و چشم به راهی می دوزم که هیچ امیدی به پایانش نیست! و من در برهوت تنهایی خویش به شمارش گام هایم می پردازم. گام هایی که ارمغانی جز نرسیدن ندارند.

homaye-saadat.persianblog.ir

کاش حرف هايت با عمل يکی بود.. - .: سکوت سرد :.

http://homaye-saadat.persianblog.ir/post/33

1662;نجشنبه ٢٥ آبان ،۱۳۸٥. کاش حرف هايت با عمل يکی بود. چنان ریختم که باد،ریختنم را احساس نکرد. چنان سوختم که آتش،صفحه های پرشده ام را درخود فرو خورد. چنان شکستم که چهار دیواری کوچک زندگی ام شکایتی نکرد. من زندگی ام را به تو و تو را به تجربه ای ناتمام باختم. همان طور که خوشبختی را احساس کردم و محو شدم. در تمام تصاویری که به آن نقش می دادیم. وهنوز،شب را در دایره کوچک زندگی ام سپری می کنم. و نقطه اوج زندگی ام در اندوه مه گرفته و محوگشته ای می بینم. و شیرینی محبت را با تلخی دو چندان فرو می دهم.

homaye-saadat.persianblog.ir

.: سکوت سرد :.

http://homaye-saadat.persianblog.ir/archive

عناوین مطالب وبلاگ .: سکوت سرد :. تقدیم به عزیز غائب همیشه حاضر من. 1670;هارشنبه ٢۳ آبان ،۱۳۸٦. 1583;وشنبه ۱٥ امرداد ،۱۳۸٦. کاش حرف هايت با عمل يکی بود. 1662;نجشنبه ٢٥ آبان ،۱۳۸٥. 1588;نبه ٢٠ آبان ،۱۳۸٥. هفت قدم تا تو. 1588;نبه ٧ امرداد ،۱۳۸٥. به همدم روزهای بی کسيم! 1587;ه‌شنبه ۱۳ تیر ،۱۳۸٥. 1670;هارشنبه ۳۱ خرداد ،۱۳۸٥. خسته ام از اين همه فريب! 1662;نجشنبه ٢۱ اردیبهشت ،۱۳۸٥. من در قمار عشق تو باختم! شنبه ٢٦ فروردین ،۱۳۸٥. دوشنبه ٧ آذر ،۱۳۸٤. گمشده در آينه ها! به اندازه تمام دنيا دوستت دارم! 1662;ن...

homaye-saadat.persianblog.ir

.: سکوت سرد :.

http://homaye-saadat.persianblog.ir/post/26

1588;نبه ٢٦ فروردین ،۱۳۸٥. بالون های قرمز پر از بسته های غم،درد و نفرت در آسمان آبی. نا خود آگاه رها شده تا آنجا می روند که دیگر دیده نشوند. به من بگو آن طرف تر ،آن سوی آسمان که دیده نمی شود. بالون های قرمز رها چه می کنند؟ ما با نا شناخته ها چه می کنیم؟ چند بالون لازم است تا من احساس شادی کنم؟ دلم می خواهد در گوش تو هم بگویم:. نه تو می مانی و نه اندوه و نه هیچ یک از مردم این آبادی. به حباب لب یک رود قسم و به آن لحظه شادی که گذشت،. غصه هم خواهد رفت. نشسته و در آن سوی آسمان هدیه ما به نا شناخته باشند.