asharsokhan.blogsky.com

florentino.blogsky.com

موقت - تهویه شماره 17

http://www.florentino.blogsky.com/1395/09/28/post-388/موقت

هوا رو ولش.دنباله ریه های تازه باش. یکشنبه 28 آذر 1395 ساعت 13:16. قشنگ دارم کور میشم.یه ساعت که سرم تو موبایله تا یه روز بعدش سر درد دارم. باید این موبایله رو سرنگون کنم. یه دکتر چشم پزشک هم برم، فک کن الان که دارم اینو تایپ میکنم سرم گیج میره و حالت تهوع دارم.به روایتی شططط. شنبه 11 دی 1395 ساعت 22:39. Http:/ lajani.blogsky.com. چیزی نیست یهخ ذره چشات ضعیف شده.کیفیت نمایشگر موبایلت پایینه .زیاد باهاش ور نرو. سهشنبه 7 دی 1395 ساعت 13:34. چیزیت نیس داری خودتو لوس میکنی درس نخونی. غلد میکنم درس نخونم!

architect-mohamadzade.mihanblog.com

کوردستان - نقاط دیدنی کردستان

http://architect-mohamadzade.mihanblog.com/post/22

نویسنده : هادی محمدزاده. تاریخ:پنجشنبه 28 اسفند 1393-07:27 ب.ظ. مجموعه: مکانهای تفریحی ایران. استان های غربی کشور در تابستان هوای بهتری دارند اما از بین تمام استان های غربی که هریک جاذبه های گردشگری خاص و ویژه خودشان را دارند. در این هفته می خواهیم کردستان را معرفی و شرایط متداول تورهای آن را بررسی کنیم. در سفر با تورهای گردشگری به کردستان از شهرهای سنندج، مریوان و اورامان دیدن می شود که مهم ترین جاهای دیدنی این شهرها نیز در این مطلب معرفی می شوند. نقاط دیدنی کردستان,کردستان,جاهای دیدنی کردستان. آب تالاب...

h-loser.blogsky.com

50-چرت و پرت نویس - هیچ کس تنهاییم را حس نکرد

http://www.h-loser.blogsky.com/1395/10/21/post-59/47-غرهای-ناتمام

هیچ کس تنهاییم را حس نکرد. حرفهایی که هیچ وقت هیچ کس گوش نداد. 50-چرت و پرت نویس. 1-امروز تعطیل عمومی بود ولی من مجبور بودم بیام سر کار! کاف تو خونه است هی میزنگه غر میزنه. 2-دقت کردید جدیدا مدشده همه هنربندا! اسم دخترشونو میذارن گندم؟ ازاده نامداری،فقیهه سلطانی،ژوله و .مردم ایران جوگیر هستنا! آخه گندم هم شد اسم؟ تازه من میدونم گندم اگر جای کسره و فتحه و ساکن ایناش عوض بشه توی زبون لرها یه معنی زشتی میده که نگو! امیدوارم یه روز برنج مد نشه یه وقت. با خودم گفتم:هعی من الان یه رنگ سفید نشسته رو موهام،دوتا ...

h-loser.blogsky.com

آرشیو مطالب وبلاگ - هیچ کس تنهاییم را حس نکرد

http://www.h-loser.blogsky.com/posts

هیچ کس تنهاییم را حس نکرد. حرفهایی که هیچ وقت هیچ کس گوش نداد. شنبه 28 اسفند 1395 10:26). قبلا گفتم بابای کاف چندروزی توی تلگرام برای کاف هی پیام درمورد محبت مادر و خواهر میفرسته.یکی نیس بهش بگه اول خودتو تو دل کاف جا کن بعد سنگ اونا رو به سینه بزن! خلاصه دیروز فکر کنم دیگه واقعا قباله برون روباه بود و باباش در تکاپو افتاده بود که کاف بره خونشون.واسه همین تلگرام کاف را ازپیام مادر پر کرد.کاف هم عصبی. پنجشنبه 26 اسفند 1395 14:25). باید توی این خفقان بگردم. سهشنبه 24 اسفند 1395 11:24). 99- کاف زورگوی مزخرف.

h-loser.blogsky.com

هیچ کس تنهاییم را حس نکرد

http://www.h-loser.blogsky.com/page/4

هیچ کس تنهاییم را حس نکرد. حرفهایی که هیچ وقت هیچ کس گوش نداد. 1- امروز با دوستم حرف میزدم یهو گفت کی بچتو تف میکنی؟ خیلی بدم اومد.خیلیااااا.فهمیدم هنوز نیومده چقدر برای دخترم احترام قائلم و طاقت نمیارم کسی کوچکترین بی احترامی بهش بکنه. کاف و اون آقا از تعجب دهنشون وا موند و من از خجالت گ ر گرفتم.بعدش هم که بهش گفتم چرا اینجوری آبروی منو بردی بجای عذرخواهی گفت اینقدر ادعات نشه، هر کی ندونه من و تو که میدونیم تو کی هستی! و قهر کرد و رفت. به مادرم زنگ زدم و گفتم چرا گفتی دکتره آشنای کاف هست؟ نمیدونم چی باع...

