org-territory.blogfa.com
قلم رو - عید و رفقایش
http://www.org-territory.blogfa.com/post-17.aspx
صبح که شد کلت قدیمی ات را برمی داری پنجره را باز می بندی و می روی مسواک بزنی. 13 روز فانی اولش که نه بد تر از بقیه ی روز هاست نه سخت تر نه درد ناک تر. همه شان توی بغلت جا می شوند. پن : به قوسش نگاه می کنم که عینن تجسم هم آن قوسی است که گلشیری زیر چادر زن ها می دید و ژست سرد و ثابتش و ملایمتی که موقع باز کردنش باید به خرج داد. پیپ فوق العاده ای به نظر می رسید. پن 2 : اگه خراب بودم حداقل تا فردا ساعت 9 می شد اون سی صد تومنو جور کنم . نوشته شده توسط Alkh در ساعت ۸ قبل از ظهر لینک. زمستان 66 کجا بودی؟
org-territory.blogfa.com
قلم رو
http://www.org-territory.blogfa.com/90084.aspx
منظورم اینه که یه مشت آدم احمق یه ماه همو دیدن حالا که هر کی رفته خونه اش پی .خوری خودش، دارن تو یه وبلاگی واسه هم می نویسن که آره من فلان جام پیش همه تون گیره و دلم تنگ شده و چرا کم لطفی می کنین و این حرفا. هی می خوام برم تو همون وبلاگ مذکور بگم اینا رو که حوصله بعدشو ندارم. شر می شه. اگه خوب گوش بدی قبل از گفتن "ای سیب سبز از بهشت، قاصد نور از سحر از دور. به تو خیره ایم . " صدای نفس گرفتنش را می شنوی. بعد هم که انتخابات شد و همه ی جریانات بعدش. اون بار آخر، اون بار آخری که نفس گرفتم یادم نمیاد.
org-territory.blogfa.com
قلم رو
http://www.org-territory.blogfa.com/90053.aspx
واقعن نمی تونم 24 ساعت بیام دفتر. یه کم درگیرم. نگرانم. کوتا بیا نگو که اون احمق رو زندگیت تاثیر گذاشته؟ گوشی را از سرش فاصله می دهد. آرام بینی اش را بالا می کشد و با نوک انگشت اشک هایش را پاک می کند.) می بینی که گذاشته. داری بهانه میاری. بگو ترسیدم دیگه نمی خوام کارو ادامه بدم و تمومش کن دیگه. دوید طرف اتاقش، پاهایش می لرزید. دست کشید روی آینه و خودش را دید که موی بور پیرش می کرد. شاید، شاید چاره سیاه بود. که نمی گویم. که خیلی از "تبیین کج فهمی" خسته شدم. که واقعن خسته شدم. حمله ی لباس شخصیا به نمایش درس.
org-territory.blogfa.com
قلم رو - That awful sound, Bang bang.
http://www.org-territory.blogfa.com/post-31.aspx
That awful sound, Bang bang. پن: بلاگفای الاغ نمیذاره برم تو وبلاگ جدید، مجبور شدم بیام اینجا. یه کم آبروریزی و قدیمیه ولی شاهکار نوجوونیه دیگه. نوشته شده توسط Alkh در ساعت ۰ قبل از ظهر لینک. یک سری گونی خالی کهنه را چیده ام دورم . حمله ی لباس شخصیا به نمایش درس. زمستان 66 کجا بودی؟ هفته او ل تیر ۱۳۹۴. هفته چهارم مهر ۱۳۹۱. هفته چهارم آذر ۱۳۹۰. هفته او ل آذر ۱۳۹۰. هفته چهارم آبان ۱۳۹۰. هفته سوم مرداد ۱۳۹۰. هفته دوم مرداد ۱۳۹۰. هفته چهارم تیر ۱۳۹۰. هفته چهارم خرداد ۱۳۹۰. هفته سوم فروردین ۱۳۹۰.