h-loser.blogsky.com

هیچ کس تنهاییم را حس نکرد

http://www.h-loser.blogsky.com/page/2

هیچ کس تنهاییم را حس نکرد. حرفهایی که هیچ وقت هیچ کس گوش نداد. پنجشنبه بابای کاف زنگ زد بهش و گفت یه ماهه ندیدمت، میخوام بیام ببینمت . کاف گفت من خونه مادرخانمم هستم میخوای منو ببینی بیا اونجا ببین. بی ربط نوشت: هیچی بدتر از این نیس که صبح اول صبح روز شنبه یه مگس مزاحم به اسم بازرس بیاد توو کارهات سرک بکشه و فکر کنه خیلی حالیشه و بخواد ازت آتو بگیره.دلم میخواد بزنم توو سرشششششش. تاریخ ارسال: شنبه 21 اسفند 1395 ساعت 08:10 نویسنده: دختر خوب. گفت الف کدوم خریه؟ میخاستم بهش بگم ای بابا تو هم که وضعت مث منه!

h-loser.blogsky.com

55- من و نقابم! - هیچ کس تنهاییم را حس نکرد

http://www.h-loser.blogsky.com/1395/10/26/post-67/52-من-و-نقابم-

هیچ کس تنهاییم را حس نکرد. حرفهایی که هیچ وقت هیچ کس گوش نداد. 55- من و نقابم! من توی دنیای واقعی یه نقاب عقل کل بودن دارم که تا حالا هیچ کس غیر از اون خواهرم و بچه هاش نتونستند بردارند.به قول خواهرم من فقط پز مهندسیمو میدم و هیچی نیستم! اما اینجا دنیای مجازیه پس میتونم یه حقیقتیو بهتون بگم. یه واژه ای هست توی انگلیسی به نام nerdy، نمیدونم برابر پارسی اون چیه؟ ولی من دقیقا همونم! اما به جون خودم فقط رفتم سراغ گالری که اجازشو داشتم.یه فولدر به نام خودم بود که نظرمو جلب کرد.بازش کردم تنها یه عکس پر...رسیدم...

h-loser.blogsky.com

53 - هیچ کس تنهاییم را حس نکرد

http://www.h-loser.blogsky.com/1395/10/23/post-65/51

هیچ کس تنهاییم را حس نکرد. حرفهایی که هیچ وقت هیچ کس گوش نداد. دوره فوق لیسانس یه همکلاسی داشتم که خیلی پسر خوبی بود.نجیب سر به زیر درس خون مودب و به چشم برادری تیپ و قیافه خوبی هم داشت. هرچی بود من که دوستش داشتم.البته فکر بد نکنیدا من قبل از ورود به دوره فوق با کاف ازدواج کرده بودم . نمیدونم این آقا چی توی من دیده بود که خیلی هوامو داشت.البته من به هواخواهی کسی نیاز نداشتما اما خب مثلا کار برام پیدا میکرد،توی ازمایشای پایان نامه کمکم میکرد و اینا.منم که تنبلم کلی از کمکاش استقبال میکردم. برای همین وقتی...

h-loser.blogsky.com

56-به مردها نباید رو داد - هیچ کس تنهاییم را حس نکرد

http://www.h-loser.blogsky.com/1395/10/26/post-68/53-به-مردها-نباید-رو-داد

هیچ کس تنهاییم را حس نکرد. حرفهایی که هیچ وقت هیچ کس گوش نداد. 56-به مردها نباید رو داد. توی شرکت ما بین کارکنان فقط منم که مسیرم باهیچ کدوم یکی نیس و یه جورایی راننده خصوصی دارم.بعله این جوریاست. یه راننده داشتیم که مسئول بردن اوردن من بود .از اول سال 95 نیومد تا امروز که دوباره دیدمش.دوباره قرار شد با اون برم و بیام. کلی تحویلش گرفتم و سلام احوالپرسی کردم که کجا بودی؟ بهتر از اینجا بود یا نه؟ بعد رووش واشده میگه خانم مهندس چه چاق شدی! اون: وایسا ببینم نکنه باردارید؟ من با صدای آروم:بله. مدیرتولید بعدش ...

h-loser.blogsky.com

هیچ کس تنهاییم را حس نکرد

http://www.h-loser.blogsky.com/page/5

هیچ کس تنهاییم را حس نکرد. حرفهایی که هیچ وقت هیچ کس گوش نداد. همه وقتی بچشون دانشگاه میره بهش افتخار میکنن و حتی براشون جایزه گرون قیمت میخرند اون وقت خانواده من صد سال از فارغ التحصیلیم اونم از دانشگاههای دولتی کاملا مجانی میگذره هنوز ول کن ماجرا نیستند،و میگن ما میتونستیم خرجتو ندیم و بجای اینکه بفرستیمت دانشگاه میفرستادیمت خونه بخت! یا بفرستیمت سر کار! به همین دلیل من طبق یه قانون نانوشته مجبور شدم همزمان با ورود به مقطع فوق لیسانس کار هم بکنم و درآمدمو خرج مادر و پدر دلسوزم و خواهرای دلسوزترم بکنم!