he-is-my-wings.blogsky.com
او بال هایم؟
http://www.he-is-my-wings.blogsky.com/1390/04
آقا جون من زشته وقتی معلم ادبیات با همه وجود شعر می خونه:. ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم. بعد تو هر هر بزنی زیر خنده. هالا اگه اون معلم ادبیات هنیف افخمی باشه. نوشته شده توسط سارا. 11:08 پنجشنبه 23 تیر 1390 نظرات (1). این جا ایرانه ینی اگه آرزویی داری له می کنن. این جا ایرانه ینی اگه تلاشی می کنی منتزر نتیجه نباش. این جا ایرانه ینی 17 سالت باشه و هر مشغله ای داشته باشی جز مسایل یه دختر 17 ساله. این جا ایرانه ینی. نوشته شده توسط سارا. 17:13 چهارشنبه 1 تیر 1390 نظرات (0). یه نفر.(آقای او).
he-is-my-wings.blogsky.com
او بال هایم؟
http://www.he-is-my-wings.blogsky.com/1389/12
زیاد فک کرده بودم که چی بنویسم اما به شروعش فکر نکرده بودم. از همه اش متنفرم. از اونایی که نه باید سبه می شد اما تنها شباهتش با شب های کزایی دیگه ای که عین این لعنتی نباید سبه می شدن این بود که ته همشون سبه بود. ته همشون خرشید زور می زد و با اون نور مسخره و اهمقانه اش تهقیر می کرد. عربده می کشید که همیشه همه چیز دس اونه. ته همه اش یکی بود. هرف مسخره ای که بعد از مدت ها نگه داشتن به من زدی اهمقانه بود. هرفی که با یه جمله من رو به لجن کشید. که تا ته این باتلاق مسخره ی تو فرو رفتم. داش برای خدش تنها می گندید.
he-is-my-wings.blogsky.com
او بال هایم؟
http://www.he-is-my-wings.blogsky.com/page/23
بیت اول طبق گفته ی استاد. می کنیم آغاز با نام او که زندگی داد. بود آن روز جمعه و روز استراحت. آمدیم مدرسه به زور این ناظمای بی سیاست. گشت شروع کلاس ریاضی کله ی سحر. طوری گفتند اجباری است انگار هست چه خبر. برف می بارید و زمین خیس و لیز. سر ریاضی گفتند تابع و برد و دامنه این همه چیز. درس که تمام شد فکر کردیم راحت شدیم. پلی کپی تکلیف را که دادند دچار فلاکت شدیم. که صبر کردیم دکتر آمد تو. نیم ساعت بعد, کلاس دوپینگ شد شروع. برنامه نوشتیم و نپیجاندیم کلاس. گر نمی نوشتیم می دانستیم عاقبتمان فناس. همه چشمها گشاد...
he-is-my-wings.blogsky.com
او بال هایم؟
http://www.he-is-my-wings.blogsky.com/1390/03
باور کن من هنوز دوستت دارم. آره دوستم داری. عاشق نیسی. و من می سوزم ار تکزیب نکردنت. هسادت می کنم به تو. نوشته شده توسط سارا. 17:37 سهشنبه 24 خرداد 1390 نظرات (2). افتخار می کنم که هر چی دارم مربوت به تو هس. هر چی که می گم یعنی هر چی. ینی هم عسبانیتم هم آرامش ام. هم نارا هتی ام هم شادی ام. هم زتی ام هم زیباییم. سرفن به همین افتخار می کنم. گر چه شاید تو این هس رو به کس دیگه ای داشته باشی! همه اینه که هس. تو وجودمن.تو وجود تو. تشبیه می کنم.به چی؟ به ماه مسلن ماه می دونی چرا؟ اقا یه کلمه تو ماهی.
he-is-my-wings.blogsky.com
او بال هایم؟
http://www.he-is-my-wings.blogsky.com/page/4
می دونی خوبیش چیه؟ این که از بالای آسمون هفتم هم پیدایی. خوبیش اینه که ان قدر تفاوت داری که از بالای برج میلاد هم می شه دیدت. خوبیش اینه که گمت نمی کنم. خوبیش اینه که به آرزویی که تو چن تا پست قبلی رسیدم. بدیش اینه که تو هیچی نمی دونی. بدیش اینه که من جرات ندارم بت بگم. و بدیش اینه که. من از تو و بیه ی آدما می ترسم. نوشته شده توسط سارا. 10:45 چهارشنبه 28 مهر 1389 نظرات (2). خطابه ی x پیش نماز به کلاس 3.1. آقای ورهرام دسش از دنیا کوتاهه و آقای کریمی دنیا دسش ازش کوتاهه. نوشته شده توسط سارا.
